ترجمه
همانا ما اینكتاب را بحقّ بر تو فروفرستادیم تا میان مردم به آنچه خدا (از طریق وحى) تو را آموخته ونشان داده، داورى كنى وبه نفع خیانتكاران به مخاصمت برنخیز.
و از خداوند طلب آمرزش كن كه همانا خداوند آمرزنده مهربان است.
نکته ها
شخصى از یك قبیلهى معروف، مرتكب سرقتى شد. چون موضوع به اطلاع پیامبرصلى الله علیه وآله رسید، آن سارق، گناه را به گردن شخص دیگرى انداخت كه در خانهى او زندگى مىكرد. متّهم، با شمشیر به او حمله كرد و خواستار اثبات این ادّعا شد. او را آرام كردند ولى یكى از سخنوران قبیله را همراه جمعى براى تبرئهى خود خدمت پیامبر فرستاد. پیامبر، طبق ظاهر و بر اساس گواهى آنان، سارق واقعى را تبرئه كرد و خبر دهندهى سرقت را (به نام قتاده) سرزنش نمود، ولى قتاده كه مىدانست گواهى آنان دروغ است به شدّت ناراحت بود. این آیه نازل شد و مظلومیّت قتاده و صحنهسازى وگواهى دروغ آنان را روشن ساخت.
نقل دیگر در شأن نزول آن است كه در یكى از جنگها، یكى از مسلمانان زرهى سرقت كرد. چون در آستانهى رسوایى قرار گرفت، زره را به خانهى یك یهودى انداخت و افرادى را مأمور كرد كه بگویند: یهودى سارق است، نه فلانى. پیامبر، طبق ظاهر، حكم به تبرئه آن مسلمان كرد. امّا نزول این آیه، آن یهودى را تبرئه كرد.
«خَصیم» به كسى گفته مىشود كه از ادّعایى طرفدارى مىكند و خائن به كسى گفته مىشود كه در محضر قاضى ادعاى امرى باطل مىكند.[361]
رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمودند: من طبق ظاهر حكم مىكنم، امّا چنانچه حقّ با شما نیست به اتكاى قضاوت من چیزى از كسى نگیرید كه قطعهاى از دوزخ است.
امام صادق علیه السلام فرمود: جانشینان بر حقّ پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله همانند خود آن حضرت باید بر اساس قرآن قضاوت نمایند.[362]
پيام ها
1- قرآن، پایهى قضاوت و عدالت میان مردم است. «انا انزلنا الیك الكتاب»
2- قاضى باید از قانونِ قرآن، آگاهى كامل داشته باشد. «انزلنا الیك الكتاب لتحكم»
3- فراگیرى قرآن و سنّت شرط قاضى شدن است. «انزلنا الیك الكتاب... لتحكم... اراك اللَّه»
4- چون نزول قرآن بر اساس حقّ است، قضاوتها هم باید بر مبناى حقّ باشد، نه وابستگىهاى حزبى، گروهى، منطقهاى و نژادى. «بما اریك اللَّه»
5 - رفتار به عدالت، حتّى نسبت به غیر مسلمانان هم ضرورى است. (با توجّه به شأن نزول دوّم) «لتحكم... بما اریك اللّه»
6- قضاوت، از شئون انبیاست. تنها ابلاغ احكام كافى نیست، اجراى احكام نیز وظیفه است. «لتحكم بین النّاس»
7- كفر اشخاص، دلیل تهمت به آنان نمىشود. (با توجّه به شأن نزول)
8 - پیامبر، علاوه بر قانون و كتاب، از امدادهاى الهى برخوردار است. «اراك الله»
9- خداوند علاوه بر قرآن برنامههاى دیگرى به پیامبرش نشان داد. «اراك اللَّه» و نفرمود: «لتحكم بین الناس به»
10- خداوند، پیامبرش راحفظ مىكند و توطئهها و صحنهسازىها را فاش مىسازد. «اراك اللَّه»
11- قانون محترم است، ولى براى جلوگیرى از سوء استفادهها باید چارهاى جست. در اینجا، امداد الهى چارهى كار شد. «بما اراك اللَّه»
12- دفاع و حمایت از خائن ممنوع است. «و لا تكن للخائنین خصیماً»
13- خائنان نباید امیدى به حمایت رهبران دینى داشته باشند. «و لاتكن للخائنین خصیماً»
14- قضاوت، مقامى است كه متصدى آن، اگر معصوم هم باشد باز استغفار مىطلبد. «واستغفرالله»
15- از افتخارات اسلام این است كه حتّى اگر به یك یهودى ظلم شود، شخص اوّل اسلام براى مسلمانانى كه سوء قصدى داشتهاند باید استغفار كند. «واستغفرالله»
16- اگر قرآن، ساخته و پرداختهى خود پیامبر بود، هرگز آیاتش فرمان استغفار به رسول خدا نمىداد. «و استغفر اللَّه»
17- قاضى باید همواره براى دورى از هواى نفس استغفار كند. «استغفر اللَّه»
18- استغفار، مایهى بهرهگیرى از مغفرت و رحمت پروردگار است. «غفوراً رحیماً»
19- خداوند علاوه بر بخشیدن گناه مهربان است. «غفوراً رحیماً»