ترجمه
قوم عاد (پیامبر خود را) تكذیب كردند، پس عذاب و هشدار من چگونه بود؟
ما بر آنان در روز شوم، دنبالهدار تند بادى سخت و سرد فرستادیم.
(تندبادى كه) مردم را همچون تنههاى درخت خرماى ریشهكن شده از جا برمىكند.
پس عذاب و هشدار من چگونه بود؟
و همانا ما قرآن را براى پندپذیرى آسان نمودیم، پس آیا پندپذیرى هست؟
نکته ها
مراد از «یوم نحسٍ مستمر» آن است كه این تندباد در چند روز پى در پى بوده است، چنانكه در سورهى فصّلت آیهى 16 مىفرماید: باد را در چند روز شوم بر آنان وزاندیم. پس مراد از «مستمر» در این آیه، یعنى روزهاى پیوسته و دنبالهدار. در آیه 7 سوره حاقّه، این ایام شوم هفت شب و هشت روز بیان شده است: «سبع لیالٍ و ثمانیة ایام»
«منقعر» از «قعر» به معناى ریشهكن شده است. «أعجاز» جمع «عَجُز» به معناى قسمت عقب یا پایین و تنه است.
بدى یا خوبى زمان، یا به خاطر حوادث خوب و بدى است كه در آنها واقع مىشود و یا در جوهر زمان نحسى، یا خیرى است كه ما از آن خبر نداریم.
پيام ها
1- قوم عاد از هلاكت قوم نوح عبرت نگرفتند. «كذبت قبلهم قوم نوح... كذبت عاد»
2- سیماى قوم عاد، تكذیب و انكار است. «كذّبت عاد»
3- میان انذار و عذاب رابطه است. (ابتدا انذار و اگر اثر نكرد عذاب) «فكیف كان عذابى و نذر»
4- در تاریخ و سرنوشت ملتها تفكّر كنید. «فكیف كان...»
5 - نتیجهى تكذیب، قهر الهى است. «كذّبت... عذابى»
6- عوامل طبیعى مثل باد مىتوانند وسیلهى كیفر مردم باشند. «كذّبت عاد... ریحاً صرصرا»
7- زمانها یكسان نیستند. (بعضى زمانها مباركاند، همچون شب قدر، «لیلة مباركة» و برخى شوم و نحس.) «یوم نحسٍ»
8 - با ارادهى خداوند باد هم مىتواند عامل رویش باشد، «ارسلنا الریاح لواقح»(10) و هم مىتواند عامل ریزش باشد. «تنزع الناس كانهم اعجاز نخل منقعر»
9- بشر، هركه باشد، در برابر قهر الهى خار و خسى بیش نیست. «تنزع الناس كانّهم اعجاز نخل...»
10- قوم عاد، مردمى تنومند و قوى بودند كه از بن ریشهكن شدند. «كانّهم اعجاز نخل»
11- در تربیت، تكرار برخى مطالب ضرورى است. جملهى «فكیف كان عذابى و نذر» تكرار شده است.
12- در نقل تاریخ، هدف اصلى (عبرتگرفتن) فراموش نشود. (بعد از بیان هر بخش، نقطه اصلى تكرار شده است) «لقد یسّرنا القرآن للذّكر فهل من مدّكرٍ»