ترجمه
و به آنان خبر ده كه آب، میان آنان و شتر تقسیم شده است، هر كدام براى دریافت نصیب خود حاضر شوند.
پس آنان رفیقشان را صدا كردند، پس پذیرفت، دست به كار شد و شتر را از پاى درآورد.
پس (بنگر) كه عذاب و هشدار من چگونه بود؟
(به كیفر این جنایت) ما صیحه (و صاعقهاى مرگبار) را فرو فرستادیم، پس آنان مثل گیاه خشك و خردشدهاى گشتند كه صاحب چهارپایان در آغل مىریزد.
و البتّه ما قرآن را براى پند گرفتن، آسان قرار دادیم، پس آیا پندپذیرى هست؟
نکته ها
تقسیم آب میان مردم و شتر، یك آزمایش مهم الهى بود كه مردم باید این قانون را مراعات كرده و فقط روزى كه حق بهرهگیرى از آب را دارند، سر آب حاضر شوند.
در آیهى 155 سوره شعراء مىخوانیم كه حضرت صالح فرمود: یك روز آب قریه براى ناقه و یك روز براى شما. «لها شِربٌ و لكم شرب یوم معلوم»
«شرب» به معناى قسمت و نصیب است كه در مورد سهم آب گفته مىشود.
«تعاطى» به معناى برگرفتن چیزى یا انجام دادن كارى است كه سزاوار نیست و جرأت مىخواهد. چون كلمه «تعاطى» در قالب تفاعل است، گویا میان قوم ثمود و قاتل شتر مبادله و تفاهمى صورت گرفته است. «عقر» به معناى از پاى درآوردن ناقه است.
«هشیم» به معناى گیاه خشك و خرد شده است. «مُحتظِر» كسى است كه براى چهار پایان خود گیاهان خشك را جمع آورى مىكند.
با اینكه كشنده ناقه یك نفر بیشتر نبوده، ولى در آیات دیگر قرآن به همه مردم نسبت داده است، «فعَقروها»(12) یا «فعقروا النّاقة»(13) كه به فرموده روایات به دلیل هم فكرى و رضایت دیگران بر كار قاتل بوده و این گناه به حساب آنان نیز محاسبه مىشود.(14)
پيام ها
1- گاهى امتحان با جیرهبندى آب است كه به دستور پیامبر جیره بندى مىشود. «انّ الماء قسمة»
2- افراد نااهل اگر خود نتوانند كارى انجام دهند، از كسانى كه جرأت فساد دارند دعوت مىكنند. «فنادَوا صاحبهم»
3- قداست شكنى، جرأت لازم دارد. «صاحبهم فتعاطى»
4- افراد شرور، آمادهى ایجاد شر هستند و فرصت سوزى نمىكنند. «فنادوا... فعقر»
5 - اگر از نعمتى كه فرستاده شد قدردانى نكنیم، «مرسلوا الناقة» عذاب، فرستاده مىشود. «ارسلنا علیهم صیحةً»
6- در نقل مطالب تاریخى قرآن، زمان و مكان و شخص مهم نیست، انگیزه و نتیجه مطرح است. (در این آیات، نه نام كسىكه ناقه را كشت برده شده و نه زمان و مكان حادثه مشخص شده است).
7- گرچه قاتل یكى بود ولى به خاطر رضایت دیگران به كار او، همه نابود شدند. «عقر... ارسلنا علیهم صیحةً»
8 - با ارادهى خداوند یك امت با یك صیحه محو مىشوند. «صیحة واحدة»
9- گاهى یك امّت به خاطر یك نافرمانى و جسارت نابود مىشوند. «فكانوا كهشیم المحتظِر»
10- قهر الهى، افراد تنومند و غول پیكر را همچون گیاه خرد شده مىكند. «كهشیم المحتظر»
11- قرآن، بهترین و صحیحترین تاریخها و عبرتها را به راحتى در اختیار همگان قرار مىدهد. «و لقد یسّرنا»