ترجمه
و آسمان را بالا برد
و قانون و میزان را مقرّر كرد تا در سنجش و میزان تجاوز نكنید.
و وزن را بر اساس عدل بر پا دارید و در ترازو كم نگذارید.
نکته ها
بعد از بیانِ رحمت الهى و نعمت تعلیم و بیان و حساب خورشید و ماه و سجده موجودات كه نوعى توجّه به رابطه خدا با انسان و طبیعت است، این آیات نحوهى رابطه انسان با جامعه را مطرح مىكند.
قسط در میزان، آن است كه نه زیاده خواهى شود نه خسارت و زیان.
كتاب و میزان متلازماند. خداوند در سوره حدید مىفرماید: «و أنزلنا معهم الكتاب و المیزان لیقومَ النّاس بالقسط»(57) در این آیات نیز، هم به قرآن اشاره شده، هم به میزان: «علّم القرآن... ألاّ تطغوا فى المیزان»
تكرار، نشانهى اهمیّت است. در آیات پىدرپى، سه بار كلمه میزان تكرار شده است كه نشان دهنده ضرورت توجّه به معیار و وسیله سنجش درست و مطمئن در امور مختلف است. «وضع المیزان...»، «الاّ تطغوا فى المیزان...» و «لاتخسروا المیزان»
بىتوجّهى به میزان و عدم رعایت انصاف و عدالت در حقوق مردم، انسان را به فسق و فجور مىكشاند و فسق و فجور انسان را به تكذیب وامىدارد. در سوره مطفّفین مىخوانیم: «ویل للمطفّفین» واى بر كمفروشان! سپس مىفرماید: «اِنّ كتاب الفجّار...» وآنگاه: «ویل یومئذ للمكذّبین» گویا لقمهى حرام، مقدّمه فجور، و فجور مقدّمه كفر و تكذیب مىشود.
براى برقرارى عدل و میزان، اسلام دستورات دقیق و مهمى دارد تا آنجا كه در روایات آمده است: اگر كفش قاضى تنگ است، نباید در آن هنگام قضاوت كند تا مبادا فشارى كه به پاى او وارد مىشود در قضاوتش اثر بگذارد و او را به عجله و بدخلقى وادارد و از قضاوت بر حق منحرف كند!
آداب تجارت
در حدیث مىخوانیم: تجارتى ارزشمند است كه برپایه حقّ و راستى باشد. «التاجر فاجر و الفاجر فى النّار الاّ مَن أخذ الحق و اعطى الحق»(58)
حضرت علىعلیه السلام دستور داد دینارهاى غیر خالص را در چاه بریزند تا به وسیله آن معاملهاى صورت نگیرد. «القه فى البالوعه حتّى لایباع شىءٌ فیه غشٌ»(59)
آن حضرت همه روزه در بازار كوفه قدم مىزد و گاهى در وسط بازار مىایستاد و مىفرمود: اى گروه تجّار!
«قدّموا الاستخارة»، از خدا خیر بخواهید.
«تبرّكوا بالسّهولة»، بركت را در سایه آسان گرفتن بر مردم بخواهید.
«جانبوا الكذب»، از دروغ در معامله دورى كنید.
«و تجانبوا عن الظلم»، از ظلم و بىعدالتى پرهیز كنید.
«و لاتقربوا الربا»(60) و به ربا نزدیك نشوید.
پيام ها
1- جایگاه آسمان و زمین تصادفى نیست. برافراشتگى آسمان و حجم و اندازه و فاصله ستارگان، حكیمانه و جلوهاى از رحمت الهى است «الرّحمن... و السماء رفعها و وضع المیزان»
2- عدالت مثل نماز است و باید آن را در جامعه به پاداشت. «و اقیموا الوزن»
3- میزان و وسیله سنجش باید عادلانه باشد، مورد وزن هرچه مىخواهد باشد. «و اقیموا الوزن بالقسط»
4- نظام هستى برپایه میزان است. زندگى ما نیز باید بر مدار میزان باشد. «وضع المیزان ألاّ تطغوا فى المیزان»
5 - عدل و میزان، هم در آسمان عامل ثبات و پایدارى است، هم در زمین و هم در جامعه. «وضع المیزان ألاّ تطغوا فى المیزان»
6- جامعه براى رسیدن به رستگارى دو بال مىخواهد: علم و عدالت. (در دنیاى امروز علم هست ولى عدالت نیست.) «علّم القرآن... ألاّ تطغوا فى المیزان»
7- راه رسیدن به عدالت، عمل به قرآن است. «علّم القرآن... ألاّ تطغوا فى المیزان»
8 - در كارها، نه افراط «ألاّ تطغوا» و نه تفریط. «لاتخسروا»
9- كم كارى در خدمات از جانب كارمندان و كارگران و فرهنگیان و مسئولان و مبلّغان دینى نیز كم فروشى است. «لاتخسروا المیزان»