ترجمه
(این آیات اعلام جدائى و) بیزارى و برائتى است از سوى خدا و پیامبرش، نسبت به مشركانى كه با آنان پیمان بستهاید.
نکته ها
از این كه براى این سوره در روایات، نامهاى «برائت» و «توبه» آمده است، مىفهمیم كه جزء سورهى انفال نیست، بلكه سورهاى مستقلّ است.
از این كه سوره، به دلیل محتواى قهرآمیزش بدون «بسم اللَّه» شروع شده است، مىفهمیم كه «بسم اللَّه» در هر سوره، متعلّق به همان سوره و جزء آن است، نه آنكه به عنوان تشریفات ویا...، در اوّل هر سوره بیاید.
اعلام برائت، به خاطر پیمانشكنى كفّار بود كه در آیهى 7 و 8 مطرح شده است، و گرنه قانون كلّى، مراعات پیمانهاست و تا طرفِ مقابل به پیمان وفادار باشد، باید آن را نگهداشت. چنانكه در آیهى 4 آمده است: «الاّ الّذینَ عاهَدتُم من المشركِینَ ثمّ لَمینقُصوكم شیئاً ولم یُظاهروا علیكم اَحداً فاتّموا الیهم عهدهم الى مدّتهم» به میثاقتان با مشركانى كه پیمان نشكسته و توطئهاى نكردهاند، تا آخرِ مدّت وفادار بمانید. به علاوه مسلمانان به دلیل ضعف، تن به آن قرارداد دادند، وگرنه خواستهى مسلمانان، قلع و قمع هر چه سریعتر شرك است.
ماجراى اعلان این آیات
در سال هشتم هجرى مكّه فتح شد، امّا مشركان همچنان براى انجام مراسم عبادى خود كه آمیخته با خرافات و انحرافات بود، به مكّه مىآمدند. از جمله عاداتشان این بود؛ لباسى را كه با آن طواف مىكردند، صدقه مىدادند. یك زن كه مىخواست طوافهاى بیشترى انجام دهد، چون دیگر لباسى نداشت، به اجبار كفّار برهنه طواف كرد و مردم به او نگاه مىكردند.
این وضع براى پیامبر و مسلمانان كه در اوج قدرت بودند، غیر قابل تحمّل بود. پیامبر منتظر فرمان خدا بود تا آنكه این سوره در مدینه نازل شد. پیامبرصلى الله علیه وآله به ابوبكر مأموریت داد تا آیاتى از آن را بر مردم مكّه بخواند. شاید انتخاب ابوبكر به دلیل آن بود كه او پیرمرد بود و كسى نسبت به او حساسیّت نداشت.
امّا وقتى او به نزدیك مكّه رسید، جبرئیل از سوى خدا پیام آورد كه تلاوت آیات را باید كسى انجام دهد كه از خاندان پیامبر باشد. آن حضرت، علىعلیه السلام را مأمور این كار كرد و فرمود: من از او هستم و او از من است. علىعلیه السلام در وسط راه آیات را از ابوبكر گرفت و به مكّه رفت و بر مشركان قرائت نمود.
ماجراى تلاوت آیات این سوره توسّط علىعلیه السلام، در كتب اهل سنّت نیز آمده و از اصحاب، كسانى همچون ابوبكر و علىعلیه السلام، ابن عباس، انسبن مالك، جابربن عبداللَّه انصارى آن را روایت كردهاند و در مدارك بسیارى نقل شده است. [3]
برخى از اهل سنّت [4] تلاش كردهاند كه آن را امرى عادّى جلوه دهند تا امتیازى براى حضرت علىعلیه السلام به حساب نیاید و تحویل مأموریت تلاوت را به علىعلیه السلام، براى تألیف دلِ او دانستهاند، نه امتیازى براى او. در حالى كه براى به دست آوردن دل كسى، كارى بىخطر به او محوّل مىكنند، نه تلاوت آیاتِ برائت از مشركین، آن هم در منطقهى شرك و توسّط كسى كه بسیارى از مشركان را در جنگها كشته است و عدّهاى كینهى او را در دل دارند!
وقتى خداوند به حضرت موسىعلیه السلام فرمان داد كه نزد فرعون رفته او را به توحید دعوت كند، وى گفت: خدایا من یك نفر از آنان را كشتهام، مىترسم مرا به قصاص بكشند، برادرم را به همراه من بفرست. ولى علىعلیه السلام كه تعداد زیادى از سران شرك را كشته بود، به تنهایى رفت و آیاتِ برائت را در نهایت آرامش خواند، آن هم در جاى حسّاسى چون منى و كنار جمرهى عقبه.
نكاتى كه توسّط علىعلیه السلام به كفّار اعلام شد عبارت بود از:
1- اعلام برائت و لغو پیمانها.
2- ممنوعیّت شركت مشركان در حج از سال آینده.
3- ممنوعیّت طواف در حالت برهنگى.
4- ممنوعیّت ورود مشركان به خانهى خدا.
در موارد زیادى از قرآن، خدا و رسول در كنار هم مطرح شدهاند، از جمله:
الف: در هدیه و لطف. «اغناهم اللَّه ورسوله» [5]
ب: در بیعت. «انّ الذین یبایعونك انما یبایعون اللَّه» [6]
ج: در اطاعت وپیروى. «من یُطع الرسول فقد اطاع اللَّه» [7]
د: در برائت و بیزارى از دیگران. «برائة من اللَّه و رسوله»
پيام ها
1- لغو اعتبار پیمان با مشركین، از اختیارات رهبر است. «برآءةٌ من اللّه و رسوله»
(پیمانهاى بسته شده با مشركین دربارهى عدم تعرّض به یكدیگر بوده است)
2- وفا به پیمان آرى، تسلیم توطئه شدن، هرگز.«برآءةٌ ... إلى الَّذین عاهدتم»
3- گرچه از نظر حقوقى، موظّفیم به پیمان وفادار باشیم، ولى برائت قلبى از مشركان و منحرفان، یك اصل دینى است. [8] «برآءةٌ من اللّه و رسوله»
4- گرچه قانونگذار خداست، «لایشرك فى حكمِه احداً» [9] ولى در سیره و عمل، خدا و رسول در كنار هم هستند. «من اللَّه و رسوله»
5 - برائت، نشانهى قاطعیّت و اقتدار است، همچنان كه سكوت در برابر توطئهها و پیمانشكنىها نشانهى ضعف و ذلّت است. «برآءةٌ من اللّه و رسوله»
6- پیمان بستن با مشركین در شرایطى مانع ندارد. «الّذین عاهدتم»
7- اگر به دلیل ترس از توطئه و خیانت، قراردادى لغو شد باید به مخالفان اعلام شود، تا غافلگیر نشوند.«برآءةٌ من اللَّه ...إلى ...المشركین»
توضيحات
سیماى سورهى توبه
این سوره كه نهمین سورهى قرآن كریم است، یكصد و بیست ونه آیه دارد و در سال نهم هجرى نازل شده است.(1) قسمتهایى از آن قبل از جنگ تبوك، بخشى در حال جنگ و قسمت دیگر، بعد از آن نازل شده است.
مشهورترین نامهاى این سوره در روایات، «توبه» و «برائت» است. «توبه»، از آن جهت كه در این سوره، بارها از توبهى انسان و بازگشت لطف الهى سخن به میان آمده است، و «برائت»، بدان جهت كه این سوره با اعلام برائت از مشركان آغاز شدهاست.
برخى مفسّران به خاطر ارتباط مطالب این سوره با سورهى «انفال»، این سوره را دنبالهى آن دانسته وگفتهاند: به همین دلیل نیازى به «بسماللَّه الرحمن الرحیم» نداشته است، ولى به عقیدهى ما كه از اهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله گرفتهایم، این سوره، مستقّل است و نداشتن «بسم اللَّه» به خاطر لحن قهرآمیز آن نسبت به مشركین است، زیرا كلمهى «بسم اللَّه»، نشان رحمت و امان است و این سوره با اعلام تنفّر از مشركانِ پیمان شكن آغاز شده است. چنانكه حضرت علىعلیه السلام مىفرماید: «بسماللّه» براى امان دادن و برائت براى رفع امان است.(2)
در اهمیّت این سوره همین بس كه رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: سورههاى برائت و توحید، همراه با هفتاد هزار صف از فرشتگان نازل شد.