ترجمه
همانا كیفر آنان كه با خداوند و پیامبرش به محاربه برمىخیزند و (با سلاح و تهدید و غارت) در زمین به فساد مىكوشند، آن است كه كشته شوند، یا به دار آویخته شوند، یا دست و پایشان بطور مخالف بریده شود یا آنكه از سرزمین (خودشان) تبعید شوند. این كیفر ذلت بار دنیوى آنان است و در آخرت برایشان عذابى عظیم است.
نکته ها
در شأن نزول آیه آمده است كه جمعى از مشركانِ مكّه به مدینه آمده، مسلمان شدند. ولى چون بیمار بودند به فرمان پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله به منطقهى خوش آب و هوایى در بیرون مدینه رفته و اجازه یافتند از شیر شترهاى زكات بهره ببرند. امّا چون سالم شدند، چوپانهاى مسلمان را گرفته، دست و پایشان را بریدند و چشمانشان را كور كرده، شتران را به غارت بردند و از اسلام هم دست كشیدند. رسول خداصلى الله علیه وآله دستور داد آنان را دستگیر كنند و همان كارى را كه با چوپانان كرده بودند، بر سر خودشان آوردند. آیهى فوق نازل شد.
كیفرهایى كه در آیه آمده، «حقّ اللّه» است و از جانب حكومت یا مردم قابل عفو و تبدیل نیست. [79] ودر تفسیر المیزان آمده است كه انتخاب یكى از چهار كیفر، با امام مسلمین است و اگر اولیاى مقتول هم عفو كنند، باید یكى از كیفرها اجرا شود.
كلمهى «جزاء» به معناى كیفر وپاداش كافى است یعنى حدود و مجازاتهاى چهارگانه براى مجرم عادلانه وكافى است. [80]
براى اصلاح جامعه، هم موعظه و ارشاد لازم است، هم شمشیر و برخورد قاطع و انقلابى. (آیهى قبل، پیام وهشدار به قاتل بود، واین آیه عقوبت افراد محارب ومفسِد را بیان مىكند)
عقوبت باید همراه با عدالت باشد. چون فسادها و خصوصیّات مفسدان متفاوت است، كیفرها هم یكسان نیست. مثلا اگر فساد، فجیعانه بود، كیفرش قتل است ولى اگر سطحى بود، كیفر آن تبعید است. این معنا از روایات فهمیده مىشود، از جمله آنكه: كیفر قتل، اعدام است، كیفر ارعاب، تبعید است، كیفر راهزنى و سرقت، قطع دست و پا است و كیفر قتل و راهزنى وسرقت مسلحانه، قطع دست و پا و به دار آویختن است. [81]
اجراى احكام و حدود الهى، در سایهى برپایى نظام و حكومت اسلامى میسّر است، پس دین از سیاست جدا نیست.
آنان كه بر امام و رهبر مسلمین یا حكومت اسلامى خروج كنند، مشمول «یحاربون اللّه» مىشوند. [82]
طبق آیه 279 سورهى بقره، رباخوار، «محارب» خدا و پیامبر است، «فأذنوا بحرب من اللّه و رسوله» چون امنیّت اقتصادى را به هم مىزند. همچنین در روایات، توهین به مسلمان، محاربهى با خدا به حساب آمده است: «من أهان لى ولیاً فقد بارزنى بالمحاربة». [83]
پيام ها
1- وظیفهى نظام و حكومت، حفظ امنیّت شهرها، روستاها، جادهها و برخورد با متخلّفان است. «انّما جزاء...»
2- جنگ با خلق خدا، جنگ با خداست وآنكه با مردم طرف شود، گویا با خداوند طرف است. «یحاربون اللّه»
3- نافرمانى از دستورات پیامبر و مبارزه با آنها، جنگ با خداوند است. «یحاربون اللّه و رسوله»
4- براى آنان كه امنیّت جامعه را بر هم مىزنند، چند نوع كیفر مقرر شده است: اعدام، تبعید، قطع دست و پا، به دار آویختن. «یقتّلوا او یصلّبوا...»
5 - عقوبت سخت براى ستمپیشگان است، نه آنان كه به ندرت مرتكب مىشوند. «یحاربون، یسعون» (فعل مضارع، نشان استمرار كار است)
6- مخالفان ولایت رسول اللّه كه قصد براندازى دارند و با نظام الهى در جنگند، باید به سختترین كیفر مجازات شوند.«یحاربون اللَّه و رسوله... ان یقتّلوا»