ترجمه
پس آیا دیدى كسى را كه هواى خویش را معبود خود قرار داده و خداوند او را با وجود آگاهیش به بیراهه گذاشت و بر گوش و قلبش مهر زد و بر چشمش پردهاى نهاد. پس بعد از خدا كیست كه او را هدایت كند، پس آیا پند نمىگیرید؟
نکته ها
قرآن دربارهى دو گروه تعبیر «ختم اللّه» آورده است: یكى كفّار كه مىفرماید: «ختماللّه على قلوبهم و على سمعهم»(43) و دیگرى هواپرستان كه مىفرماید: «ختم اللّه على سمعه و قلبه»
مراد از هوىپرستى نادیده گرفتن وظیفه و پیروى از غریزه است.
هوى پرستى ابزار شناخت را از كار مىاندازد، نه چشم حقیقت را مىبیند و نه گوش حقّ را مىشنود و نه دل درك صحیح دارد.
یكى از عوامل هوى پرستى، گرایش به مادّیات است. چنانكه در جاى دیگر مىخوانیم: «اخلد الى الارض و اتبع هواه»(44)
هوا پرستى اساس محنتهاست: «الهوى اسّ المحن»(45) هوسها مركب فتنههاست.
«انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع»(46) سرچشمهى فتنهها، پیروى از هوسهاست.
هوى پرستى مانع عدالت است. «فلا تتّبع الهوى ان تعدلوا»(47)
سبب انحراف از راه خداست. «ولا تتّبع الهوى فیضلّك عن سبیل اللّه»(48)
سبب سقوط انسان است. «واتّبع هواه فتردى»(49)
و در این آیه مىخوانیم كه هوىپرستى سبب مهر خوردن بر گوش و دل است. «اتّخذ اللّه هواه... و ختم على سمعه و قلبه»
پيام ها
1- هوى پرستى نوعى شرك و هوىپرست سزاوار توبیخ است. «أفرایت من اتّخذ الهه هواه»
2- با اینكه هوسها در درون است ولى بازتاب هوا پرستى در اعمال انسان هویداست. «افرایت»
3- انسان ذاتاً موجودى پرستشگر است امّا در انتخاب معبود منحرف مىشود و به جاى خدا به سراغ هوسها مىرود. «اتّخذ الهه هواه»
4- كیفر كسى كه خدا را رها كرده و به دنبال تمایلات نفسانى خود باشد آن است كه خداوند او را گمراه نماید. «اضلّه اللّه»
5 - اگر هوى پرستى حاكم شد، علم از كارآیى مىافتد. هوا پرستى حتّى دانشمندان را منحرف مىكند. «و اضلّه اللّه على علم»
6- گمراهى و كوردلى، كیفر الهى براى هوىپرستان است. «اتّخذ الهه هواه... اضلّه اللّه... ختم على سمعه و قلبه»
7- هوى پرستى، سبب مسدود شدن درهاى هدایت به روى انسان است. «مَن اتّخذ الهه هواه... فمن یهدیه»
8 - جز هدایت الهى، هر راهى به ضلالت مىانجامد. «فمن یهدیه من بعد اللّه»