ترجمه
آیا كسانى كه مرتكب كارهاى بد شدند گمان كردند كه ما آنان را همچون كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام دادهاند قرار خواهیم داد و حیات و مرگشان یكسان است؟ چه بد داورى مىكنند.
نکته ها
«اجتراح» از «جرح» به معناى آسیبى است كه بر بدن وارد مىشود. ازآنجا كه گناه روح انسان را جریحهدار مىكند، دربارهى كسانى كه خلافكارند، «اجترحوا» بكار رفته است.
در قرآن، استفاده از روش مقایسه زیاد به چشم مىخورد از جمله:
آیا مؤمن با فاسق یكسان است. «أفمن كان مؤمناً كمن كان فاسقاً»(14)
آیا عالم با جاهل یكسان است. «هل یستوى الّذین یعلمون والّذین لا یعلمون»(15)
آیا كسانى كه قبل از فتح مكّه و در زمان غربت براى اسلام خرج كردند با كسانى كه بعد از فتح مكّه كمك مالى كردند یكسانند. «لا یستوى منكم مَن أنفق من قبل الفتح و...»(16)
در این آیه نیز مىخوانیم: آیا خلافكاران با مؤمنان نیكوكار یكسانند. «الّذین اجترحوا السیّئات... كالّذین آمنوا و عملوا الصالحات»
مؤمن و كافر
در مقایسهى میان مؤمن و كافر مىبینیم كه مؤمن با یاد خدا آرام، به داده خدا راضى، به آینده امیدوار، راهش روشن و مرگ را كوچ كردن به منزلى بزرگتر مىداند ولى كافر هر روز به گرد طاغوتى مىچرخد و هر لحظه محكوم هوسهاى خود یا دیگران است، آینده را تاریك و مرگ را فنا مىداند.
لذا قرآن براى روشنگرى هر چه بیشتر روش مقایسه را مطرح مىكند، تا تمام وجدانها در هر سطحى مسئله را درك كنند:
مؤمنان ایمانشان زیاد مىشود، «زادتهم ایمانا»(17) ولى كفّار كفرشان بیشتر مىشود. «و ازدادوا كفراً»(18)
سرپرست مؤمن خداست، «اللّه ولىّ الّذین آمنوا» ولى سرپرست دیگران طاغوتها هستند. «اولیائهم الطاغوت»(19)
خداوند بر دل مؤمن آرامش نازل مىكند، «انزل السكینة فى قلوب المؤمنین»(20) ولى بر دل كفّار ترس و وحشت مىافكند. «سنلقى فى قلوب الّذین كفروا الرّعب»(21)
افراد با ایمان پیرو حقّ هستند، «الّذین آمنوا اتّبعوا الحقّ» ولى كفّار پیرو باطلند. «الّذین كفروا اتّبعوا الباطل»(22)
آینده مؤمن محبوبیّت است، «سیجعل لهم الرّحمن ودّا»(23) ولى آینده كافر حقارت و ذلّت است. «ترهقهم ذلة»(24)
اهل ایمان به هنگام جان دادن سلام فرشتگان را دریافت مىكنند، «تتوفّاهم الملائكة طیبین یقولون سلام علیكم»(25) ولى ستمگران با قهر فرشتگان روبرو مىشوند. «تتوفّاهم الملائكة ظالمى انفسهم»(26)
جهاد اهل ایمان در راه خداست، «یقاتلون فى سبیل اللّه» ولى جنگ و ستیز كفّار در راه طاغوت است. «یقاتلون فى سبیل الطاغوت»(27)
پاداش اهل ایمان محفوظ است، «لا نضیع اجر من احسن عملا»(28) ولى تلاش دیگران محو مىشود. «حبطت اعمالهم»(29)
مؤمن امكانات و دارایى خود را از خدا مىداند، «هذا من فضل ربّى»(30) ولى كافر هرچه دارد از علم و هنر و تلاش خود مىپندارد. «انما اوتیته على علم عندى»(31)
كارهاى مؤمن پایدار است، «فلن یضلّ اعمالهم»(32) ولى كارهاى كفّار از بین مىرود. «اضلّ اعمالهم»(33)
مؤمن از هیچ كس نمىترسد، «لا یخشون احداً»(34) ولى دیگران ترس دارند.«یخشون الناس كخشیة اللّه»(35)
بر اهل ایمان فرشته نازل مىشود، «تتنزّل علیهم الملائكة»(36) ولى بر دیگران شیاطین. «تنزّل الشیاطین»(37)
اهل ایمان امیدوارند، «یبشّر المؤمنین»(38) ولى كفّار مأیوسند. «اذا هم یقنطون»(39)
و در یك كلام راه حقّ، راه برترین است، «كلمة اللّه هى العلیا» و راه كفر پستترین است. «كلمة الّذین كفروا السفلى»(40)
آیا با این همه تابلوهاى شفاف قرآنى، جایى براى شك و تردید باقى مىماند؟
آرى، در دین هیچ شكىّ نیست، «لاریب فیه»(41) امّا آنان در خود وسوسه ایجاد مىكنند. «فى ریبهم یترددون»(42)
پيام ها
1- خداوند عادل است و در نزد او بد كار و نیكوكار یكسان نیستند. «ام حسب...»
2- ریشهى بسیارى از انحرافات، پندارهاى موهوم است. «ام حسب الّذین...»
3- گناه، خطر است ولى بیشترین خطر براى كسانى است كه به سراغ گناه مىروند. «اجترحوا السیّئات» (در كلمه «اجتراح» طلب و خواستن نهفته است)
4- خلافكاران نیز در فطرت خویش مایلند كه هم ردیف نیكوكاران باشند. «ام حسب الّذین اجترحوا السیئات...»
5 - هم ایمان و عمل صالح و هم گناه در زندگى و مرگ انسانها نقش دارند. «سواء محیاهم و مماتهم»
6- داورى بر اساس خیال و پندار محكوم است. «ام حسب... ساء ما یحكمون»