ترجمه
و اگر خداوند خیرى در آنان مىدانست، شنوایشان مىساخت، (حرف حقّ را به گوش دلشان مىرساند،) ولى با (این روحیهى لجاجتى كه فعلاً دارند، حتّى) اگر شنوایشان مىساخت، باز هم سرپیچى كرده روى مىگرداندند. (در دل یقین پیدا مىكردند، ولى در ظاهر اقرار نمىكردند)
نکته ها
افراد لجوج، چند گروهند:
برخى حتّى حاضر به شنیدن حقّ نیستند. «لا تسمعوا لهذا القرآن» [460]
برخى مىشنوند، ولى مسخره و استهزا مىكنند. «قالوا قد سمعنا لو نشاء لقلنا مثل هذا» [461]
برخى مىشنوند و مىفهمند، ولى تحریف مىكنند. «یحرّفون الكلم عن مواضعه و یقولون سمعنا و عصینا» [462]
برخى به خاطر دلبستگىهاى شدید، حسادتها و قساوتها، قدرت تشخیص ندارند. «و جعلنا قلوبهم قاسیة» [463]
پيام ها
1- از سنّتهاى الهى این است كه فیض خود را به افراد مستعد عطا مىكند و به هر كس به مقدار لیاقت و استعداد حقّپذیرى كه در خود ایجاد كرده، توفیق داده و لطف مىكند. «و لو علم اللّه فیهم خیراً لاسمعهم»
2- زمینههاى بهرهگیرى از لطف الهى را باید خودمان به وجود آوریم. «و لو علم اللّه فیهم خیراً لاسمعهم»
3- تنها فراگیرى و شنیدن آیات ملاك نیست، حقّپذیرى و تسلیم بودن نیز لازم است. «و لو أسمعهم لتولّوا»
4- خداوند از هدایت افراد مضایقهاى ندارد، ولى لجوجان از سخن حقّ روى برمىتابند. «لو علم... لاسمعهم»
5 - انسان داراى اختیار است و در برابر نداى حقّ مىتواند اعراض كند. «و لو اسمعهم لتولّوا و هم معرضون» (آرى، كسى كه استعداد رشد را در خود كور كند، فیض خدا را نیز نمىپذیرد.)