ترجمه
اى كسانى كه ایمان آوردهاید! اگر تقواى الهى پیشه كنید، خداوند برایتان فرقانى (قوّهى شناخت حقّ از باطلى) قرار مىدهد و بدىهایتان را از شما مىپوشاند و شما را مىآمرزد و خداوند صاحب فضل وبخشش بزرگ است.
نکته ها
وسیله ومعیار شناخت حقّ از باطل متعدّد است، از جمله:
الف: انبیا واولیاى الهى؛ چنانكه پیامبر صلى الله علیه وآله را فاروق نامیدند [497] ویا در حدیث مىخوانیم: «مَن فارق علیّاً فقد فارق اللّه» [498] هر كس على علیه السلام را رها كند، خدا را رها كرده است.
ب: كتاب آسمانى؛ كه با عرضه امور به آن مىتوان حقّ را از باطل تشخیص داد.
ج: تقوا، زیرا طوفان غرائز و حبّ و بغضهاى همراه با بىتقوایى، مانع درك حقایق است.
د: عقل و خرد؛ كه بدون آن نمىتوان حتّى به سراغ وحى رفت.
فرقان و قدرت تشخیص حقّ از باطل، حكمت و بینشى خدادادى است كه به اهل تقوا داده مىشود و به علم و سواد و معلومات وابسته نیست.
به گفتهى تفسیر كبیر فخررازى، «تكفیر سیّئات»، پردهپوشى در دنیا و «مغفرت»، رهایى از قهر خدا در آخرت است، و به گفتهى تفسیر نمونه، «تكفیر»، محو آثار اجتماعى و روانى گناه و «مغفرت»، بخشایش نسبت به عذاب دوزخ است.
كسانى كه تقوا داشته و تمایلات نفسانى را كنار بگذارند، قوّهى تشخیص حقّ به آنها عطا مىشود. چنانكه در آیهى دیگرى مىخوانیم: «اتّقوا اللّه و یعلّمكم اللّه» [499] از خدا پروا كنید، خداوند شما را آگاه مىكند ویادتان مىدهد. گویا روح همچون آینهاى است كه تقوا غبار را از آن مىزداید و نور حقّ در آن منعكس مىشود، چنانكه حضرت على علیه السلام تقوا را دارو و درمان دلها، نور و بینایى كوردلىها و شفا و وسیلهى اصلاح قلب، تطهیر جان، امنیّت ترسهاى درونى و روشنایى تاریكىها مىداند، «فانّ تقوى اللّه دواء داء قلوبكم و بصر عمى افئدتكم و شفاء مرض اجسادكم و صلاح فساد صدوركم و طهور دنس انفسكم و جلاء عشا ابصاركم و أمن مفزع جأشكم و ضیاء سواد ظلمتكم...» [500] و بر عكس، حرصها و طمعها سبب لغزش خردها مىشود، حضرت على علیه السلام مىفرماید: «اكثر مصارع العقول تحت بروق المطامع» [501] بیشترین لغزشگاه خرد، زرق و برق طمعها مىباشد.
حقیقت سرایى است آراسته
هوا و هوس گرد بر خاسته
نبینى كه هر جا كه برخاست گرد
نبیند نظر، گرچه بیناست مرد
پيام ها
1- اگر تقوا داشته باشیم، در آزمایش مال و فرزند، خداوند ما را راهنمایى مىكند كه چگونه برخورد نماییم. «اموالكم و اولادكم فتنة... ان تتّقوا اللّه یجعل لكم فرقانا»
2- عملكرد انسان، در بینش او اثر دارد. كسى كه تقوا دارد، علاوه بر علم، فطرت، عقل وتجربه، خداوند بصیرت ودید وشناخت ویژهاى به او مىدهد. («فرقان» نكره آمده است تا نشان دهد كه بصیرت خاصّى مراد است)
3- تقوا، هم عامل شناخت صحیح، «فرقان» هم مایهى آبرو و حیثیّت اجتماعى، «یُكفّر عنكم» و هم سبب مغفرت اخروى است. «یغفر لكم»
4- اعطاى بصیرت ویژه به پرهیزكاران و بخشش گناهان آنان، تفضّلى از جانب خداوند است. «یجعل لكم فرقانا... واللّه ذو الفضل العظیم»