ترجمه
سپس به دنبال آنان، پیامبران خود را پى در پى آوردیم و عیسى پسر مریم را در پى آنان آوردیم و به او(كتاب آسمانى) انجیل دادیم و در دل كسانى كه او را پیروى كردند، رأفت و رحمت قرار دادیم و (اما) ترك دنیایى كه از پیش خود در آوردند، ما آن را بر آنان مقرّر نكرده بودیم، مگر (آن كه) به قصد جلب خشنودى خداوند (انجام دهند) ولى آنگونه كه باید حقّ آن را مراعات نكردند. پس به كسانى از آنان كه ایمان آورده بودند، پاداش دادیم، ولى بسیارى از آنان فاسق و نافرمان بودند
نکته ها
«رهبانیت»، از «رهبت» به معناى خوف و خشیت است. به كسانى كه به انگیزه خشیت از خداوند، از مردم كناره مىگیرند و به عبادت خدا مىپردازند، رُهبان گفته مىشود.
گرچه رهبانیّت را خدا بر پیروان حضرت عیسى واجب نكرده بود و خودشان براى رضاى خدا آن را بر خود لازم كرده بودند، ولى حق آن را به جاى نیاوردند و حدود آن را مراعات نكردند، نظیر نماز و روزه مستحبّى كه اگر انسان با نذر بر خود لازم كرد باید آن را تمام كند.
ممكن است معناى آیه این باشد كه یاران مسیح از پیش خود به سراغ رهبانیّت رفتند و ما آن را بر آنان واجب نكردیم، ولى اگر حدود آن را مراعات مىكردند، مورد رضایتِ ما بود. چنانكه اصحاب كهف، براى حفظ دین خود، از مردم دورى گزیدند و غارنشین شدند.
«بدعت» به معناى نوآورى است. در امور علمى و صنعتى، ابداع و اختراع، امرى پسندیده است ولى در امور دینى كه پایهى آن قوانین الهى است، وارد كردن هرگونه عقیده و سلیقه شخصى، بدعت محسوب شده و قابل پذیرش نیست.
خداوند خواهان كار كامل است، لذا از كسانىكه حقّ كارى را ادا نمىكنند، مذمّت مىكند و مىفرماید:«فما رعوها حقّ رعایتها» و در موارد دیگر مؤمنان را به رعایت حقّ تقوا و جهاد سفارش كرده است. «اتّقوا اللّه حق تقاته»(98) و «...حقّ جهاده»(99)
رهبانیّت در اسلام
قرآن كریم، رهبانیّت و ترك دنیا را در آیات متعدّد رد كرده است، نظیر:
«یا أیّها النّبىّ لِمَ تحرّم ما احلّ اللّه لك»(100) اى پیامبر! چرا آنچه را خداوند براى تو حلال كرده، بر خود حرام مىكنى؟
«قل مَن حرّم زینة اللّه التى اخرج لعباده و الطیبات من الرزق»(101) بگو: چه كسى زینتهایى را كه خداوند براى بندگانش قرار داده و طیّبات را حرام كرده است؟
«یا أیّها الّذین آمنوا لاتحرّموا طیّبات ما احلّ اللّه لكم»(102) اى مؤمنان، طیّباتى را كه خداوند براى شما حلال نموده، حرام نكنید.
در تاریخ آمده است كه جمعى از مسلمانان سوگند خوردند با همسران خود آمیزش نكنند، روزه دائمى بگیرند و شبها بیدار باشند، پیامبر همه را در مسجد احضار كرد و فرمود: من نكاح مىكنم و شبها مىخوابم، هر كس از سنّت من پیروى نكند از من نیست.(103)
فرزند عثمان بن مظعون از دنیا رفت، پدرش در خانه منزوى شد. پیامبر او را احضار كرد و فرمود: «لم یكتب علینا الرهبانیّة انّما رهبانیّة أمّتى الجهاد فى سبیل اللّه»(104) خداوند بر ما رهبانیّت ننوشته است. رهبانیّتِ امّت من، جهاد در راه خداست.
امام علىعلیه السلام براى عیادت علاء بن زیاد وارد منزل او شد. او منزلى وسیع داشت. حضرت به او فرمود: تو در آخرت به این منزل محتاجترى، باید در این منزل بزرگ صله رحم، مهماندارى و... انجام دهى تا با آن آخرت را كسب كنى، علاء گفت: امّا برادرم عاصم دنیا را ترك كرده است، حضرت او را احضار كرد و فرمود: «یا عدىّ نفسه لقد استهام بك الخبیث اما رحمت اهلك و وُلدك اترى اللّه احلّ لك الطیّبات و هو یكره ان تأخذها» اى دشمن نفس، شیطان تو را فریب داده است. چرا به خانواده و فرزندانت رحم نمىكنى. آیا نمىبینى كه خداوند طیّبات را براى تو حلال كرده و كراهت دارد كه آن را رها كنى؟ عاصم گفت: پس چرا غذا و لباس شما، این چنین است، حضرتعلیه السلام فرمود: «انّى لست كأنتَ اَنّ اللّه تعالى فرض على ائمّة الحق أن یقدّروا انفسهم بضعفة الناس»(105) حساب من از شما جداست. خداوند از حاكمان خواسته است كه در سطح ضعفاى جامعه زندگى كنند، البته شرایط هر زمانى نیز متفاوت است، گاهى فضاى زندگى و فرهنگ مردم به گونهاى است كه باید مراعات كرد، همانگونه كه سفارش شده، در تشییع جنازه خنده نكنید یا امام دستور داد، اگر وضع گندم كمیاب است خوراك ما نباید از گندم باشد یا سفارش شده اگر در جامعه فساد رواج دارد حسن ظن كار صحیحى نیست، به هر حال شرایط مخاطب و زمان متفاوت است و لذا در تارخ نسبت به حضرت رضا چنین مىخوانیم: گروهى از صوفیّه به امام رضاعلیه السلام گفتند: وضع لباس شما خوب است و امام باید لباس و غذا و مركبش ساده باشد. حضرت فرمود: یوسف، پیامبر خدا بود، در حالى كه دیباج مىپوشید و بر تخت تكیه مىزد. همانا آنچه از امام انتظار است، قسط و عدالت است. آنگاه این آیه را تلاوت فرمود: «قل من حرّم زینة اللّه...».(106)
گاهى پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله بر بعضى زنان خود كه ژولیده بودند نهیب مىزد و مىفرمود: «مالى اراك شعثاء مرهاء سلتاء»(107) چرا (در خانه) مویى ژولیده و نامرتب و بدون آرایش دارید.
از اینكه كلمه انجیل مفرد آمده مىفهمیم كه فقط یك انجیل بر حضرت مسیح نازل شده است، پس اناجیل متعدّد امروز از كجا پیدا شده است؟
نشانه پیروانِ حضرت عیسى رأفت و رحمت است «اتّبعوه رأفة و رحمة» ولى نشانه یاران پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله رحمت نسبت به خودىها و شدت نسبت به معاندین است. «و الّذین معه اشداء على الكفار رحماء بینهم»(108)
كلماتِ «رئوف» و «رحیم» ده بار در قرآن در كنار هم آمده است. «رئوف» به معناى دلسوزى براى رفع سختى و تلخى است و «رحیم» به معناى محبّت و رحمت بعد از رفع تلخى و سختى. رأفت در مورد دفع شرّ است و رحمت و مورد جلب خیر.
پيام ها
1- در طول تاریخ انبیا پى در پى آمدهاند و جریان نبوّت یك امر مستمر بوده است. «قفّینا على آثارهم... قفّینا»
2- از افراد ویژه باید تجلیل ویژه كرد، نام بردن از نوح و ابراهیم و عیسىعلیهم السلام در كنار عنوان كلّىِ «رسلنا، رسله» نشانهى تجلیل ویژه است. «قفّینا... برسلنا و قفّینا بعیسى بن مریم»
3- از صفات و ویژگىهاى خوب پیروان هریك از ادیان و مكاتب، باید یاد كرد. «جعلنا فى قلوب الّذین اتّبعوه رأفةً و رحمةً»
4- پیروى از پیامبران، زمینه دریافت صفاى دل و رأفت و رحمت است. «اتبعوه رأفةً و رحمةً»
5 - هم باید موانع صمیمیّت را برطرف كرد، «رأفة» و هم باید عوامل محبّت را بوجود آورد. «رحمةً»
6- نوآورىهاى سلیقهاى و بدعت در دین، مورد پذیرش خداوند نیست. «رهبانیّة ابتدعوها ما كتبناها علیهم»
7- بدعت، از آفات و آسیبهاى ادیان آسمانى است. «رهبانیّة ابتدعوها»
8 - چه بسا انگیزههاى پاك و خالص كه چون در مسیر شریعت الهى نبوده است، به خرافات و بدعت انجامیده است. «رهبانیّة ابتدعوها... ابتغاء رضوان اللّه»
9- كفر و فسق، قرین یكدیگرند. (در مقابل ایمان، فسق قرار گرفته است، در حالى كه باید، كفر مطرح مىشد.) «الّذین آمنوا... كثیر منهم فاسقون»