ترجمه
و (عذاب ولعنت ما آنان را فرا گرفت، به خاطر) سخنى كه (مغرورانه) مىگفتند: «ما عیسى بن مریم، فرستادهى خدا را كشتیم» در حالى كه آنان عیسى را نه كشتند و نه به دار آویختند، بلكه كار بر آنان مشتبه شد (و كسى شبیه به او را كشتند) و كسانى كه دربارهى عیسى اختلاف كردند خود در شك بودند و جز پیروى از گمان، هیچ یك به گفتهى خود علم نداشتند و به یقین او را نكشتهاند.
بلكه خداوند او را به سوى خود بالا برد و خداوند عزیز و حكیم است.
نکته ها
امام صادقعلیه السلام در پیرامون جملهى «و ما قتلوه و ما صلبوه و لكن شبّه» فرمودند: غیبت حضرت قائمعلیه السلام نیز همین طور است، همانا امّت آن را به خاطر طولانى شدن انكار مىكنند، برخى مىگویند: قائم متولّد نشده است، برخى مىگویند: متولّد شده ومرده است، وبرخى دیگر مىگویند: یازدهمین ما عقیم بوده و...[421]
عوامل و نشانههاى مشتبه شدن امر و به دار آویختن شخصى دیگر به جاى حضرت عیسى به این صورت بود:
1- مأموران دستگیر كننده، رومى وغریب بودند وعیسىعلیه السلام را نمىشناختند.[422]
2- اقدام براى دستگیرى عیسى، شبانه بود.
3- شخص دستگیر شده، از خداوند شكایت كرد. كه این شكایت با مقام نبوّت سازگار نیست.
4- همه انجیلهاى مسیحیان كه فدا شدن عیسى وبه دارآویختن او را با آب وتاب نقل كردهاند، سالها پس از عیسى نوشته شده وامكان خطا در آنها بسیار است.
5 - گروههایى از مسیحیان مسأله صلیب را قبول ندارند و در اناجیل هم تناقضاتى است كه موضوع را مبهم مىكند.
پيام ها
1- گاهى سقوط اخلاقى انسان تا آنجاست كه به پیامبر كشى افتخار مىكند. «انا قتلنا المسیح»
2- در برابر ادعاهاى باطل، صراحت لازم است. «و ما قتلوه و ماصلبوه»
3- حضرت عیسى هم تولّدش، هم رفتنش از این جهان بطور غیر طبیعى بود. عروج كرد تا ذخیرهاى براى آینده باشد. «بل رَفعه اللّه الیه»
4- معراج، براى غیر از پیامبر اسلام هم بوده است. «بل رَفعه اللّه الیه»
5 - عیسى، مهمان خداست. «رفعه الله الیه»
6- در آسمانها امكان زیستن انسان وجود دارد. «بل رفعه الله»
7- ارادهى الهى همهى توطئهها را خنثى مىكند. «كان الله عزیزاً حكیماً»