ترجمه
سپس (خداوند) به دنبال آن غم، آرامشى (به گونهى) خوابى سبك بر شما فروفرستاد كه گروهى از شما را فراگرفت (و با آن، خستگى و اضطراب از تن شما بیرون رفت. این آرامش براى كسانى بود كه از فرار خود در اُحد ناراحت و تائب بودند)، ولى گروه دیگر كه همّتشان (حفظ) جان خودشان بود و به (وعدههاى) خدا همچون دوران جاهلیّت گمان ناحق داشتند، (به طعنه) مىگفتند: آیا چیزى از امر (نصرت الهى) با ماست؟ بگو: براستى كه امر (پیروزى) همهاش بدست خداست. آنها در دلهاى خود چیزى را مخفى مىكنند كه براى تو آشكار نمىكنند، مىگویند: اگر در تصمیمگیرى (براى شیوه جنگ،) حقّى براى ما بود، ما در اینجا كشته نمىشدیم. (به آنان) بگو: اگر در خانههایتان نیز بودید، آنهایى كه كشته شدن بر آنها مقرّر شده بود، به سوى قتلگاه خود روانه مىشدند و(حادثه اُحد) براى آن است كه آنچه را در سینههاى شماست، خدا بیازماید و آنچه را در دل دارید، پاك وخالص گرداند وخداوند به آنچه در سینههاست داناست.
پيام ها
1- خداوند به خاطر تخلّفات و اختلافات در جنگ احد، شما را تنبیه كرد، ولى رها نكرد. «ثم انزل علیكم...امنة»
2- خداوند در اوج حوادث تلخ، بهدلهاى مؤمنان آرامش مىبخشد. «بعدالغمّأمنة»
3- خواب، مایهى آرامش و هدیهاى الهى است. «انزل علیكم... نعاسا»
4- روحیات، اعتقادات، باورها و تحلیلهاى همهى رزمندگان یكسان نیست. «طائفة... و طائفة...»
5 - در بند خود بودن، مایهى بد گمانى به وعدههاى الهى است. «اهمتهم انفسهم یظنّون باللّه غیر الحق ظنّ الجاهلیة»
6- حتّى در شرایط بحرانى و شكستها نیز به خدا و وعدههاى او سوءظن نبرید. «وطائفة... یظنّون باللّه غیر الحق»
7- سوءظنّ به وعدههاى خدا، از عقاید جاهلیّت است و حقیقت ندارد. «یظنّون باللّه غیر الحقّ ظنّ الجاهلیّة»
8 - خودمحورى و رفاهطلبى، انسان را از مدار رضاى خداوند خارج مىكند. «قد اهمّتهم انفسهم یظنّون باللّه غیر الحق»
9- پندار اینكه مسلمانان حتّى در صورتِ سستى و اختلاف ونافرمانى نباید شكست بخورند، پندارى جاهلانه است. «ظنّ الجاهلیة»
10- افراد ضعیف الایمان، شكست خود را به عدم نصرت الهى نسبت مىدهند. «یقولون لو كان لنا من الامر شى ما قتلنا ههنا»
11- طرح سؤالاتى كه موجب تضعیف روحیهى رزمندگان مىشود، ممنوع است. «هل لنا من الامر من شىء»
12- در برابر ایجاد وسوسهها و تردیدها، قاطعیّت لازم است. «قل ان الامر كلّه للّه»
13- مسلمانان رفاه طلب و خود محور، دائماً در درون نگرانند. «یخفون فى انفسهم ما لایبدون لك»
14- آنهایى كه به خود فكر مىكنند، توقّعِ قبول نظراتشان را در تصمیمگیرىها دارند. «اهمّتهم انفسهم...یقولون لو كان لنا من الامر...»
15- از مقدّرات حتمى، امكان فرار نیست. «لو كنتم فى بیوتكم لبرز الّذین...»
16- اعتقاد به مقدّرات حتمى پروردگار، به انسان آرامش مىدهد. «لبرز الّذین كتب علیهم القتل الى مضاجعهم»
17- حوادث تلخ و شكست در جبههها، یكى از راههاى شناسایى روحیهها و درجات ایمان در افراد است. «لیبتلى اللّه ما فى صدوركم»
18- حوادث تلخ و شیرین، صحنهاى براى تجلّى روح و فكر شماست، وگرنه خداوند همهى روحیهها و افكار را از قبل مىداند. «و اللّه علیم بذات الصدور»