ترجمه
همانا براى اهل پروا، رستگارى و كامیابى بزرگى است.
انواع باغها و انگورها.
و همسرانى زیبا و دلربا
همانند و همسال وجامهایى سرشار.
در آنجا نه بیهودهاى شنوند و نه تكذیبى.
پاداشى از طرف پروردگارت و عطایى از روى حساب.
نکته ها
«مفاز» یا به معناى محل كامیابى است و یا خود كامیابى. «حدائق» جمع «حدیقة» باغ دیواردار را گویند. «كواعب» جمع «كاعب» دخترى را گویند كه تازه سینهاش بر آمده باشد، «اتراب» جمع «تَرب» به معناى هم سن و سال و هم شكل و شمائل است. شاید مراد این باشد كه حوریان بهشتى در زیبائى بر یكدیگر برترى ندارند، كلمه كاس به معناى جام بلورین و دهاق به معناى لبریز است. البتّه بعضى آن را از ریشه دَهَقَ به معناى گره زدن پى درپى گرفتهاند، یعنى جامهاى شراب پیاپى عرضه مىشود.
انگور در میان میوهها جایگاه خاصّى دارد و لذا به صورت جداگانه ذكر شده است. «حدائق و اعناباً»
پيام ها
1- بیم و امید باید در كنار هم باشد. در این سوره پاداش متقین در برابر كیفر طاغین قرار گرفته است. «انّ جهنّم كانَت مرصاداً للطاغین...انّ لِلمتقین مفازا»
2- كامیابى و رستگارى در سایه نعمتهاى مادى و معنوى است. «انّ لِلمتقین مفازا» (كلمه «حدائق» رمز نعمتهاى مادى و كلمه «لایسمعون» رمز نعمتهاى معنوى است.)
3- نعمتهاى بهشتى، انسان را گرفتار غرور و غفلت و یاوهگوئى و بدمستى نمىكند. «لایسمعون»
4- جلساتى كه در آن لغو و دروغ نباشد، جلسات بهشتى است. «لایسمعون فیها لغواً و لا كذّاباً»
5 - نه تنها كیفرها عادلانه است. «جزاءً وفاقاً» بلكه پاداشها نیز حساب و كتاب دارد. «عطاءً حساباً»
6- در جامعه بهشتى، افراد یكدیگر را تكذیب نمىكنند و اعتماد و اطمینان میان آنها حاكم است. «و لا كذّاباً»
7- پاداشهاى الهى، عطا و تفضّل اوست نه اینكه ماطلبى داشته باشیم.«جزاءً من ربّك عطاءً»
8 - لازمه ربوبیّت، نظام كیفر و پاداش است. «جزاء من ربّك»
9- پاداش الهى به متقین حساب دارد. هر كه تقواى بیشترى دارد پاداش بیشترى خواهد داشت. «عطاءً حساباً»