ترجمه
و بى گمان، ابراهیم از پیروان نوح بود.
آن گاه كه با دلى سلیم و سالم (از هر عیب) به پیشگاه پروردگارش آمد.
آن گاه كه به پدر (سرپرست) و قوم خویش گفت: این (بتها) چیست كه مىپرستید؟
آیا به دروغ معبودهاى دیگرى غیر از خداوند مىخواهید.
پس گمان شما به پروردگار جهانیان چیست (كه غیر او را مىپرستید)؟
نکته ها
كلمه «شیعه» به معناى گروهى است كه تابع رئیس خود باشند.
امام صادقعلیه السلام فرمود: قلب سلیم قلبى است كه جز به خداى تعالى به چیزى وابسته نباشد.(13) آرى، شرك یكى از بیمارىهاى قلبى است.
حضرت ابراهیم در میان انبیا ویژگىهایى داشت از جمله:
الف) با این كه یك نفر بود امّا قرآن او را یك امّت مىداند. «انّ ابراهیم كان امّة واحدة»(14)
ب) علاوه بر نبوّت، امام مردم شد. «انّى جاعلك للناس اماما»(15)
ج) انبیایى مثل حضرت موسى و عیسى و محمّدعلیهم السلام از نسل او هستند.
د) مراسم حج از یادگارهاى اوست.
ه) بر ملكوت و باطن آسمانها دست یافت. «نرى ابراهیم ملكوت السموات والارض»(16)
و) در قرآن القاب ویژهاى براى او ذكر شده است، مانند: صدّیق، اَوّاه، حلیم، خلیل، حنیف، قانت و داراى قلب سلیم.
پيام ها
1- بُعد منزل نبود در سفر روحانى. (با این كه فاصله حضرت ابراهیم تا حضرت نوح را تا چند هزار سال گفتهاند، لیكن در قرآن ابراهیم، شیعه و پیرو نوح معرّفى شده و نوح پیشتاز حركت توحیدى است.) «و انّ من شیعته لابراهیم»
2- راه همه انبیا یكى است و انبیا براى یكدیگر الگو و مقتدا هستند و عنصر زمان و مكان در اصول و مبانى ادیان آسمانى اثر ندارد. «و انّ من شیعته لابراهیم» (در جاى دیگر نیز قرآن خطاب به پیامبر اسلام مىفرماید: «فبهداهم اقتده»(17) به هدایت پیامبران پیشین، اقتدا كن.)
3- بر خلاف ادّعاى مخالفان شیعه، كلمه شیعه اختراع یاران حضرت على علیه السلام نیست. «و انّ من شیعته»
4- بعضى از وظایف انبیا از این قرار است: الف) پیوند با پیامبران پیشین «و انّ من شیعته لابراهیم» ب) تسلیم در برابر خدا «جاء ربّه بقلب سلیم» ج) نجات جامعه از انواع شرك. «اذقال لابیه»
5 - ابتدا درون خود را پاك كنید، سپس به پاك كردن جامعه بپردازید. (لازمه موفقیّت رهبران دینى، داشتن قلب سلیم است) «جاء ربّه بقلب سلیم اذقال لابیه»
6- قلب سلیم شرط تقرّب به خدا و بار یافتن به درگاه اوست. «جاء ربّه بقلب سلیم»
7- كسى شیعه واقعى و پیرو راستین پیامبران است كه از قلبى سلیم و پاك برخوردار باشد. «و انّ من شیعته لابراهیم اذ جاء ربّه بقلب سلیم»
8 - صراحت، شهامت و عدم ملاحظات قومى و نسبى، نشانهى ایمان راسخ است. ابراهیم آئین پدر را محكوم كرد. «قال لابیه و قومه ماذا تعبدون»
9- مردان خدا در محیط فاسد هضم نمىشوند بلكه محیط را عوض مىكنند. «قال لابیه و قومه ماذا تعبدون»
10- در نهى از منكر سن شرط نیست. «لابیه» عدد شرط نیست. «لابیه و قومه»
11- در نهى از منكر، از خودىها شروع كنیم. «لابیه و قومه»
12- در نهى از منكر، از منكرات اصلى همچون شرك شروع كنیم. «ماذا تعبدون»
13- سر لوحهى مبارزه انبیا با شرك است. «قال لابیه و قومه ماذا تعبدون»
14- در نهى از منكر، از وجدان خلافكار نیز اقرار بگیریم. «ماذا تعبدون»
15- در نهى از منكر، احتمال تأثیر فورى و كامل شرط نیست، شاید بعداً اثر كند، شاید كم كم اثر كند و شاید... . «قال... ماذا تعبدون»
16- بت پرستى یك نوع دروغ است. «ائفكاً آلهة»
17- نه تنها پرستش، بلكه ارادهى پرستشِ غیر خدا هم زشت است. «تعبدون، تریدون»
18- هستى در سایه ربوبیّت خداوند، اداره مىشود. «بربّ العالمین»