ترجمه
و كسانى كه آیات ما را تكذیب كردند، به تدریج، آنان را از جایى كه ندانند، گرفتار خواهیم كرد.
و به آنان مهلت مىدهم (تا پیمانه پر شود،) همانا تدبیر من محكم و استوار است (و هیچ كس را قدرت فرار از آن نیست).
نکته ها
«استدراج» كه یكى از سنّتهاى الهى نسبت به مكذّبین و مُترفین است، از «درجة» به معناى درهم پیچیدن تدریجى است. [369] این سنّت در آیه 44 سورهى قلم هم آمده است. حضرت على علیه السلام فرمود: آنان كه در رفاه و آسایش زندگى مىكنند، به فكر خطر استدراج باشند، مبادا نعمتها وسیلهى خواب و غفلت آنان شود. [370] همچنین فرمودند: كسى كه در مواهب و امكانات بسیار زندگى كند و آن را مجازات استدراجى نداند، از نشانههاى خطر غافل مانده است. [371] آرى، خداوند مهلت مىدهد، امّا اهمال نمىكند. چنانكه بزرگان گفتهاند: «انّ اللّه یمهل و لایهمل»
حضرت على علیه السلام فرمود: هنگامى كه خداوند اراده خیرى براى بندهاى نماید، به هنگام انجام گناه او را گوشمالى مىدهد تا توبه نماید، ولى هنگامى كه بر اثر اعمالش، بدى و شرى مقدّر شود، هنگام گناه نعمتى به او مىبخشد تا توبه و استغفار را فراموش كند و به گناه ادامه دهد كه در واقع نوعى عذاب مخفیانه و به تدریج است. چنانكه خداوند مىفرماید: «سنستدرجهم من حیث لایعلمون». [372]
كید الهى و مهلت و طول عمر دادن به عنوان «استدراج»، بارها در آیات قرآن آمده است، مثل این آیات: «لا تحسبنّ الّذین كفروا انّما نُملى لهم خیرٌ لانفسهم انّما نُملى لهم لیزدادوا اثماً» [373] كفّار گمان نكنند كه مهلتى كه به آنان مىدهیم، خیر آنهاست بلكه ما از این جهت به آنان مهلت مىدهیم تا بر گناهانشان بیافزایند، «فذرهم فى غمرتهم حتّى حین» [374] ، پس ایشان را در غفلتشان واگذار. و نیز آیات: 196 سورهى آلعمران، 44 سورهى انعام، 55 سورهى توبه و 55 و 56 سورهى مؤمنون.
گاهى نعمتهاى الهى، پردهپوشىهاى خداوند و ستایشهاى مردمى، همه و همه، از وسائل غرور و سرگرمى و به نحوى استدراج است. [375]
حضرت على علیه السلام فرمود: تحریفگران توجیهكار كه هر روز مطیع طاغوتى هستند، مشمول قانون استدراج مىباشند. [376]
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند، دوستان خود را با تلخىها هشدار مىدهد و نااهلان را در رفاه، رها مىكند. [377]
پيام ها
1- تكذیب آیات روشن الهى، به سقوط تدریجى وهلاكت مخفى مىانجامد. «و الّذین كذّبوا بآیاتنا سنسستدرجهم من حیث لا یعلمون» (چوب خدا، صدا ندارد)
2- مهلت دادن به مردم، از سنّتهاى خداست، تا هر كس در راهى كه برگزیده، به نتیجه برسد و درها به روى همه باز باشد، هم فرصت طغیان داشته باشند، هم مجال توبه و جبران. «سنستدرجهم»
3- غالباً سقوط انسان، پلّه پله و آرام آرام است. «سنستدرجهم من حیث لا یعلمون»
4- عمر و زندگى، به دست خداست و گنهكار را از قدرت خدا گریزى نیست. «و اُملى لهم»
5 - خداوند فرصت توبه و جبران را به كافران مىدهد، ولى آنان لایق نیستند. «و اُملى لهم»
6- همیشه نعمتها نشانهى لطف خدا نیست، گاهى زمینهاى براى قهر ناگهانى خداوند است. «اُملى - كیدى»
7- مرفّهان غافل، با تدبیر خدا طرفند. «اُملى لهم انّ كیدى» (همان گونه كه كید، عملى پنهانى است، استدراج نیز عذابى مخفیانه مىباشد)
8 - خطر غرور و غفلت تا حدّى است كه خداوند با سه تعبیر پیاپى آن را مطرح كرده است. «سنستدرجهم - اُملى لهم - كیدى»
9- طرح و تدبیر الهى، شكست ناپذیر است. «انّ كیدى متین»