ترجمه
مردان داراى ولایت بر زنانند از آن جهت كه خدا بعضى از ایشان (مردان) را بر بعضى (زنان) برترى داده (قدرت بدنى، تولیدى واراده بیشترى دارند) و از آن جهت كه از اموال خود نفقه مىدهند، پس زنانِ شایسته، فرمان بردارند و نگهدار آنچه خدا (براى آنان) حفظ كرده، (حقوق واسرار شوهر،) در غیاب اویند. و(امّا) زنانى كه از سرپیچى آنان بیم دارید، پس (نخست) آنان را موعظه كنید و(اگر مؤثّر نشد) در خوابگاه از آنان دورى كنید و(اگر پند وقهر اثر نكرد،) آنان را بزنید (وتنبیه بدنى كنید)، پس اگر اطاعت شما را كردند، بهانهاى بر آنان (براى ستم وآزار) مجویید. همانا خداوند بزرگوار و بزرگ مرتبه است.
نکته ها
«قَوّام» به كسى گفته مىشود كه تدبیر و اصلاح دیگرى را بر عهده دارد.
«نشوز» از «نشز» بهمعناى زمین بلند وبه سركشى وبلندپروازى نیز گفته مىشود.
شرط سرپرستى و مدیریّت، لیاقت تأمین و اداره زندگى است و به این جهت، مردان نه تنها در امور خانواده، بلكه در امور اجتماعى، قضاوت و جنگ نیز بر زنان مقدّمند، «بما فضّلاللّه... و بما انفقوا» و به این خاطر نفرمود: «قوّامون على ازواجهم»، زیرا كه مسئلهى زوجیّت مخصوص زناشویى است و خدا این برترى را مخصوص خانه قرار نداده است.
گرچه برخى زنان، در توان بدنى یا درآمد مالى برترند، ولى در قانون و برنامه، باید عموم را مراعات كرد، نه افراد نادر را.
براى جمله «حافظات للغیب بما حفظ اللَّه» معانى گوناگونى است:
الف: زنان، آنچه را خدا خواهان حفظ آن است، حفظ نمایند.
ب: زنان، حقوق شوهران را حفظ كنند، همانگونه كه خدا حقوق زنان را در سایه تكالیفى كه بر مرد نهاده، حفظ كرده است.
ج: زنان حافظ هستند، ولى این توفیق را از حفظ الهى دارند.
وقتى راههاى مسالمت آمیز سود نبخشید، یا باید دست از انجام وظیفه كشید، یا باید در صورت تأثیر نداشتن موعظه و قهر، خشونت به خرج داد. به گفتهى روانشناسان، بعضى افراد، حالت مازوشیسم (آزار طلبى) پیدا مىكنند كه تنبیه مختصر بدنى، برایشان همچون مرهم است. در تنبیهات بدنى هم، اسلام سفارش كرده كه نباید به مرحلهى كبودى جسم یا زخمى شدن بدن برسد. به علاوه، مرد متخلّف هم گاهى توسط قاضى تنبیه بدنى مىشود.
رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: كتك شما نباید به نحوى باشد كه اثر آن در جسم زن نمودى داشته باشد، یا كتك نشانه خودنمایى و اظهار قدرت مرد باشد كه زهره چشمى بگیرد. «ضرباً غیر مبرّج»[271]
امام صادقعلیه السلام فرمودند: نشوز زن آن است كه در فراش (همبستر شدن) از شوهر تبعیت نكند و مقصود از «اضربوهنّ»، زدن با چوب مسواك و شبیه آن است، زدنى كه از روى رفق و دوستى باشد.[272]
پيام ها
1- در یك اجتماع دو نفرى هم، یكى باید مسئول و سرپرست باشد. مدیر خانه مرد است. «الرّجال قوّامون علىالنساء»
2- در اداره امور زندگى، باید تعقّل و تدبیر، بر احساسات و عواطف حاكم باشد. «الرّجال قوّامون علىالنساء»
3- نظام حقوقى اسلام با نظام تكوین و آفرینش هماهنگ است. حقّ مدیریّت مرد، به خاطر ساختار جسمى و روحى اوست. «الرّجال قوّامون علىالنساء»
4- برترىهاى طبیعى فضل الهى است. «بما فضّل اللَّه»
5 - هزینه زندگى، بر عهده مرد است. «بما انفقوا»
6- قانونگذار باید در وضع قانون، به تفاوتهاى طبیعىِ زن و مرد در آفرینش، توجه داشته باشد. «الرّجال قوّامون... بما فضّل اللّه»
7- نشانه شایستگى زن اطاعت و تواضع او نسبت به شوهر است. «قانتات»
8 - نشانه همسر شایسته، حفظ خود در غیاب شوهر است. «حافظات للغیب»
9- اطاعت زن از شوهر و حفظ حقوق وى، مشروط به تأمین زندگى او از سوى مرد است. «بما انفقوا...فالصالحات قانتات حافظات»
10- علاج واقعه را قبل از وقوع باید كرد. پیش از آنكه زن ناشزه شود، چارهاى بیندیشید. «تخافون نشوزهنّ»
11- مرد هیچ حقّى در آزار همسر مطیع خود ندارد. «فان اطعنكم فلاتبغوا علیهنّ سبیلاً»
12- سه مرحله موعظه، ترك همخوابى وتنبیه، براى مطیع كردن زن است. پس اگر از راه دیگرى زن مطیع مىشود، مرد حقّ برخورد ندارد. جملهى «فان اطعنكم» نشانه آن است كه هدف اطاعت است، گرچه از طریق دیگرى باشد.
13- تواضع زن، ضعف نیست، ارزش است. «فالصالحات قانتات»
14- نشانهى همسر شایسته، رازدارى، حفظ مال و آبرو و ناموس شوهر در غیاب اوست. «فالصالحات ... حافظات للغیب»
15- برخورد با منكرات باید گام به گام و مرحله به مرحله باشد. موعظه، قهر تنبیه. «فعظوهنّ واهجروهنّ...»
16- تا موعظه مؤثر باشد، قهر و خشونت ممنوع و تا قهر و جدایى موقت اثر كند، تنبیه بدنى ممنوع است. «فعظوهنّ واهجروهنّ... واضربوهنّ»
17- برخورد خشن و تنبیه، تنها براى انجام وظیفه است، نه انتقام و كینه و بهانه. «فان اطعنكم فلاتبغوا علیهن»
18- برترى مردان، نباید سبب غرور شود، چون خدا از همه برتر است. «ان اللّه كان علیاً كبیراً»
19- توجّه به برترى خداوند، كلید تقوى و پرهیز از ستم بر همسران است. «ان اللَّه كان علیاً»