ترجمه
پس قوم عاد به ناحقّ در زمین تكبّر ورزیدند و گفتند: «كیست كه از ما قدرتمندتر باشد؟» آیا ندیدند كه همان خداوندى كه آنان را آفرید قوىتر از آنهاست؟ و پیوسته به آیات ما كفر ورزیدند.
نکته ها
قوم عاد كه در جنوب جزیرة العرب زندگى مىكردند، افرادى نیرومند و جنگجو بودند و قلعههاى محكم و ساختمانهاى بلندى داشتند و اینها سبب غرور و استكبار آنان شد.(21)
قدرت و قوّت را اگر از خدا بدانیم و براى اهداف الهى بخواهیم ارزش دارد.
حضرت لوط براى بازداشتن مردم از فساد، آرزوى قوّت از خدا را داشت. «لو انّ لى بكم قوّة»(22) اسلام به مردم سفارش مىكند كه هر گونه قدرت را براى ارعاب دشمنان خدا آماده كنید. «و اعدّوا لهم ما استطعتم من قوّة»(23) امّا اگر قدرت وسیلهى غرور و تكبّر شد به سرنوشت عاد گرفتار مىشویم.
پيام ها
1- در نقل تاریخ، تنها به آنچه مایهى عبرت است، توجّه كنیم. (قرآن دربارهى قوم عاد، از تعداد آنان و شهر و قبیله آنان سخنى نگفته است). «فامّا عاد...»
2- استكبار، مایهى هلاكت است. «صاعقة عاد... فاستكبروا»
3- تكبّر انسانِ ضعیف در برابر خداوند قهار كاملاً نابجاست. «استكبروا... بغیر الحقّ»
4- انگیزهى تكبّر، مغرور شدن به قدرت و نداشتن رقیب است. «من اشدّ منّا قوّة»
5 - داروى مبارزه با خود برتربینى، توجّه به قدرت الهى است. «من اشدّ منّا قوّة... الّذى خلقهم هو اشدّ منهم»
6- قدرت، نشانهى حقانیّت نیست. «من اشدّ منّا قوّة...»
7- نگاهى به آفرینش خود و ضعفهاى دوران جنین و كودكى، و نیازمندى امروز تكبّر را برطرف مىكند. «الّذى خلقهم هو اشد منهم»
8 - آن چه كفّار را به هلاكت مىرساند، استمرار در كفر و لجاجت است. «كانوا - یجحدون»