ترجمه
و اگر ما فرشتگان را به سوى آنان نازل مىكردیم و مردگان با آنان سخن مىگفتند و همه چیز را (به گواهى صدق و اعجاز) دسته دسته در برابرشان گرد مىآوردیم باز هم ایمان نمىآوردند، مگر آنكه خداوند بخواهد (به اجبار ایمان آورند)، ولى بیشترشان نادانى مىكنند.
نکته ها
گویا یكى از درخواستهاى مشركان، نزول فرشتگان و سخن گفتن مردگان با آنان بوده است، غافل از آنكه این مشركان به قدرى لجوجند كه حتّى اگر امور غیبى مثل فرشتگان براى آنان محسوس شود باز هم ایمان نخواهند آورد. سعدى نیز مىگوید:
چون بود اصل گوهرى قابل
تربیت را در او اثر باشد
هیچ صیقل نكو نداند كرد
آهنى را كه بد گهر باشد
سگ به دریاى هفتگانه مشوى
چون شود تر، پلیدتر باشد
خر عیسى گرش به مكّه برى
چون بیاید هنوز خر باشد
«قُبُل» یا به معناى مقابل است، یا جمع قبیل، به معناى گروه و دسته.
در دو آیهى قبل، ادعاى دروغ مشركان مطرح شد كه مىگفتند: اگر معجزه بیاید ایمان مىآوریم، اینجا نمونه آن معجزات مطرح شده است.
شبیه این آیه، در سورهى حجر آیات 14 و 15 آمده است: «ولو فَتَحنا علیهم باباً من السّماء فظلّوا فیه یعرجون لقالوا انّما سُكِّرَت أبصارُنا بل نحن قوم مَسحورون» اگر از آسمان درى باز شود و كفّار از آن بالا روند، باز هم گویند: چشم ما را جادو كردهاند.
پيام ها
1- براى دلهاى لجوج، هیچ آیه و نشانهاى زمینهساز ایمان نمىگردد. «ما كانوا لیؤمنوا»
2- خدا اگر بخواهد، مىتواند به اجبار، همه را مؤمن سازد، ولى این خلاف حكمت اوست. «ما كانوا لیؤمنوا الاّ أن یشاء اللّه»
3- جهالت، عامل ایمان نیاوردن به آیات الهى است. «ما كانوا لیؤمنوا... و لكنّ اكثرهم یجهلون»