1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 88
تفسير 38. ص آية 36
Number of verses: 88
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ 36
پس ما باد را مسخّر او ساختیم تا به فرمانش بنرمی حرکت کند و به هر جا او می‌خواهد برود!

ترجمه
پس ما باد را مسخّر او ساختیم كه به فرمان او هر كجا مى‏خواهد به نرمى و آرامى حركت كند.
 و جن‏هاى سركش را (مسخّر او ساختیم) هر بنّا و غوّاصى از آنها را.
و گروه دیگرى از جن‏ها كه در غل و زنجیر (و تحت سلطه‏ى او) بودند.
(گفتیم:) این بخشش بى‏حساب ماست، به هر كس مى‏خواهى ببخش یا امساك كن.
و براى او نزد ما مقامى شایسته و سرانجامى نیك است.

نکته ها
كلمه‏ى «رُخاء» به معناى آسانى است. این باد، تخت سلیمان را بلند و آرام به هر كجا كه او اراده مى‏كرد فرو مى‏نشاند.
مراد از «الشیاطین» یا شیاطین جنّى است كه مسخر سلیمان شدند با آنكه طبیعتشان تمرّد و سركشى است و یا اعم از انسان‏هاى سركش و جنّیان متمرّد است، زیرا كلمه شیطان با این مفهوم وسیع نیز در قرآن آمده است. «شیاطین الانس و الجنّ»(35)
خداوند به اعجاز خود، همه نیروهاى طبیعى، انسانى و جنّى را تحت سلطه‏ى سلیمان قرار داد. گروهى در خشكى آنچه را او مى‏خواست مى‏ساختند، «بنّاء» و گروهى نیازهاى حكومت او را در دریا بر آورده مى‏كردند. «غوّاص»
مراد از «هذا عطاؤنا... بغیر حساب» عطاى بى‏حساب الهى به پیامبران است كه مورد محاسبه و مؤاخذه قرار نمى‏گیرد.
خداوند در این آیات به الطافى كه به حضرت سلیمان داشته اشاره دارد، از جمله: تسخیر باد و بهره‏گیرى از نیروى جنّ و مهار كردن نیروهاى مخرّب و تفویض اختیار و مقام قرب الهى و آینده‏اى درخشان.
این نعمت‏ها گوشه‏اى از حكومت نمونه‏اى است كه او درخواست كرده بود. آرى، یك حكومت نمونه باید از نیروهاى مخرّب درامان باشد، «مُقرّنین فى الاصفاد» باید مشكل ارتباط سریع و حمل و نقل را حل كند، «سخّرنا له الریح بامره» از تخصّص‏ها استفاده كند، «بنّاء وغوّاص» قدرت تصمیم داشته باشد، «فامنن او امسك» دستش باز باشد، «بغیر حساب» و در عین حال آینده‏ى معنویّت او تأمین باشد. «عندنا لزلفى و حسن مأب»
حكومت لغزشگاهى براى انحراف و بد عاقبت شدن است و لذا حضرت یوسف در چاه و زندان نگفت: «توفنى مسلماً» لیكن همین كه به حكومت رسید از خداوند حسن عاقبت و مسلمان مردن را درخواست كرد، «ربّ قد آتیتنى من الملك و علمتنى من تأویل الاحادیث فاطر السموات والارض انت ولىّ فى الدنیا والاخرة توفّنى مسلما والحقنى بالصالحین»(36) و حضرت سلیمان نیز خوش عاقبت شد. «حسن مأب»


35) انعام، 112.
36) یوسف، 101 .

پيام ها
 1- خداوند دعاى صالحان را مستجاب مى‏كند. «هب لى ملكاً... فسخّرنا له الریح»
 2- اجابت پروردگار، نشانه‏ى روا بودن درخواستِ سلیمان مبنى بر حكومت بى‏نظیر است. «هب لى ملكاً... فسخّرنا له الریح»
 3- با اراده‏ى خداوند، طبیعت هم مى‏تواند مفید باشد و هم مضر. «بریح صرصر»(37)، «سخّرنا له الریح»
 4- انبیا داراى ولایت تكوینى هستند. «تجرى بامره... حیث اصاب»
 5 - در برابر حكومت حضرت سلیمان، هنوز صنعت دنیا بسیار عقب مانده است. «سخّرنا له الریح - والشیاطین كل بنّاء و غوّاص»
 6- جنّیان مى‏توانند به سود انسان كار كنند. «الشیاطین كل بنّاء و غوّاص»
 7- از نیروهاى متمرّد نیز مى‏توان با مدیریّت صحیح بهره‏بردارى كرد. «الشیاطین كلّ بنّاء و غوّاص»
 8 - جنّ، داراى عقل و شعور و تخصص است. «بنّاء و غوّاص»
 9- انسان علاوه بر قدرت تسلّط بر انسان‏هاى دیگر و طبیعت، قدرت تسلّط بر جن و شیاطین را نیز دارد. «بنّاء و غوّاص»
 10- دریا یكى از منابع ثروت و قدرت است. «و الشیاطین كل بنّاء و غوّاص»
 11- در مدیریّت براى اجراى طرح‏هاى مهم، باید همه‏ى نیروها را بسیج كرد. «كل بنّاء و غوّاص»
 12- استفاده از تخصص بیگانگان و غیر مؤمنان مانعى ندارد. «الشیاطین كل بنّاء و غوّاص»
 13- در حكومت الهى نیز زندان ضرورى است. از اینكه بعضى جنّیان بنّاء و غواص بودند و بعضى در قید و بند، معلوم مى‏شود كه این دسته اگر آزاد بودند در حكومت سلیمان علیه السلام اخلال ایجاد مى‏كردند. «مقرّنین فى الاصفاد»
 14- در حكومت‏هاى الهى، قدرت و اختیارات، از طرف خداوند به حاكم تفویض مى‏شود. «سخّرنا - هذا عطاءنا فامنن او امسك»
 15- در میان عطا و منع، تقدم با بخشش است. («فامنن» قبل از «امسك» است)
 16- حكومتى الهى است كه در آن امنیّت، صنعت، مدیریّت و امكانات طبیعى همراه با مقام معنوى باشد. «سخرنا - بناء و غواص - و انّ له عندنا لزلفى»
 17- توسعه‏ى مادّى «بنّاء و غوّاص» با مقام قرب الهى منافاتى ندارد. «ثمّ اناب - قال رب اغفر - ان له عندنا لزلفى»
 18- اكثر حكومت‏ها در آغاز كار خود چراغ سبز نشان مى‏دهند و محبوبیّت نسبى دارند ولى به تدریج از محبوبیّت و قدرت آنها كاسته مى‏شود، لیكن حكومت سلیمان خوش عاقبت بود. «حسن مأب»


37) حاقّه، 6.

Copyright 2015 almubin.com