ترجمه
پس امروز در این جا دوستى صمیمى ندارد.
و نه غذایى جز خونابه.
كه جز خطاكاران آن را نخورند.
پس سوگند به آنچه مىبینید.
و آنچه نمىبینید. همانا آن (قرآن) كلام رسول گرامى است.
و سخن یك شاعر نیست چه كم ایمان مىآورید.
و (همچنین) سخن كاهن و پیشگو نیست،
چه كم متذكّر مىشوید.
(همانا قرآن)فرستادهاى از جانب پروردگار جهانیان است.
نکته ها
«غِسلین» به معناى خونابه و چركى است كه از بدن دوزخیان خارج مىشود.
مراد از «رسول كریم» شخص پیامبر اسلام است، نه جبرئیل امین. زیرا در جملات بعد مىخوانیم كه او شاعر و كاهن نیست و نسبت شاعر و كاهن را به پیامبر مىدادند نه جبرئیل.
مشركان، قرآن را كتاب شعر مىشمردند و پیامبر را شاعر مىخواندند، در حالى كه از پیامبر حتى یك شعر نقل نشده است.(7)
كیفر در قیامت با گناهان متناسب است. كسى كه در دنیا براى مسكین سوز ندارد، در آخرت دوست دلسوزى ندارد. «فلیس له الیوم هاهنا حمیم» و كسى كه در دنیا به كسى طعام نداد، در آن روز با طعام شكنجه مىشود.
بزرگترین سوگند در این سوره است. «فلا اقسم بما تبصرون و ما لا تبصرون» یعنى كل هستى، دیدنىها و ندیدنىها، كه به مراتب بیش از دیدنىهاست، دنیاى غیب و فرشته و جن كه دیدنى نیستند و اوج كهكشانها و اعماق دریاها كه به طور طبیعى دیده نمىشوند.
قرآن به تدریج نازل شده است، زیرا كلمه تنزیل براى نزول تدریجى است. البتّه تمام قرآن، شب قدر بر قلب پیامبر نازل شد و سپس به تدریج در طول 23 سال. مثل آنكه مبلغ زیادى را یكجا در بانك مىگذارند و سپس از طریق حواله یا چك به تدریج برمىدارند.
پیامبر داراى كرامت مطلق است. «رسول كریم» كرامت در برخورد با همسر، دشمن، دوست، همسایه، فقیر، در سختىها و شادىها.
در سوره غاشیه آیه ششم مىخوانیم كه طعام دوزخیان چیزى جز ضریع نیست. «لیس لهم طعام الاّ من ضریع»
و در سوره دخان مىخوانیم: «انّ شجرة الزقّوم طعام الاثیم»(8)
و در آیه 36 مىخوانیم: «و لا طعام الاّ من غسلین»
لذا یا «زقّوم» و «ضریع» یكى است و «غسلین» نوشابه آنهاست، یعنى یك نوع غذا دارند و یك نوع نوشابه.
و ممكن است هر دسته از دوزخیان یك نوع طعام داشته باشند، گروهى ضریع، گروهى زقّوم و گروهى غسلین.
پيام ها
1- دوزخیان، نه از نظر روحى در رفاه هستند «لیس له الیوم ههنا حمیم» و نه از نظر جسمى. «و لا طعام الاّ من غسلین»
2- ایمان نیاوردن به خداى بزرگ و بى تفاوتى نسبت به گرسنگان، خطایى نابخشودنى است. «لا یأكله الا الخاطئون»
3- در بینش الهى تمام هستى ارزش دارد، چون مورد سوگند خداوند قرار گرفته است. «فلا اقسم بما تبصرون و ما لا تبصرون»
4- در مادیات، محصور نشویم، نادیدنىها بسیار است. «ما لا تبصرون»
5 - در مدیریّت از نیروهاى سالم خود، دفاع كنید و شبهات علیه آنان را برطرف سازید. «و ما هو بقول شاعر... و لا بقول كاهن»
6- خداوند اتمام حجّت مىكند. نزول وحى از سوى پروردگار جهانیان و واسطه وحى رسول كریم است. «لقول رسول كریم... تنزیل من ربّ العالمین»
7- مبلّغ، توقّع ایمان آوردن تمام یا اكثریّت مردم را نداشته باشد. «قلیلاً ما تؤمنون»
8 - ایمان به تنهایى كافى نیست، ذكر هم لازم است. ممكن است ایمان باشد ولى انسان غافل باشد. «قلیلاً ما تؤمنون... قلیلاً ما تذكّرون»
9- به خاطر عدم پذیرش اكثریّت، از گفتن سخن حق صرف نظر نكنید. «لقول رسول كریم... قلیلاً ما تؤمنون»