ترجمه
مؤمنان، تنها كسانى هستند كه هرگاه نام خدا برده شود، دلهایشان (از عظمت او) لرزان شود و هرگاه آیات خدا بر آنان تلاوت شود، ایمانشان را مىافزاید و تنها برپروردگارشان توكّل مىكنند.
آنان كه نماز را برپا مىدارند و از آنچه به ایشان روزى دادهایم، (به محرومان) انفاق مىكنند.
نکته ها
خداوند در آیه 2 مىفرماید: «اذا ذُكِر اللّه وَجلَت قلوبهم»، یاد خداوند دلهاى مؤمنان را مضطرب مىكند، ولى در جاى دیگر مىفرماید: «ألا بذكر اللّه تَطمئنّ القلوب» [420] ، با یاد خداوند دلها آرام مىگیرد. این دو آیه با هم منافاتى ندارد، زیرا در یك جا ترس از عظمت خداوند است و در جاى دیگر اطمینان به خداوند است. چنانكه در آیهاى دیگر مىخوانیم: «اللّه نَزّل احسن الحدیث كتاباً متشابهاً تَقشَعِرّ منه جلود الّذین یَخشون ربّهم ثمّ تلین جلودهم و قلوبهم الى ذكر اللّه» [421] كسانى كه از خداوند خشیت دارند با خواندن و شنیدن قرآن پوست بدنشان مىلرزد و پس از مدّتى آرام شده و دلهایشان نرم مىشود.
آرى، یاد قهر و عقاب الهى دل مؤمن را مىلرزاند و با یاد لطف و مهر الهى، دلش آرام مىگیرد، همچون كودكى كه از والدین خود هم مىترسد، هم به آنان دلگرم است.
«وَجل»، به حالت اضطراب [422] و خوف و ترس انسان گفته مىشود كه گاهى به خاطر درك مسئولیّتها و احتمال عدم انجام وظایف است و گاهى به خاطر درك عظمت مقام و هیبت الهى است. لذا در قرآن مىخوانیم: «انّما یَخشَى اللّه من عباده العلماء» [423] ، تنها بندگان عالم و آگاه، از خداوند خشیت دارند. [424]
پيام ها
1- آنكه با شنیدن نداى اذان و آیات الهى بىتفاوت باشد، باید در كمال ایمان خود شك كند. «انّما المؤمنون اذا ذُكر اللّه وَجِلَت»
2- ذكر نام خدا از سوى هركس باشد، در مؤمن اثر مىگذارد. «اذا ذُكر اللّه وَجِلَت»
3- ایمان، با عشق و خشیت درونى همراه است. «المؤمنون... وَجِلت قلوبهم»
4- ایمان، مراتب ودرجاتى دارد وقابل كاهش وافزایش است. «زادتهم ایماناً»
5 - ترسى كه ریشه در جهل داشته باشد بد است، ولى ترسى كه از معرفت سرچشمه بگیرد پسندیده است. «المؤمنون ... وجلت»
6- هر آیهى قرآن، حجّت و دلیل و نورى است كه مىتواند بر ایمان بیفزاید. «اذا تلیت... زادتهم ایماناً»
7- مؤمن، میان بیم و امید است. «المؤمنون، وجلت قلوبهم، یتوكّلون»
8 - كسى كه تنها خداوند را ربّ خود مىداند، تنها به او توكّل مىكند. «على ربّهم یتوكّلون»
9- نشانهى ایمان آن است كه ابتدا دل مؤمن با یاد خدا خشیت پیدا مىكند، «وَجِلَت قلوبُهم»، سپس با تلاوت و یادآورى آیات الهى، بر ایمانش افزوده مىشود، «زادتهم ایماناً» و توكّل بر خدا نموده، «یتوكّلون» نماز را به پا مىدارد، «یقیمون» و به دیگران نیز كمك مىنماید. «ینفقون»
10- رفتار انسان، برخاسته از انگیزهها، دیدگاهها و اعتقادات اوست. «انّما المؤمنون... یقیمون... ینفقون»
11- اسلام، انفاق بخشى از مال و دارایى را لازم دانسته است، نه تمام آن را. «ممّا رزقناهم ینفقون» (یكى از معانى «مِن»، تبعیض است)
12- نماز و انفاق مؤمن مقطعى نیست، بلكه مستمرّ ودائمى است. «یقیمون... ینفقون»
13- انفاق، باید از مال حلال و روزى الهى باشد. «ممّا رزقناهم ینفقون»
14- مؤمن، دارایى خود را بخشش الهى مىداند، نه محصول دسترنج خویش و این عقیده، گذشت و انفاق را بر او آسان مىكند. «ممّا رزقناهم ینفقون»