ترجمه
پس صبر و شكیبایى پیشه كن كه وعدههاى خداوند حقّ است و براى گناهت استغفار كن و شامگاهان و بامدادان، سپاسگزارانه پروردگارت را تسبیح كن.
نکته ها
دلایل عقلى و نقلى گواه بر آن است كه انبیا معصومند، زیرا اگر معصوم نبودند پیروى و اطاعت مطلق و بى چون و چرا از آنان واجب نبود و اطاعت از آنان مشروط مىشد، همان گونه كه اطاعت از والدین مشروط به آن است كه فرزند را به شرك و انحراف دعوت نكنند. این از یك سو؛ از سوى دیگر دلیل نیاز ما به پیامبر و امام آن است كه ما را از انحراف باز دارد و اگر او نیز اهل خلاف باشد، حجّت خدا بر ما كامل نیست در حالى كه قرآن مىفرماید: «و للّه الحجّة البالغة»(136)
به هر حال رسولى كه خداوند مىفرماید: «اطاعت او اطاعت من و تبعیّت از او تبعیّت از من و اذیّت او اذیّت من است» باید معصوم باشد. بنابراین در مواردى مثل این آیه كه سخن از گناه پیامبر به میان آمده است، باید بگوییم: مراد از گناه، ترك اولى است، یعنى كار برتر را رها كرده نه كار واجب را.
به چند مثال توجّه كنید: اگر در مجلسى كه افراد محترمى نشستهاند كسى بخواهد به دلیل درد پائى كه دارد پاى خود را دراز كند از همه حضار عذرخواهى مىكند. اگر گوینده تلویزیون سرفهاى كند از بینندگان معذرت خواهى مىكند. اگر صاحب خانه غذاى درجه یك تهیه نكند از مهمان عذرخواهى مىكند، در حالى كه همه مىدانیم پا دراز كردن مریض و سرفه كردن گوینده و تهیه غذاى متوسط گناه ندارد ولى چون انسان خود را در محضر بینندگان و بزرگان مىداند یا غذاى خود را در شأن مهمان نمىداند یا احساس مىكند باید تلاش بیشترى مىكرد عذرخواهى مىكند. پس هر عذرخواهى نشانه خلافكارى نیست، بلكه گاهى از باب ادب و توجّه به حضور در محضر بزرگان است.
عصمت و استغفار پیامبران
اگر شما با یك چراغ كم نور وارد سالن بزرگى شوید، تنها اجسام بزرگ را خواهید دید ولى اگر با یك نورافكن قوى وارد شوید یك هستهى خرما یا كوچكتر از آن را هم خواهید دید. اگر نور ایمان در انسان كم باشد، انسان تنها گناهان بزرگ را مىبیند ولى اگر نور ایمان در وجودش بیشتر باشد لغزشهاى كوچك را نیز خواهد دید و از آنها دورى خواهد كرد. پیامبران الهى به دلیل داشتن ایمان كامل و تقواى بالا از گناهان كوچك نیز دورى مىكردند. به همین جهت مىگوییم آنان معصوم بودند.
گاهى خطاب آیات قرآن به شخص پیامبر است ولى مراد دیگرانند. در آیه 23 سورهى اسراء خداوند به پیامبرش خطاب مىكند: «اما یبلغن عندك الكبر احدهما او كلاهما فلا تقل لهما اُف» اگر یكى از والدین یا هر دو به پیرى رسیدند به آنان اف نگو. در حالى كه همه مىدانیم پیامبر عزیز اسلام والدین خود را در كودكى از دست داده بود و جایى براى خطاب «عندك الكبر» باقى نمىماند، بنابراین خطابِ «عندك» به امّت اوست. در آیهى مورد بحث نیز كه مىفرماید: «و استغفر لذنبك» گرچه پیامبر صلى الله علیه وآله مورد خطاب قرار گرفته است ولى مخاطب اصلى گنهكارانِ امّت پیامبر هستند كه باید براى گناهان خود استغفار كنند و اگر هم مخاطب، شخص پیامبر باشد، منظور این است كه براى گناهان امّت آمرزش بخواه.
استغفار انبیا در قرآن
در قرآن كریم، آیاتى از استغفار پیامبران سخن مىگوید، در این جا برخى از آنها را ذكر مىكنیم:
* استغفار حضرت آدم: «ربّنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا»(137) پروردگارا! ما به خویش ستم كردیم و اگر ما را نیامرزى از زیانكاران خواهیم بود.
* استغفار حضرت موسى: «ربّ انى ظلمت نفسى فاغفرلى»(138) پروردگارا! به خود ظلم كردم، پس مرا ببخش.
* استغفار حضرت سلیمان: «ربّ اغفرلى وهب لى ملكاً»(139) پروردگارا! مرا بیامرز و حكومت بى نظیرى به من مرحمت كن.
* استغفار حضرت نوح: «ربّ اغفرلى ولوالدىّ»(140) پروردگارا! من و والدین مرا بیامرز.
* استغفار حضرت داود: «و ظنّ داود انما فتنّاه فاستغفر ربّه»(141) داود متوجّه شد كه ما او را آزمایش كردیم پس از پروردگارش عذرخواهى كرد.
* استغفار حضرت یونس: «سبحانك انى كنت من الظالمین»(142) یونس (در شكم ماهى) گفت: خداوندا تو منزّهى من از ستمكارانم.
* استغفار حضرت محمّد صلى الله علیه وآله «و استغفر لذنبك»(143) براى گناهت استغفار كن.
پيام ها
1- با توجّه به وعدهى خداوند در مورد نصرت پیامبران، «انّا لننصر رسلنا...» این آیه مىفرماید: مقاومت كن. «فاصبر»
2- انگیزه صبر، رسیدن به وعدههاى الهى است. «فاصبر انّ وعداللّه حقّ»
3- پیامبر نیز مأمور به استغفار است. «و استغفر لذنبك»
4- تنزیه خداوند اگر همراه با ستایش او باشد، ارزش بیشترى دارد. «و سبّح بحمد ربّك»
5 - در دعا و عبادت، عنصر زمان نقش دارد. «سبّح... بالعشىّ و الابكار»
(چنانكه در آیات دیگر مىفرماید: «و بالاسحار هم یستغفرون»(144)، «اقم الصلاة لدلوك الشمس»(145))
6- تسبیح و حمد، زمانى وسیلهى رشد و تربیت و سبب تقویت توحید است كه هر صبح و شام و دائمى باشد نه لحظهاى. «بالعشىّ و الابكار»