ترجمه
جز كسانى كه كفر ورزیدند كسى در آیات خداوند جدال و ستیزه نمىكند پس تحرّك آنان در شهرها تو را نفریبد.
نکته ها
«جدل» در لغت به معناى تاباندن طناب است و در اصطلاح به گفتگوهایى كه طرفین مىخواهند یكدیگر را در پیچ و تابهاى بحث شكست دهند، گفته مىشود.
جدال و گفتگو
جدال دو نوع است:
الف) جدال نیكو كه سیرهى انبیاست و نوعى گفتگو و تلاش براى ارشاد مردم است. چنانكه كفّار به حضرت نوح مىگفتند: تو براى ارشاد ما بسیار جدل و تلاش مىكنى. «یا نوح قد جادلتنا فاكثرت جدالنا»(20)
ب) جدال باطل كه به منظور محو یا كم رنگ كردن حقّ، انواع طرحهاى انحرافى و باطل را به میان مىآورد. «و جادلوا بالباطل لیدحضوا به الحقّ»(21)
در مسائل علمى و عقیدتى باید از جدل پرهیز كرد مگر با روش نیكو؛
«و لا تجادلوا اهل الكتاب الاّ بالّتى هى احسن»(22)
«جادلهم بالتى هى احسن»(23)
نمونههایى از جدال نیكو
* حضرت ابراهیم علیه السلام نمرود را به خداپرستى دعوت كرد و فرمود: خدایى را پرستش كن كه مرگ و حیات به دست اوست. نمرود گفت: مرگ و حیات در دست من نیز هست. مىتوانم دستور اعدام دهم یا یك اعدامى را آزاد كنم.
ابراهیم فرمود: خداوند نظام را آن گونه طراحى كرده كه طلوع خورشید از مشرق است، تو خورشید را از مغرب ظاهر كن، نمرود مبهوت شد.(24)
* قرآن كریم بارها در گفتگو با مخالفان اظهار داشته كه اگر كتابى مثل من یا ده سوره مثل سورههاى من یا یك سوره مثل من بیاورید، من دعوت خود را پس مىگیرم. حتّى به آنان فرموده كه از هر كس مىخواهید براى همكارى دعوت كنید ولى بدانید كه هرگز حتّى یك سوره مثل قرآن نخواهید آورد.(25)
جدال باطل با تحریك شیطان است. «انّ الشیاطین لیوحون الى اولیائهم لیجادلوكم»(26)
مفاسد جدال:
1. سبب گمراهى است. «ما ضلّ قومٌ بعد هدىً كانوا علیه الاّ اوتوا الجَدَل»(27) هیچ گروه هدایت شدهاى منحرف نشدند مگر به خاطر جدالهاى ناروا.
2. سبب قهر الهى است. «من جادل فى خصومة بغیر علم لم یزل فى سخط اللّه حتّى ینزع»(28) هر كس بدون آگاهى در موارد نزاع به جدل بپردازد، در قهر الهى است مگر آنكه از جدال دست بر دارد.
3. مایهى پشیمانى است. «ایّاك و اللجاجة فان اوّلها جهل و آخرها الندامة»(29) از لجاجت كه زمینه جدال است دورى كن كه آغازش نادانى و پایانش پشیمانى است.
روش گفتگو و جدال نیكو
1. از رقیب، دلیل بخواهد. «قل هاتوا برهانكم»(30)
2. از اوّل خود را برتر نبیند. «انّا او ایّاكم لعلى هدى او فى ضلال مبین»(31)
3. آن چه را حقّ است بپذیرد گرچه به دلیل مصلحت آن را رد كند. «فیهما اثم كبیر و منافع للناس و اثمهما اكبر»(32)
4. به رقیب، فرصت فكر كردن بدهد. «و ان احد من المشركین استجارك فاجره»(33)
5. ادب و متانت را رعایت كند. «لا تسبّوا الذّین یدعون من دون اللّه عدوّاً»(34)
6. منصف باشد و همه را به یك چشم نبیند. «فریق منهم»(35)
7. سخن منطقى بگوید. «قولاً سدیدا»(36)
8. سخن نرم بگوید. «قولاً لیّنا»(37)
پيام ها
1- مجادله با حقّ، عاملى جز كفر ندارد. «ما یجادل... الاّ الذّین كفروا»
2- توقع نداشته باشید كه سخن حقّ شما را همه بپذیرند. «یجادل فى آیات اللّه»
3- شیوه كفّار، جدال به باطل است. («ما یجادل» فعل مضارع، نشانه دوام است).
4- انبیا نیز به تذكّر و موعظه نیاز دارند. «فلا یغررك...»
5 - مرعوب كفّار نشوید و در موضع انفعالى قرار نگیرید. «فلا یغررك تقلّبهم»
6- تحركات كفّار، مهلتى است كه خداوند به آنان داده تا پیمانهى آنها به سر آید، نگران نباشید. «فلا یغررك»
7- كفّار در تلاشند، غفلت نكنید. «تقلّبهم فى البلاد» (مانورهاى نظامى، كنفرانسهاى سیاسى، سفرهاى دورهاى و قراردادهاى بین المللى كه از سوى سران استكبار برگزار مىشود، از مصادیق «تقلّبهم فى البلاد» است).
8 - رهبر جامعهى اسلامى باید از تحركات كفّار آگاه باشد. «تقلّبهم فى البلاد»