1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 62
تفسير 53. النجم آية 5
Number of verses: 62
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَىٰ 5
آن کس که قدرت عظیمی دارد [= جبرئیل امین‌] او را تعلیم داده است؛

ترجمه
(وحى را خداوندِ) قوى قدرت به او آموخت.
(خداوندِ) صاحب صلابت كه سلطه یافت.
در حالى كه او در افق برتر بود.
سپس نزدیك شد پس نزدیك‏تر.
تا جایى كه فاصله‏اش به اندازه دو كمان یا كمتر شد.
پس به بنده‏اش وحى كرد، آنچه را وحى كرد.
قلب، آنچه را دید دروغ نخواند.

نکته ها
«مِرَّه» به معناى تابیده شده و محكم است و در قدرت و توانایى به كار مى‏رود، چنانكه رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: صدقه بر «مرّه» و «سوىّ»، یعنى افراد توانمند، روا نیست.(7)
«دنى‏» یعنى نزدیك شد، ولى «تدلّى‏» یعنى خیلى نزدیك شد تا جایى كه از شدّت نزدیكى وابسته شد. «قاب» معادل كلمه مقدار و «قوس» به معناى كمان است. تعبیر به «قاب قوسین» كنایه از شدّت نزدیكى و تقرّب پیامبر به خداوند به هنگام نزول وحى است.
در این‏كه مراد از «شدید القوى» خداوند است یا جبرئیل، بحث و گفتگو است، ولى این عنوان، در موارد دیگر فقط براى خدا آمده است. مثلاً در دعاى ندبه مى‏خوانیم: «و أرِه سیّده یا شدید القوى» خداوندا! امام زمان را به ما نشان بده، یا در دعاى وارده از امام حسن‏علیه السلام براى دفع شرّ ظالم مى‏خوانیم: «یا شدید القوى یا شدید الِمحال»(8).
به علاوه در آیات دیگر، خداوند، معلّم قرآن معرّفى شده است، از جمله:
«الرّحمن علّم القرآن»(9) معلّم قرآن، خداوند رحمان است.
«علّمك ما لم تكن تعلم»(10)، خداوند چیزهایى را كه نمى‏توانستى بیاموزى، به تو آموخت.
البتّه در سوره تكویر درباره‏ى جبرئیل مى‏خوانیم: «ذى قوّة»(11) ولى بسیار تفاوت است میان «ذى قوّة» و «شدید القوى». بنابراین منظور از «شدید القوى» خداوند است.
در این آیات به مسئله معراج پیامبرصلى الله علیه وآله اشاره شده كه ما سیمایى از معراج را در جلد هفتم تفسیر نور به مناسبت آیه اول سوره اسراء بیان نمودیم.
در تفسیر روح المعانى آمده است: در جاهلیّت، هنگامى كه دو نفر هم قسم مى‏شدند، كمان‏هاى خود را در كنار هم قرار مى‏دادند و زه آن را مى‏كشیدند و هر دو یك تیر مى‏انداختند، كنایه از آن كه هر دو یكى شده‏اند.
فرشته، در افق اعلى نیست، بلكه در افق مبین است و پیامبر بسیار بالاتر است و مى‏تواند او را مشاهده كند. «و لقد رأه بالافق المبین»(12)
خداوند مكان ندارد و منظور از افق اعلى (ناحیه برتر)، مكان خاصّى نیست، بلكه مراد اوج بلند مرتبگى و كنایه از احاطه و تسلّط همه جانبه خداوند است.
وحى در زمین، با واسطه است، «نزل به روح الامین على قلبك»(13)، جبرئیل، قرآن را بر قلب تو نازل كرد. امّا در اینجا كه سخن از معراج پیامبر است، فرمود: «فاوحى الى عبده ما اوحى» یعنى در مقام قرب خبرى از واسطه نیست و فرشته مقرب هم راهى به آنجا ندارد.
از امام سجادعلیه السلام پرسیدند: علت معراج پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله چه بود، مگر خدا مكان دارد؟ حضرت فرمود: معراج براى آن بود كه خداوند، ملكوت آسمان‏ها و آنچه را در آنهاست از عجایب صنعت و ابتكار، به پیامبرش نشان دهد.(14)
كلاسى كه پیامبرصلى الله علیه وآله در معراج دید، كلاس ویژه‏اى بود:
محل كلاس: برترین مكان. «و هو بالافق الاعلى»
استاد: (خداوند) قوى‏ترین استاد. «علّمه شدید القوى»
محتواى درس: (وحى) محكم‏ترین سخن. «ان هو الا وحى یوحى»
از امام سؤال كردند: «هل رأى رسول اللّه ربّه» آیا پیامبر در معراج پروردگارش را دید؟ حضرت فرمودند: «نعم بقلبه رآه» آرى، خدا را به قلبش مشاهده كرد. سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «ما كذب الفؤاد ما رأى»(15)
امام رضاعلیه السلام فرمود: آیه «لقد رأى من آیات ربّه الكبرى»(16)، آیه «ما كذب الفؤاد ما رأى» را تفسیر مى‏كند، یعنى مراد از رؤیت در آیه، دیدن آیات الهى است، نه ذات خداوند.


7) تفسیر روح المعانى.
8) مستدرك، ج‏5، ص‏260.
9) الرّحمن، 1.
10) نساء، 113.
11) تكویر، 20.
12) تكویر، 23.
13) شعراء، 193.
14) تفسیر كنزالدقائق.
15) تفسیر كنزالدقائق.
16) نجم، 18.

پيام ها
 1- دین به قدرى ارزش دارد كه باید معلّم آن، خداوندى باشد كه داراى قدرت بى‏نهایت است، «علّمه شدید القوى» و شاگرد آن، پیامبرى باشد بى‏لغزش و معصوم. «ما ضلّ صاحبكم»
 2- دریافت علوم الهى، نیازمند ظرفیّت خاصى است. «ما ضلّ صاحبكم و ما غوى... علّمه شدید القوى»
 3- یكى از راه‏هاى شناخت افراد، شناخت استاد است. «ما ضلّ صاحبكم... علّمه شدید القوى»
 4- وحى، همان تعالیم الهى است. «یوحى... علّمه شدید القوى»
 5 - تحلیل‏ها و تهمت‏هاى ناروا را پاسخ دهید. در مقابل كسانى كه مى‏گفتند: این قرآن را دیگران به پیامبر آموخته‏اند، «یعلّمه بشر»(17)، خداوند مى‏فرماید: «علّمه شدید القوى»
 6- علم پیامبر از جانب خداوند است. «علّمه شدید القوى»
 7- علم الهى، از قدرت او جدا نیست. «علّمه شدید القوى»
 8 - تنها خداوند قدرتمندترین است، قدرت‏هاى غیر الهى سست است. «...شدید القوى»
 9- معلّم باید در كار خود توانا باشد. «علّمه شدید القوى»
 10- با تعلیم خدا، یك اُمّى مى‏تواند معلّم تمام بشریّت شود. «علّمه شدید القوى»
 11- همه بشر شاگردان خداوند هستند، «علّم الانسان ما لم یعلم»(18) ولى شخص پیامبر شاگرد مخصوص اوست. «علّمه شدید القوى»
 12- برنامه‏هاى الهى براى بشر، بسیار محكم و كامل است. «علّمه شدید القوى ذو مرّة...»
 13- تقرّب به خدا، مرحله به مرحله و گام به گام است. «دنا فتدلّى»
 14- رابطه معلّم و شاگرد باید نزدیك و صمیمى باشد. «دنا فتدلّى»
 15- در سخن، از واژگان و ادبیات مخاطب استفاده كنیم و به لسان قوم سخن بگوییم. «قاب قوسین» (در فرهنگ عرب، نزدیكى دو كمان، نشانه نزدیكى صاحبان آنها بود.)
 16- قرب به خداوند براى بندگان، محدودیّت ندارد. «او ادنى» چون فرشتگان نمى‏توانند.
 17- مردان خدا، در زمین باشند یا در آسمان، عبد خدایند. «اسرى‏ بعبده»(19)، «فاوحى الى عبده»
 18- بندگى، بستر فراگیرى وحى و عنایت الهى است. «فاوحى الى عبده»
 19- پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله هم در دریافت وحى معصوم است و هم در ابلاغ آن. «ما ینطق عن الهوى... ما كذب الفؤاد ما رأى»
 20- آن شهود باطنى حجت است كه مورد تأیید خدا باشد. «ما كذب الفؤاد ما رأى»


17) نحل، 103.
18) علق، 5 .
19) اسراء، 1.

Copyright 2015 almubin.com