ترجمه
و آنچه را كه خداوند سبب برترى بعضى از شما بر بعضى دیگر قرار داده آرزو نكنید. براى مردان از آنچه بدست آوردهاند بهرهاى است و براى زنان نیز از آنچه كسب كردهاند بهرهاى مىباشد و (به جاى آرزو و حسادت) از فضل خداوند بخواهید، كه خداوند به هر چیزى داناست.
نکته ها
آیات قبل، از حرام خوارى نهى فرمود، این آیه به ریشهى حرامخوارى اشاره مىكند كه طمع، آرزو و رقابت است.
عدالت، غیر از تساوى است. عدالت همه جا ارزش است، ولى تساوى گاهى ارزش است و گاهى ظلم. مثلاً اگر پزشك به همه مریضها یك نوع دارو بدهد، یا معلّم به همه شاگردان یك نوع نمره بدهد، تساوى هست، امّا عدالت نیست. عدالت، آن است كه به هر كس بر اساس استحقاقش بدهیم، گرچه موجب تفاوت شود، زیرا تفاوت گذاشتن بر اساس لیاقتها و كمالات حقّ است، امّا تبعیض باطل است. تبعیض آن است كه بدون دلیل و براساس هواى نفس یكى را بر دیگرى ترجیح دهیم، ولى تفاوت آن است كه بر اساس معیارها یكى را بر دیگرى ترجیح دهیم. بنابراین باید آرزوى عدالت داشت، ولى تمنّاى یكسان بودن همه چیز و همه كس نابجاست. اعضاى یك بدن و اجزاى یك ماشین از نظر جنس و شكل و كارایى متفاوتند، امّا تفاوت آنها حكیمانه است. اگر خداوند، همه را یكسان نیافریده، طبق حكمت اوست. بنابراین در امورى كه به دست ما نیست، مثل جنسیّت، زیبایى، استعداد، بیان، هوش، عمر و... باید به تقسیم و تقدیر الهى راضى بود. ما كه خدا را عادل و حكیم مىدانیم، اگر در جایى هم دلیل و حكمت چیزى را نفهمیدیم نباید قضاوت عجولانه و جاهلانه همراه با سوءظن یا توقّع نابجا به خداوند حكیم داشته باشیم و یا بر دارندگان این نعمتها حسد ورزیم، چرا كه با فزونى هر نعمتى، مسئولیّت بیشتر مىشود و با آمدن هر نعمتى، غم از دست دادنش همراه است. این حقیقت را در نهجالبلاغه مىخوانیم.
در موارد اختیارى، باید با كوشش و تلاش و پرهیز از كسالت و تنبلى، در رقابتى سالم به قوّت و كثرت و استقلال رسید و اجازهى استثمار و استعمار به دیگران نداد و در مواردى كه بدست ما نیست، باید تفاوها را دلیل رشد و آزمایش و تحرك و تعاون و پیوستگى جامعه دانست، زیرا كه اگر همه مردم داراى امكانات یكسان باشند، صفات انسانى از قبیل سخاوت، شجاعت و ایثار در انسان رشد نمىكند. انسان در لابلاى فراز و نشیبها خود را نشان مىدهد، حركت مىكند و با دیگران به خاطر نیازش پیوند مىخورد.
امام صادقعلیه السلام در پاسخ از آیه فرمودند: كسى به همسر و فرزند دیگران چشم داشت نداشته باشد، ولى همانند آن را از خداوند بخواهد.[268]
زمانى كه این آیه نازل شد، اصحاب پیامبراكرم گفتند: مقصود از فضل در «واسئلوا اللّه من فضله» چیست؟ قرار شد تا علىعلیه السلام این موضوع را از پیامبر سؤال كند. پیامبرصلى الله علیه وآله در پاسخ فرمودند: خداوند ارزاق را در میان مردم از طریق حلال تقسیم كرده وحرام را نیز عرضه كرده است. كسى كه حرام را تحصیل كند، به همان اندازه از رزق حلال خود كاسته است وبرحرام مورد محاسبه قرار مىگیرد.[269]
پيام ها
1- به دادههاى الهى راضى باشیم و حسودانه، آرزوى برتریهاى دیگران را نداشته باشیم. «ولا تتمنوا»
2- در اسلام مسائل اقتصادى واخلاقى بهم آمیخته است. «لاتأكلوا...بالباطل... ولاتتمنّوا»
3- تبعیضها وبرترىهاى استثمارگرانه و ظالمانه، از حساب برترىهاى خداداد، جداست. «فضلاللّه به بعضكم على بعض»
4- تفاوتهاى زن و مرد از نظر خلقت و طبیعت، از نمونههاى برترى دادن خداوند در آفرینش است. «فضل اللّه... للرجال... للنساء»
5 - هر یك از زن و مرد، نسبت به دستاوردهاى خود به طور مساوى مالكند. «للرّجال نصیب، للنساء نصیب»
6- به جاى تمنّاى آنچه دیگران دارند، در پى كسب وتلاش باشیم. «نصیبممّااكتسبوا...»
7- انسان، تنها مالك بخشى از دست رنج خود است. «ممااكتسبوا» بخش دیگر سهم فقرا و حكومت اسلامى است.
8 - هم كار، هم دعا. «اكتسبوا... واسئلوا اللّه»
9- به جاى چشمداشت به داشتههاى دیگران به فضل و لطف خدا چشم داشته باشید. «ولا تتمنّوا... واسئلوا اللّه»
10- به خصلتها جهت صحیح بدهیم. آرزو در انسان هست، امّا جهت این آرزو را درخواست نعمت از خدا قرار دهیم، نه سلب نعمت از دیگران. «لاتتمنّوا... و اسئلوا اللَّه من فضله»
11- اگر خداوند، چیزى به كسى داد یا از او گرفت، حكیمانه و آگاهانه است. «بكل شىء علیماً» (ایمان به علم خداوند سبب بازداشتن انسان از طمع و چشم داشت است.)