ترجمه
و تو چه دانى كه شب قدر چیست؟
شب قدر از هزار ماه بهتر است.
نکته ها
كلمه «قدر» در قرآن، در چند معنا به كار رفته است:
الف) مقام و منزلت. چنانكه مىفرماید: «و ما قدروا اللّه حقّ قدره»(34) آن گونه كه باید، مقام و منزلت الهى را نشناختند.
ب) تقدیر و سرنوشت. چنانكه مىفرماید: «جئت على قدر یا موسى»(35) اى موسى تو بنا بر تقدیر (الهى به این مكان مقدّس) آمدهاى.
ج) تنگى و سختى. چنانكه مىفرماید: «و من قدر علیه رزقه...»(36) كسى كه رزق و روزى بر او تنگ و سخت شود...
دو معناى اول در مورد «لیلة القدر» مناسب است، زیرا شب قدر، هم شب با منزلتى است و هم شب تقدیر و سرنوشت است.
هستى، حساب و كتاب و قدر و اندازه دارد. «و اِن مِن شىء الاّ عندنا خزائنه و ما ننزّله الاّ بقدر معلوم»(37) هیچ چیز نیست مگر آنكه خزانه آن نزد ماست و جز به مقدار تعیین شده فرونمىفرستیم. حتّى مقدار نزول باران از آسمان حساب شده است. «و انزلنا من السماء ماء بقدر»(38) نه تنها باران، بلكه هر چیز نزد او اندازه دارد. «و كلّ شىء عنده بمقدار»(39) چنانكه خورشید و ماه، از نظر حجم و وزن و حركت و مدار آن حساب و كتاب دقیق دارد. «و الشمس و القمر بحسبان»(40)
خداوند در شب قدر، امور یك سال را تقدیر مىكند، چنانكه قرآن در جایى دیگر مىفرماید: «فیها یفرق كلّ امر حكیم»(41) در آن شب، هر امر مهمّى، تعیین و تقدیر مىشود. بنابراین، شب قدر منحصر به شب نزول قرآن و عصر پیامبر نیست، بلكه در هر رمضان، شب قدرى هست كه امور سال آینده تا شب قدر بعدى، اندازهگیرى و مقدّر مىشود.
بیدار بودن شب قدر و احیاى آن با دعا و نماز و قرآن، مورد سفارش پیامبر و اهل بیت آن حضرت بوده است و در میان سه شب، بر شب بیست و سوم تأكید بیشترى داشتهاند. چنانكه شخصى از پیامبر پرسید: منزل ما از مدینه دور است، یك شب را معیّن كن تا به شهر بیایم. حضرت فرمود: شب بیست و سوم به مدینه داخل شو.(42)
امام صادقعلیه السلام در حالى كه بیمار بودند، خواستند كه شب بیست و سوم ایشان را به مسجد ببرند(43) و حضرت زهراعلیها السلام در این شب، با پاشیدن آب به صورت بچهها، مانع خواب آنها مىشدند.(44)
در روایات آمده است كه دهه آخر ماه رمضان، پیامبر بستر خواب خود را جمع نموده و ده شب را احیا مىداشت.(45)
در حدیثى طولانى از پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله مىخوانیم كه حضرت موسىعلیه السلام به خدا عرض كرد: خدایا مقام قربت را خواهانم. پاسخ آمد: «قُرْبى لِمَن اسْتَیْقَظَ لَیْلَةَ الْقَدْر»، قرب من، در بیدارى شب قدر است.
عرضه داشت: پروردگارا، رحمتت را خواستارم. پاسخ آمد: «رَحْمَتى لِمَنْ رَحمَ الْمَساكِینَ لَیلةَ الْقَدر»، رحمت من در ترحّم بر مساكین در شب قدر است.
گفت: خدایا، جواز عبور از صراط مىخواهم. پاسخ آمد: «ذلِكَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ لَیْلَةَ الْقَدْر»، رمز عبور از صراط، صدقه در شب قدر است.
عرض كرد: خدایا بهشت و نعمتهاى آن را مىطلبم. پاسخ آمد: «ذلك لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبیحَة فى لیلةِ القدر»، دستیابى به آن، در گرو تسبیح گفتن در شب قدر است.
عرضه داشت: پروردگارا، خواهان نجات از آتش دوزخم. پاسخ آمد: «ذلك لِمَنْ اسْتَغْفَرَ فِى لَیلةِ الْقَدْر»، رمز نجات از دوزخ، استغفار در شب قدر است.
در پایان گفت: خدایا رضاى تو را مىطلبم. پاسخ آمد: «رِضاىَ لِمَنْ صَلّى رَكْعَتَینِ فِى لَیلةِ الْقَدْر»، كسى مشمول رضاى من است كه در شب قدر، نماز بگذارد.(46)
از وقایع عجیب تاریخى، ضربت خوردن حضرت علىعلیه السلام در شب قدر، در محراب عبادت و به هنگام نماز است. آرى، اشرف خلق خدا، در اشرف مكانها و اشرف زمانها، در اشرف حالات، شهید شد.
شب جایگاه ویژهاى در مسائل معنوى دارد كه به چند مورد اشاره مىكنیم:
خداوند براى اهداى تورات، حضرت موسى را به مناجات شبانه فراخواند: «اربعین لیلة»(47)
قرآن، زمان مناسب براى استغفار را، هنگام سحر مىداند: «و بالاسحار هم یستغفرون»(48)
عروج پیامبر به آسمان، به هنگام شب بود. «اسرى بعبده لیلاً من المسجد الحرام»(49)
پیامبر مأمور بود كه مناجات و عبادات شبانه داشته باشد. «و من الّیل فتهجّد به نافلة لك»(50)، «قم الّیل الاّ قلیلا»(51)
خداوند از عابدان در شب ستایش مىكند. «یتلون ایات اللّه اناء الّیل»(52) و به تسبیح در شب سفارش مىكند. «فسبّحه لیلا طویلا»(53)
خداوند در قرآن، به زمان طلوع فجر و هنگام عصر یك بار سوگند یاد كرده است ولى به هنگام سحر سه بار. «و الّیل اذا عسعس»(54)، «و الّیل اذ ادبر»(55)، «و الّیل اذا یسر»(56)
طول شب قدر، یك شب كامل كره زمین است كه 24 ساعت مىشود، نه آنكه مخصوصِ مكان خاصّى همچون مكّه و آن هم به میزان 8 ساعت شب آن منطقه باشد. چنانكه مراد از روز عید فطر، یك روز كامل كره زمین است كه شامل همه نقاط و مناطق مىشود.
تقارن شب تقدیر بشر با شب نزول قرآن، شاید رمز آن باشد كه سرنوشت بشر، وابسته به قرآن است. اگر پیرو قرآن باشد، سعادت و رستگارى و اگر دور از قرآن باشد، شقاوت و بدبختى براى او رقم مىخورد.
ابوذر مىگوید: به رسول خدا عرضه داشتم آیا شب قدر در عهد انبیا بوده و امر بر آنان نازل مىشده و پس از آنكه از دنیا مىرفتند، نزول امر در آن شب تعطیل مىشده است؟ حضرت فرمودند: شب قدر تا قیامت هست.(57)
شاید رمز اینكه شب قدر مخفى است، آن باشد كه مردم شبهاى متعدّد را به عبادت بپردازند، كسانى كه یك شبِ آنرا درك كردند مغرور نشوند و كسانى كه آنرا درك نكردند، از باقى شبها مأیوس نشوند.
در روایات آمده است: «العمل الصالح فیها خیر من العمل فى الف شهر لیس فیها لیلة القدر»(58) كار نیك در شب قدر، بهتر از كار نیك در هزار ماه بدون شب قدر است.
پيام ها
1- براى امور مقدّس، زمان مقدّس انتخاب كنید. «لیلة القدر خیر من الف شهر»
2- زمانها یكسان نیست، بعضى زمانها بر بعضى دیگر برترى دارد. «لیلة القدر خیر من الف شهر»