ترجمه
او كسى است كه شما را از گل آفرید، پس از آن أجلى را (براى زندگى شما در دنیا) قرار داد و أجلى معیّن (كه مربوط به آخرت یا غیر قابل تغبیر در دنیاست) نزد اوست. پس (با وجود این) شما شك و شبهه مىكنید؟
نکته ها
در آیهى پیش، مسائل آفاقى و خلقت آسمانها و زمین مطرح شده، اینجا خلقت انسان و حیات محدود او در این دنیا آمده است.
در قرآن، 21 مرتبه از «أجل مسمّى» سخن به میان آمده است.
خداوند براى عمر انسان دو نوع زمانبندى قرار داده: یكى حتمى كه اگر همهى مراقبتها هم به عمل آید، عمر (مانند نفت چراغ) تمام مىشود. و دیگرى غیر حتمى كه مربوط به كردار خودمان است، مثل چراغى كه نفت دارد، ولى آن را در معرض طوفان قرار دهیم.
در روایات، كارهایى چون صلهى رحم، صدقه، زكات و دعا سبب طول عمر و اعمالى چون قطع رحم و ظلم، سبب كوتاه شدن عمر دانسته شده است. [233]
امام باقرعلیه السلام در مورد «أجلاً و أجلٌ» فرمود: آنها دو أجل هستند: یكى محتوم و قطعى و دیگرى موقوف (یعنى مشروط و معلّق). [234]
به نقل ابنعباس، خداوند براى انسان دو أجل قرار داده: یكى از تولّد تا مرگ، دیگرى از مرگ تا قیامت. انسان با اعمال خود، گاهى از یكى مىكاهد وبه دیگرى مىافزاید. پس پایان أجل هیچكس قابل تغییر نیست. «ومایُعمَّر مِن مُعَمَّرٍ ولایَنقَصُ مِن عُمُرِه الاّ فى كتاب» [235]
پيام ها
1- مدّت عمر و پایان زندگى، به دست ما نیست.«هو الذى.... قضى اجلاً»
2- تنها خداوند بر أجل مسمّى (أجل قطعى)، آگاه است. «أجل مسمّى عنده»
3- با آنكه آفرینش و پایان كار انسان، همه از خدا و به دست اوست، پس چرا در مبدأ و معاد شك كنیم؟ «ثم انتم تمترون»