ترجمه
و هرگاه گفته شد كه وعده الهى حقّ است و در قیامتى كه (در پیش است) شكى نیست، گفتید: ما نمىدانیم قیامت چیست، ما آن را جز گمانى نمىپنداریم و ما به سراغ باور كردن آن نیستیم.
و بدىهاى اعمالشان برایشان روشن شد و آنچه را به مسخره مىگرفتند، فراگیرشان شد.
و به آنان گفته شود: امروز ما شما را به فراموشى مىسپاریم، همان گونه كه شما دیدار امروزتان را به فراموشى سپردید، جایگاه شما آتش است و براى شما هیچ یاورى نیست.
نکته ها
نشانهى كافر، تشكیك و نشانهى مؤمن، سؤال، پیگیرى و به یقین رسیدن است.
گاهى یك خلاف كوچك، زیانهاى بسیارى دارد. مثلاً شخصى با خاموش كردن چراغ یك سالن، در ظاهر یك عمل خلاف انجام مىدهد، ولى این عمل، سیّئاتى را به دنبال دارد، افرادى در اثر تاریكى دچار ترس و وحشت مىشوند، افرادى كفش و لباس خویش را گم مىكنند، گروهى دیگران را پایمال مىكنند، افرادى به ستونها مىخورند. چه بسا در تاریكى سرقتها و منكرات دیگرى انجام گیرد، تمام این امور، آثار و عوارضِ سوء یك عمل است، لذا در قیامت به حساب همه عوارض گناه رسیدگى مىشود.
مراد از فراموش كردن خداوند آن است كه در قیامت با افراد غافل از قیامت، همچون افراد فراموش شده برخورد مىشود و خداوند آنان را به حال خود وامىگذارد وگرنه خداوند هرگز هیچ كس و هیچ چیز را فراموش نمىكند. «و ما كان ربّك نسیا»(56)
پيام ها
1- قیامت، روزِ بُروز و ظهورِ امور پنهان است. «و بدا لهم»
2- در قیامت علاوه بر اعمال، عوارض و آثار و مفاسدى كه بر اعمال بار است دامنگیر انسان مىشود. «سیّئات ما عملوا»
3- كیفر الهى، متناسب با رفتار آدمى است. همان چیزى كه مسخره مىكردند دامنشان را مىگیرد. «حاق بهم ما كانوا به یستهزؤن»
4- استهزا، شیوهى مستكبران است. «استكبرتم... كانوا یستهزؤن»
5 - هر كس معاد را فراموش كند، در قیامت فراموش مىشود. «ننساكم كما نسیتم»
6- ایمان به معاد كافى نیست، یاد معاد لازم است. «نسیتم لقاء یومكم»