ترجمه
به روز قیامت قسم مىخورم.
و به نفس ملامتگر قسم مىخورم (كه شما پس از مرگ زنده خواهید شد.)
آیا انسان مىپندارد كه استخوانهاى او را (بعد از مرگ) جمع نمىكنیم؟
بلكه ما قادریم (خطوط سر) انگشتان او را (بار دیگر) درست كنیم، ولى انسان مىخواهد راه فسق و فجور را پیش روى خود باز كند.
(لذا از روى تردید) مىپرسد: روز قیامت چه وقت است؟
نکته ها
این سوره و سوره بلد با جمله «لا اُقسم» آغاز شده است. به گفته بسیارى از مفسّران، حرف «لا» براى تأكید است ولى بعضى آن را براى نفى مىدانند، یعنى مطلب به قدرى روشن است كه سوگند نمىخورم.
شاید شباهت قیامت با نفس لوّامه كه هر دو مورد قسم واقع شدهاند، در این باشد كه در دنیاى كوچك وجود انسان دادگاهى به نام نفس لوّامه وجود دارد، در عالم هستى نیز دادگاهى به نام قیامت قرار دارد.(156)
پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله به ابن مسعود فرمود: اعمال خوب را زیاد انجام بده كه نیكوكار و بدكار، هر دو در قیامت پشیمان خواهند بود. نیكوكاران از این كه چرا كارهاى نیك بیشترى انجام ندادهاند و بدكاران از كوتاهىها و تقصیر خود. سپس فرمود: آیه «و لا اقسم بالنفس اللوّامة» شاهد و گواه این مطلب است.(157)
نفس در قرآن
در قرآن و روایات و دعاها، چند گونه نفس براى انسان تصویر شده است:
الف) نفس امارّة: كه همواره انسان را به بدىها فرمان مىدهد و اگر با عقل و ایمان مهار نشود، انسان را به سقوط و تباهى مىكشاند. در قرآن مىخوانیم: «انّ النّفس لامّارة بالسوء الاّ ما رحم ربّى»(158) به درستى كه نفس (انسان را) به كارهاى زشت و ناروا فرمان مىدهد مگر آن كه پروردگارم رحم كند.
این نفس، آنقدر خواهش و خواسته خود را تكرار مىكند تا انسان را گرفتار سازد. حضرت علىعلیه السلام مىفرماید: نفس امّارة همچون فرد منافق تملّق انسان را مىگوید و در قالب دوست جلوه مىكند تا بر انسان مسلّط شود و او را به مراحل بعد وارد كند.(159)
قرآن كریم در سوره یوسف مىفرماید: پس از آن كه برادران یوسف، بنیامین را در سرزمین مصر به جاى گذاشته و به نزد پدر برگشتند و ماجراى دستگیر شدن او به اتهام سرقت بیان كردند، حضرت یعقوب به آنان فرمود:«بل سوّلت لكم انفسكم»(160) بلكه نفس، این كار زشت را براى شما زینت داد و شما را به سوى آن كشاند.
در حدیث دیگرى مىخوانیم: بعد از نماز، از خداوند چنین بخواهید: «الهى لا تكلنى الى نفسى طرفة عین ابداً» حتّى به اندازه چشم بر هم زدنى مرا به نفس خودم وامگذار.(161)
امام زین العابدین علیه السلام در مناجات شاكّین به خداوند متعال عرض مىكند: من از نفسى به تو شكایت مىكنم كه به بدىها فرمان مىدهد، به سوى خطاها مىرود، نسبت به انجام گناه شتابان است، هنگامى كه شرّى به او مىرسد فریاد مىزند و هنگامى كه قرار است خیرى از ناحیه او به كسى برسد بخل مىورزد، به لهو و لعب تمایل شدید دارد، از غفلت و سهو و اشتباه پر شده است، به سوى گناه سرعتم مىبخشد و براى توبه، مرا به طفره وا مىدارد.
ب) نفس لوّامة: كه در این سوره (قیامت) آمده است و شاید مراد از آن، همان وجدان اخلاقى باشد. آرى، انسان داراى حالتى است كه در برابر انجام بدىها یا كم شدن خوبىها، هم در دنیا خود را ملامت مىكند و هم در آخرت. این ملامتها، همان ندامت و پشیمانى است كه مىتواند مقدّمه توبه باشد و یا بسترى براى یأس و خودباختگى فراهم آورد.
ج) نفس مطمئنّة: كه در اثر نماز و یاد خدا حاصل مىشود و انسان به آرامش و اطمینان دست پیدا مىكند. قرآن كریم در یك مىفرماید: «اقم الصّلاة لذكرى»(162) نماز را به پادار تا به یاد من برسى و در جاى دیگر مىفرماید: «الا بذكر اللّه تطمئنّ القلوب»(163) آگاه باشید كه با یاد خداوند دلها اطمینان و آرامش پیدا مىكنند.
انسان مطمئن، از مرگ نمىهراسد، مشتاق شهادت است، به زرق و برقها و جلوههاى دنیا بىاعتنا است و به مقدّرات الهى همواره راضى است.
منكران معاد گاهى سؤالاتى را براى انكار قیامت مطرح مىكردند. از جمله این كه مىگفتند: «من یحیى العظام و هى رمیم»(164) چه كسى این استخوانها را زنده مىكند در حالى كه پوسیده و پراكنده شدهاند؟ و گاهى به طور علنى قیامت را انكار مىكردند و مىگفتند: «ان هى الاّ حیاتنا الدنیا نموت و نحیى و ما نحن بمبعوثین»(165) جز این زندگانى دنیا، زندگانى دیگرى نیست كه ما در آن به دنیا مىآییم و مىمیریم و ما مبعوث نمىشویم.
در مقابل تردید و تشكیك مخالفان در معاد كه بازگشت آن به قدرت خداوند است، قرآن بر قدرت الهى در باز آفریدن انسانها تأكید مىكند كه به نمونههایى از آن اشاره مىكنیم:
«قادر على ان یخلق مثلهم»(166) او قادر است كه همانند آنها را دوباره خلق كند.
«بقادر على ان یحیى الموتى»(167) خداوند بر اینكه مردگان را زنده كند توانا است.
«على رجعه لقادر» خداوند بر بازگرداندن او توانا است.
و در این آیه مىفرماید: نه تنها بازگرداندن اصل انسان، بلكه آفرینش خطوط نوك انگشتان او در نزد خداوند كار مهمّى نیست. «بلى قادرین على ان نسوّى بنانه»
در انگشتان هر انسانى خطوط خاصّى است كه مخصوص به اوست و هیچ دو نفرى پیدا نمىشوند كه خطوط انگشتان آنها یكسان باشد و به همین جهت براى شناسایى مجرمان، از انگشت نگارى استفاده مىكنند. آرى علم خداوند و قدرت او بر ظریفترین ذرّات وجود هر فردى جارى است. «نسوّى بنانه»
پيام ها
1- در نزد خداوند، وقوع قیامت قطعى است و لذا به آن سوگند مىخورد. «لا اقسم بیوم القیامة»
2- یكى از ویژگىهاى انسان، داشتن وجدان اخلاقى و شناخت فطرى خوبىها و بدىها و سرزنش و ملامت خود یا دیگران به هنگام انجام بدىها است. «النفس اللوّامة»
3- در میان سه نفس امّاره، مطمئنّة و لوّامة، آن كه به سرزنشها و حسرتهاى روز قیامت شباهت دارد، نفس لوّامة است. «لااقسم بیوم القیامة... بالنفس اللوّامة»
4- ایمان به معاد مانع از انجام فسق و فجور است. لذا آنان كه بناى بر انجام گناه و فجور دارند، معاد را زیر سؤال مىبرند. «بل یرید الانسان لیفجر امامه یسئل ایّان یوم القیامة»
5 - منكران معاد، بر اساس پندار و خیال به انكار قیامت مىپردازند نه استدلال و دلیل و برهان. «أ یحسب الانسان ان لن نجمع عظامه»
6- اعضا و جوارح و استخوانهاى پوسیده و پراكنده، در قیامت قابل جمعآورى است. «نجمع عظامه»
7- معاد جسمانى است و در قیامت وجود انسان از استخوانهاى خودش است. «نجمع عظامه»
8 - نقل پندارهاى باطل و ردّ آنها جایز است. «أیحسب... بلى قادرین»
9- آفریده خداوند، داراى نظم و نظام است، چه در دنیا: «الّذى خلق فسوّى»(168) و چه در آخرت: «نسوّى بنانه»
10- انسان قیامت، همان انسان دنیایى است. «بلى قادرین على ان نسوّى بنانه»
11- خداوند به انسان قدرت انتخاب و اختیار و اراده عطا كرده است و او مىتواند بر خلاف عقل و فطرت و آگاهى خود تصمیم بگیرد. «بل یرید الانسان لیفجر امامه»
12- بسیارى از كسانى كه قیامت را انكار مىكنند مشكل علمى ندارند، بلكه از نظر روانى انكار آنان براى آن است كه به خیال خود راه را براى خواستههاى خود باز كنند. «یرید الانسان لیفجر امامه»
توضيحات
سیماى سوره قیامت
این سوره چهل آیه دارد و در مكّه نازل شده است.
نام آن برگرفته از آیه اول است و به معناى رستاخیز مىباشد.
محور مطالب این سوره چنانكه از نامش پیداست، موضوع معاد و روز قیامت مىباشد. ابتدا حوادث سخت و سهمگین پایان این جهان مطرح شده و سپس چهرههاى شادمان و غمگین نیكوكاران و بدكاران آمده است.
ادامه سوره، حالات انسان در هنگام جان دادن و مرگ را بیان كرده و با اشارهاى به آفرینش انسان از قطرهاى آب پست، كه نشانه قدرت خداوند بر آفرینش دوباره انسان است، پایان مىیابد.
البتّه چهار آیه میانى سوره، در مورد قرآن و نحوه نزول و قرائت آن است.
در روایات براى كسى كه به قرائت این سوره مداومت داشته و نسبت به آن عامل باشد، عبور بر صراط و حضور در قیامت با چهرهاى بشّاش و خندان تضمین شده است.