ترجمه
آیا عقلهایشان آنان را دستور مىدهد به این (كه به پیامبر تهمت بزنند؟)بلكه آنان خود قومى طغیانگرند؟
آیا مىگویند: پیامبر، (قرآن را خود ساخته و) به خدا نسبت داده است؟(چنین نیست)، بلكه آنان (به سبب طغیان و حسد) ایمان نمىآورند.
پس اگر راستگویند، سخنى مانند قرآن بیاورند.
نکته ها
در این آیات و آیات پس از آن، خداوند چهارده سؤال توبیخى از مخالفان پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله مىكند و تمام راههایى را كه ممكن است به گونهاى بهانه تسلیم نشدن كفّار شود، مىبندد. شاید در هیچ جاى قرآن اینگونه مخالفان به باد انتقاد گرفته نشده و بهانههاى آنان مطرح نشده باشد.
«أحلام» جمع «حِلم» به معناى عقل است. از آنجا كه بزرگان قریش خود را صاحبان عقل و فكر مىدانستند، قرآن در این آیه مىفرماید: آیا عقل آنان چنین حكم مىكند كه قرآن را سحر و جادو بدانند، خیر بلكه آنان در برابر حق سركشى مىكنند؟
«تقوُّل»، سخنى را از پیش خود بافتن و به كسى نسبت دادن است.
«حدیث» به معناى «جدید» است. از آنجا كه مضامین قرآن تازگى دارد، از آن به «حدیث» یاد شده است.
خداوند، بارها كفّار را دعوت به مبارزه نموده است: گاهى از آنان درخواست آوردن كتابى مثل قرآن كرده، «فأتوا بكتاب من عنداللّه»(28) گاهى تخفیف داده وبه آوردن ده سوره اكتفا نموده، «فأتوا بعشر سور مثله»(29) وگاهى به آوردن یك سوره، «فأتوا بسورة من مثله»(30) و در آیه 34 حتّى به آوردن مطالبى مثل قرآن اكتفا كرده است. «فلیأتوا بحدیث مثله»
پيام ها
1- تهمت ساحر، كاهن، شاعر و مجنون به پیامبر، از روى تعقّل و تفكّر در آیات قرآن نبوده است. «ام تامرهم احلامهم»
2- ریشهى كفر و شرك، طغیان و سركشى در برابر حق است، نه عقل و اندیشه. «ام هم قوم طاغون»
3- هر كس كه سخن او منطقى نباشد و بر آن اصرار ورزد، طغیانگر است. «ام تامرهم احلامهم بهذا ام هم قوم طاغون»
4- مشركان، با تهمت و افترا، كفر خود را توجیه مىكردند. «یقولون تقوّله بل لایؤمنون»
5 - انسان یا باید بر اساس عقل عمل كند یا بر اساس وحى، و كفّار خود را از هر دو محروم كردهاند. «ام تامرهم احلامهم... بل لا یؤمنون»
6- در طوفان تهمتها، دست از منطق و استدلال بر ندارید و مخالفان را به آوردن سخنى همچون قرآن دعوت كنید. «فلیأتوا بحدیث مثله...»
7- قرآن محكمترین استدلال را دارد؛ اگر پیامبر به تنهایى قرآن را بافته و به خدا نسبت داده است، «تقوّله» شما دسته جمعى یك سخن مثل آن بیاورید. «فلیأتوا بحدیث مثله»
8 - مبارزهطلبى در میدان فرهنگى نیز لازم است. «فلیأتوا بحدیث مثله»