1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 111
تفسير 12. يوسف آية 27
Number of verses: 111
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
وَإِن كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَهُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ 27
و اگر پیراهنش از پشت پاره شده، آن زن دروغ می‌گوید، و او از راستگویان است.»

ترجمه
(یوسف) گفت: او خواست كه از من (برخلاف میلم) كام گیرد و شاهدى از خانواده زن، شهادت داد كه اگر پیراهن یوسف از جلو پاره شده، پس زن راست مى‏گوید و او از دروغگویان است. (زیرا در این صورت او وهمسر عزیز، از روبرو درگیر مى‏شدند وپیراهن از جلو چاك مى‏خورد.)
و اگر پیراهن او (یوسف) از پشت پاره شده، پس زن دروغ گفته و او از راستگویان است.

نکته ها
در برخى روایات، شاهد را كودكى معرّفى كرده‏اند كه مثل عیسى‏علیه السلام در گهواره به سخن آمد، ولى چون سند محكمى ندارد، نمى‏توان به آن اعتنا كرد. امّا بهتر است شاهد را یكى از مشاوران عزیز بدانیم كه فامیل همسر و داراى هوش و ذكاوت بود و همانند عزیز مصر، شاهد این اتّفاق گردید، و الاّ اگر خود شاهد اصل ماجرا بود، معنى نداشت كه به صورت جمله شرطیه، شهادت دهد و بگوید: «اِن كان...».
یوسف، ابتدا سخنى نگفت و شاید اگر همسر عزیز حرفى و تهمتى نمى‏زد، یوسف حاضر نمى‏شد آبروى او را بریزد و بگوید: «هى راودتنى»
گاهى برخى از پاكان در معرض تهمت قرار گرفته‏اند: در میان زنان، پاكدامن‏تر از مریم نبود، امّا او را متّهم به ناپاكى كردند، در میان مردان نیز كسى به پاكى یوسف یافت نمى‏شد، به او هم نسبت نارواى زنا دادند. امّا خداوند در هردو مورد به بهترین وجه پاكى آنان را ثابت نمود.
در داستان یوسف، پیراهن او نقش آفرین است: در اینجا؛ پارگى پیراهن از پشت، دلیل بى‏گناهى او و كشف جرم همسر عزیز گردید و در جاى دیگر؛ پاره نشدن پیراهن موجب كشف جرم برادران او گردید. زیرا بعد از انداختن یوسف به چاه، وقتى برادران پیراهن او را آغشته به خون كرده و به پدر نشان دادند و گفتند: یوسف را گرگ خورده است، پدر پرسید: پس چرا پیراهن او پاره نشده است؟! در پایان داستان نیز، پیراهنِ یوسف، وسیله‏ى بینا شدن چشم پدر گردید.

پيام ها
 1- متّهم باید از خود دفاع و مجرم اصلى را معرفى كند. حضرت یوسف‏علیه السلام در برابر جمله «ما جزاء مَن اراد باهلك سوءً» با گفتن «هِىَ راودتنى»، پاسخ مناسبى به زلیخا داد.*
 2- كسى كه در مقام قضاوت است باید شكایت شاكى و دفاع متهم را بشنود و مدارك را بررسى كند و سپس نظر دهد. (در این ماجرا همسر گفت كه یوسف سوء قصد داشته، «اراد باهلك سوء» یوسف تهمت را رد كرد و گفت: «هى راودتنى» شاهد نیز علامت صدق و كذب را از راه پاره شدن پیراهن جلو تا پشت سر مطرح كرد)*
 3- دفاع از بى گناه، واجب است و سكوت در همه جا زیبا نیست. «شهد شاهد»
 4- كمك به روشن شدن حقیقت، كارى پسندیده است. «و شهد شاهد»*
 5 - خداوند از راهى كه هیچ انتظارش نمى‏رود، افراد را حمایت مى‏كند. «شهد شاهد من اهلها»
 6- آنجا كه خدا بخواهد، بستگان مجرم علیه او شهادت مى‏دهند. «شهد شاهد من اهلها»
 7- در شهادت و داورى، مراعات حسب، نسب، موقعیّت و خویشاوندى متّهم، جایز نیست. «شهد شاهد من اهلها»
 8 - شهادت خویشان علیه یكدیگر، سبب اطمینان بیشترى مى‏شود. «شاهد من اهلها»*
 9- در قضاوت، بیش از توجّه به گفته‏هاى شاكى و متهم، به بررسى مدارك و اسناد توجّه شود. «قالت ما جزاءُ... قال هى راودتنى... شهد شاهد... ان كان قمیصه...»*
 10- در قضاوت، هر جرمى كارشناس نیاز دارد. «شهد شاهد... ان كان قمیصه...»*
 11- در جرم‏شناسى از آثار ظریف به جاى مانده، مجرم شناخته و مسایل كشف مى‏شود. «ان كان قمیصه...»
 12- قاضى مى‏تواند بر اساس قرائن، حكم كند. «ان كان قمیصه قُدّ من قُبُل فصدقت و هو من الكاذبین»
 13- بكارگیرى روشهاى جرم‏شناسى براى تشخیص جرم و مجرم، لازم است. «ان كان قمیصه قدّ من دبر...»

Copyright 2015 almubin.com