ترجمه
و(ابراهیم) گفت: من به سوى پروردگارم رهسپارم، او مرا راهنمایى خواهد كرد.
پروردگارا! (فرزندى) از گروه صالحان به من ببخش. پس ما او را به نوجوانى بردبار مژده دادیم.
پس چون نوجوان در كار و كوشش به پاى او رسید، پدر گفت: اى فرزندم! همانا در خواب (چنین) مىبینم كه تو را ذبح مىكنم پس بنگر كه چه مىبینى و نظرت چیست؟ فرزند گفت: اى پدر! آن چه را مأمور شدهاى انجام ده كه به زودى اگر خدا بخواهد مرا از صبر كنندگان خواهى یافت.
نکته ها
حضرت علىعلیه السلام مىفرماید: مراد حضرت ابراهیم از رفتن به سوى خدا، توجّه به خداوند از طریق عبادت و تلاش است.(21) آرى، ارزش هر حركت به مقصدى است كه به سوى آن انجام مىشود. «ذاهب الى ربّى»
در سورهى شعراء آیه 83 ، حضرت ابراهیم از خداوند مىخواهد كه خودش به صالحان ملحق شود و در این آیه فرزند صالح مىخواهد.
در میان تمام انبیا، تنها ابراهیم و اسماعیل به حلم توصیف شدهاند. «انّ ابراهیم لاوّاه حلیم»(22)، «بغلام حلیم»
در قرآن خوابهاى متعدّدى نقل شده كه تعبیر شدن آنها در بیدارى، نشانهى استقلال روح و رابطهى آن با امور غیبى است، از جمله:
الف) خواب حضرت یوسف كه یازده ستاره با ماه و خورشید بر او سجده مىكنند.
ب) خواب حاكم مصر كه هفت گاو لاغر، هفت گاو فربه را مىخورند.
ج) خواب زندانیان مصر كه یوسف آن را برایشان تعبیر كرد.
د) خواب پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله كه مسلمانان وارد مسجد الحرام مىشوند.
ه) خواب حضرت ابراهیم كه فرزندش را ذبح مىكند.
پيام ها
1- مردان الهى به بن بست نمىرسند و با توكّل و توجّه به خداوند راه را پیدا مىكنند. «ذاهب الى ربّى سیهدین»
2- ربوبیّت خداوند سبب راه گشایى اوست. «ربّى سیهدین»
3- در راه خدا گام برداریم و به الطاف او مطمئن باشیم. «سیهدین» (از تو حركت از خدا بركت)
4- اولاد صالح، هبهى الهى و یكى از دعاهاى انبیاست. «هب لى من الصالحین»
5 - آن چه باید در فرزند محور باشد، صالح بودن است نه امور دیكر. «هب لى من الصالحین»
6- فرزند صالح، بهترین یاور در مسیر حركت خانواده به سوى خداست. «ذاهب الى ربّى... ربّ هب لى من الصالحین»
7- از نشانههاى فرزند خوب، كمك به پدر در كار و تلاش است. «معه السّعى»
8 - حساب خواب انبیا از خوابهاى دیگران جداست، به خصوص آن جا كه رؤیا تكرار شود. «اَرى فى المنام» (رؤیاى انبیا، سیمایى از وحى است. در روایت نیز آمده است: «رؤیا الانبیاء وحى»(23))
9- در خانواده گفتگوى پدر با فرزندان، عاطفى و محترمانه باشد. «یا بنّى، یا ابتِ»
10- در راه خدا، باید از همهى دلبستگىها حتى دلبستگى به فرزند دست كشید. (فرزندى كه حدود یك قرن در انتظارش بوده و با دعا و تضّرع او را از خداوند گرفته است، اكنون كه رشد كرده و بازویى براى پدر پیرش شده است باید با دست خودش او را ذبح كند) «انّى اذبحك...»
11- براى رشد و شخصیّت دادن به فرزندان خود با آنان مشورت كنید و از آنان نظر بخواهید. «فانظر ماذا ترى»
12- نظرخواهى از مردم، براى دریافت میزان آمادگى آنان، حتّى در كارهاى روشن و مسلّم مفید است. (ابراهیم در مأموریّت خود شك نداشت امّا باز هم مسئله را با اسماعیل طرح كرد) «فانظر ماذا ترى»
13- مؤمن، تسلیم خداست و در برابر دستورات او بهانه نمىگیرد. «یا ابت افعل ما تؤمر» در حالى كه اسماعیل مىتوانست به پدر بگوید:
الف) این خواب است نه بیدارى.
ب) كشتن فرزند حرام است.
ج) امر، دلالت بر فوریّت نمىكند، صبر كن.
د) امر ارشادى است نه مولوى، توصیه است نه واجب.
14- كوچكترها، بزرگترها را به انجام كارهاى الهى تشویق و دلگرم نمایند. «یا ابت افعل ما تؤمر»
15- براى انجام كارها، انگیزهها را بالا ببریم. (اسماعیل نمىگوید: «اذبحنى، اقتلنى» تا براى پدر سخت باشد، بلكه مىگوید: «اِفعل ما تؤمر» فرمان الهى است كه به تو ابلاغ شده انجام بده.)
16- عمل به وظیفه، صبر و پایدارى مىخواهد و صبر را باید از خداوند خواست. «ستجدنى ان شاء اللّهُ من الصابرین»
17- صبر و شكیبایى از ویژگىهاى صالحان است. «الصالحین - من الصابرین»
18- صبر اسماعیل همان وعده خداوند به حلم اوست. «بغلام حلیم... من الصابرین»
19- كمالات خود را از خدا بدانیم نه از خود. «ان شاء اللّهُ من الصابرین»
20- در كارها «ان شاءاللّه» بگوییم. «ستجدنى ان شاء اللّهُ من الصابرین»