ترجمه
و (به یاد آورید) زمانى كه خداوند شما را وعده مىداد كه یكى از دو گروه (كاروان تجارتى یا لشكر جنگى دشمن،) از آنِ شما خواهد بود، و شما (به خاطر راحتطلبى و منافع مادّى) دوست داشتید گروه غیر مسلّح (كاروان تجارتى) در اختیارتان قرار گیرد. در حالى كه خداوند مىخواهد حقّ را با كلمات (و سنّتهاى) خویش استوار ساخته و ریشهى كفّار را بركند. (از این رو شما را با تعداد كم و نداشتن آمادگى جنگى در بدر با لشكر قریش درگیر و سرانجام پیروز ساخت.)
نکته ها
«شوكة» از «شوك»، به معناى خار و سرنیزه، و سمبل «گروه مسلّح» است. مراد از «غیر ذات الشوكة»، در اینجا همان كاروان تجارى غیر مسلّح مىباشد.
مراد از «كلمات حقّ»، سنّتها، اوامر الهى و اولیاى الهى مىباشد. كلمهى «دابر»، به معناى عقب و دنبالهى چیزى مىباشد و «یقطع دابر»، كنایه از ریشهكن ساختن است.
در ماه رمضان سال دوّم هجرى، به پیامبر صلى الله علیه وآله اطلاع دادند كه ابوسفیان در رأس یك كاروان تجارى بسیار مهم در راه رسیدن به مكّه مىباشد. آن حضرت براى تضعیف قدرت كافران و جبران اموالى كه كفّار مكّه از مسلمانان مهاجر مصادره كرده بودند، به همراه 313 نفر آمادهى حمله به آن كاروان تجارى شدند. ابوسفیان سردسته كاروان، پس از باخبر شدن از این تصمیم، كفّار مكّه را خبردار كرد و كاروان را از بیراهه، راهى مكّه نمود.
از آنجا كه بسیارى از مشركان مكّه در آن كاروان سهمى داشتند وهمچنین با زور وتهدید آنان، حدود هزار نفر به سرعت بسیج شدند و به همراه بزرگان و سرشناسان مكّه و با ساز و برگ كامل نظامى به فرماندهى ابوجهل، براى دفاع از گروه چهل نفرى تجّار حركت كردند. روز هفدهم ماه رمضان، در بیابانى بین مكّه و مدینه، سه گروه حاضر بودند: مسلمانان، سپاه كفر و كاروان تجارى كفّار.
پیامبر پس از اطلاع از حركت سپاه دشمن، با یاران و اصحاب خود مشورت نمود كه آیا به تعقیب كاروان تجارى بپردازند و یا آنكه با سپاه كفر مقابله كنند؟ نظرهاى متعدّدى بیان شد، ولى سرانجام تصمیم گرفتند با سپاه كفر مقابله كنند. با آنكه مسلمین ساز و برگ نظامى چندانى نداشتند و به قصد جنگ ودرگیرى مسلحانه بیرون نیامده بودند و تعداد كفّار سه برابر آنان بود، ولى عاقبت با امدادهاى غیبى خداوند، بر دشمن پیروز شدند. در این جنگ، ابوجهل و هفتاد كافر دیگر كشته شدند كه بیشتر كشتهشدگان به دست على علیه السلام بود و هفتاد نفر اسیر گشتند، در حالى كه تنها 14 نفر از سپاه اسلام به شهادت رسیدند. [428]
پيام ها
1- یادآورى امدادهاى الهى، لازم و عامل تقویت ایمان است. «واذ»
2- پیروزى، تنها با تعداد نفرات و تجهیزات جنگى نیست، عامل عمده، ارادهى خداوند است. «یرید اللّه» آرى، اراده خدا، غالب بر عوامل طبیعى است.
3- گاهى ارادهى الهى، با دست مؤمنان انجام مىشود. «یرید اللّه»
4- طبع انسان، راحتطلب است. «تَوَدّون أن غیر ذات الشوكة تكون لكم» (به خاطر سختى و مشكلات، برنامههاى اساسى و اصولى را فداى مسائل ساده و غیر اصولى نكنیم.)
5 - احقاق حقّ، به وسیلهى كلمات الهى، (اولیا، سنن، قوانین، اوامر، فداكارى، جهاد و عمل به دستورات الهى) است. «یحقّ الحقّ بكلماته»
6- پیروزى حقّ بر باطل، بالاتر از درآمد اقتصادى است. «تَوَدّون أنّ غیر ذات الشوكة تكون لكم... یرید اللّه أن یحقّ الحقّ بكلماته»
7- پیروزى نهایى، با عزّت حقّ و ذلّت باطل خواهد بود. «یرید اللّه ان یحقّ الحقّ... و یقطع دابر الكافرین»
8 - هدف جهاد اسلامى، احقاق حقّ و انهدام باطل است، نه كشورگشایى و اشغال سرزمین. «أن یحقّ الحقّ بكلماته و یقطع دابر الكافرین»