ترجمه
شما (با نیروى خود)، آنان (كفّار) را نكشتید، بلكه خداوند (با امدادهاى غیبى) آنها را به قتل رساند. (اى پیامبر!) آنگاه كه تیر اافكندى، تو نیفكندى، بلكه خدا افكند (تا كافران را مرعوب كند) و تا مؤمنان را از سوى خویش به آزمونى نیكو بیازماید، زیرا خداوند، بسیار شنوا و داناست.
نکته ها
در روز جنگ بدر، پیامبر صلى الله علیه وآله به على علیه السلام فرمود: مشتى خاك و سنگریزه از زمین بردار و به من بده. على علیه السلام چنین كرد وپیامبر با خواندن دعایى آنها را بهسوى دشمن پرتاب كرد واین كار اثر معجزآسایى داشت، طوفانى به پا كرد وباعث وحشتى عجیب در دل دشمن شد. [449]
آرى، عامل مهم پیروزى در جنگ بدر، اراده و امداد الهى بود، نه نیروى مادّى و قواعد و تاكتیكهاى نظامى و گرنه لشگرى اندك و تنها با یك یا دو اسبسوار، چگونه بر سپاهى انبوه و كاملاً مجهّز و داراى یكصد اسبسوار، پیروز مىشد؟
«بلاء»، به معناى آزمایش است كه اگر با نعمت و پیروزى باشد، «بلاء حَسَن» است و اگر به وسیلهى مصیبت و مجازات باشد «بلاء سیّىء» است، چنانكه قرآن دربارهى بنىاسرائیل مىفرماید: «و بَلَوناهم بِالحَسنات و السیّئات» [450]
انسان اگر با اعتقاد صحیح و در مسیر حقّ حركت كرده و به فرمان الهى تلاش و كوشش كند، امدادهاى خداوند را در پى خود دارد، «لیبلى المؤمنین منه بلاء حسناً» و وجود او وجودى خدایى مىگردد، چنانكه در روایتى خداوند مىفرماید: بنده با نافله و كارهاى مستحب به مقام قرب رسیده و دست او دست من، گوش او گوش من و تمام اعضا و جوارح او خدایى مىشود و آنچه بخواهد، همان مىشود. «انّه لیتقرّب الىّ بالنافلة حتّى اُحبّه فاذا احببتُه كنتُ سمعه الّذى یسمع به و بصره الّذى یبصر به و لسانه الّذى ینطق به و یده الّذى یبطش بها اِن دعانى أجبتُه و اِن سألنى أعطیتُه...» [451] پس اگر حركتى نیز انجام مىدهد، در واقع آن حركت از خداوند است. «و ما رمیتَ اذ رمیت و لكنّ اللّه رَمى» امّا در مقابل اگر در مسیر غیر الهى و به فرمان دیگران حركت كند، در حقیقت وجودى شیطانى پیدا نموده است، چنانكه عایشه در رویارویى با سپاه امیرالمؤمنین على علیه السلام در جنگ جمل، به تأسّى از پیامبر صلى الله علیه وآله مشتى خاك به سوى آنان پرتاب كرد و دعا نمود، پس از آن حضرت على علیه السلام به او فرمودند: این شیطان بود كه چنین كرد. «و ما رمیتِ اذ رمیتِ و لكنّ الشیطان رمى». [452]
پيام ها
1- پیروزى در جنگ موجب غرور و عُجب شما نشود، خداوند و امدادهاى او را فراموش نكنید. «فلم تقتلوهم و لكنّ اللّه قَتَلهم...»
2- انسان در افعال خود، نه مستقل از ارادهى خداوند است و نه مجبور. كارها، از آن جهت كه با اختیار از انسان سر مىزند، به او نسبت داده مىشود، ولى چون نیرو وتأثیر از خداست، به خدا نسبت داده مىشود. «مارمیتَ... ولكنّ اللّه رَمى»
3- وجود پیامبر و رهبر، نقش به سزایى در جلب امدادهاى غیبى خداوند دارد. «وما رمیتَ اذ رمیتَ...»
4- جنگ وجهاد، یكى از وسایل آزمایش الهى است، تا مؤمنان واقعى از افراد ضعیفالایمان و یا بىایمان شناخته شوند. «بلاء حسناً»
5 - امداد الهى و پیروزى مؤمنان و شكست دشمنان اتّفاقى و بىحساب نیست، بلكه از روى علم وآگاهى خداوند است. «اِنّ اللّه سمیع علیم»