ترجمه
پس بدان كه هیچ معبودى جز اللّه نیست و براى گناه خود و براى مردان و زنان با ایمان استغفار كن و خداوند، رفت و آمد و آرمیدن شما را مىداند (و به تمام حالات شما آگاه است).
نکته ها
«متقلَّب»، مصدر میمى به معناى انقلاب و انتقال و جابجایى و «مثوى» نیز مصدر میمى به معناى محل استقرار و آرامش است.
در آیه 55 سوره غافر نیز همین جمله «واستغفر لذنبك» آمده است كه با توجّه به اینكه همه انبیا معصوم و به دور از گناه مىباشند، این استغفار و طلب بخشش، براى یكى از این چند امر است:
الف) استغفار یك عبادت است، گرچه گناهى در كار نباشد.
ب) استغفار از ترك اولى، یعنى كارهایى كه گناه نبوده، ولى بهتر بود كه شخصى همچون پیامبر انجام نمىداد.
ج) براى آنكه استغفار از گناه، براى مردم یك سنّت و روش شود.
د) استغفار، سبب علوّ درجات پیامبر مىشود.
ه) مراد، استغفار براى گناهانى است كه مردم نسبت به پیامبر مرتكب شدهاند.
و) استغفار همیشه از تقصیر نیست، بلكه گاهى از قصور است. بنده وقتى عزّت و عظمت خداوند و حقارت و ذلّت خود را مىبیند، استغفار و طلب بخشش مىكند.(48)
بعضى از مفسّران گفتهاند كه «ذَنب» همیشه به معناى عصیان و گناه نیست، بلكه به معناى «ذَنَب فعل» و تبعات افعال و رفتار نیز مىباشد. بنا بر این معنا، «ذنبِ» پیامبر، همان تبعات دعوت پیامبر به سوى خداوند است كه رسیدن بدى و شر از جانب مخالفان است، مانند هتك حرمت، قتل و آزار و اذیّت. هرچه دعوت الهى سنگینتر باشد، ذنب و تبعات آن نیز مشكلتر خواهد بود و استغفار بیشترى را مىطلبد و استغفار از آن به این معنا است كه از خداى متعال بخواهیم ما را از شرّ مخالفان حفظ كند.(49)
در قرآن، از پیامبران دیگر همچون حضرت داود، موسى و ابراهیمعلیهم السلام نیز استغفار نقل شده است.
استغفار بزرگان براى عموم مردم نیز بارها در قرآن مطرح شده است، نظیر استغفار حضرت ابراهیم براى پدر و مادر و مؤمنان(50) و حتّى عمویش(51) و استغفار حضرت یعقوب براى فرزندانش،(52) استغفار حضرت موسى براى برادرش(53) و استغفار فرشتگان براى مردم(54) و در این آیه استغفار پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله براى مؤمنان و مؤمنات كه این خود نوعى شفاعت است.
پيام ها
1- اكنون كه دیدى مؤمنان را پاداش و كافران را كیفر مىدهیم، پس بدان كه همهكاره خداست. «فاعلم»
2- ایمان و توحید باید آگاهانه باشد. «فاعلم انه لا اله الا اللّه» (تقلید در اصول عقائد جایز نیست.)
3- در نظام الهى، اولیاى خداوند واسطههاى دریافت لطف و مغفرت الهى براى مردم هستند. با اینكه خداوند قادر است بدون دعاى پیامبر مردم را ببخشد، امّا به آن حضرت فرمان دعا و استغفار مىدهد. «استغفر... للمؤمنین»
4- رهبر باید نسبت به مردم دلسوز باشد. «استغفر... للمؤمنین و المؤمنات»
5 - زنان و مردان، هر دو مشمول دعاى پیامبرند و ملاك دعاى پیامبر، مؤمن بودن است نه جنسیّت. «للمؤمنین والمؤمنات»
6- تنها به استغفار پیامبر تكیه نكنید، بلكه خودتان نیز خدا را حاضر و از گناه در محضر او حیا كنید. «واللّه یعلم متقلّبكم و مثواكم»
7- اصلاح خود باید قبل از اصلاح دیگران باشد. «و استغفر لذنبك و للمؤمنین...»
8 - همهى مردم حتّى رسولان الهى نیازمند لطف خداوند هستند. «و استغفر لذنبك و للمؤمنین...» (عظمت ویژگى خالق، ضعف و كوچكى مخلوق و درخواست چشمپوشى از كوتاهىها)
9- خداوند، خواهان عفو و بخشش مردم است و لذا به پیامبرش فرمان مىدهد تا براى مردم استغفار كند و واسطه شود. «و استغفر لذنبك و للمؤمنین...»
10- احاطه علمى خداوند بر تمام حالات انسان، سبب نگرانى از عقوبت لغزشها و موجب روى آوردن به استغفار مىشود. «استغفر... اللّه یعلم متقلّبكم و مثواكم»
11- علم خداوند محدودیّت ندارد و هیچ چیز از دید او دور نمىماند. (حركت یا سكون ما براى خدا فرقى ندارد.) «یعلم متقلّبكم و مثواكم»