ترجمه
پروردگارت مقرّر داشت كه جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیكى كنید. اگر یكى از آن دو یا هر دو نزد تو به پیرى رسیدند، به آنان «اُف» مگو و آنان را از خود مران و با آنان سنجیده و بزرگوارانه سخن بگو.
نکته ها
در احادیث، در مورد احسان به والدین بسیار سفارش شده و از آزردن آنان نكوهش به عمل آمده است:
پاداش نگاه رحمت به والدین، حج مقبول است. رضایت آن دو رضاى الهى و خشم آنان خشم خداست. احسان به پدر و مادر عمر را طولانى مىكند و سبب مىشود كه فرزندان نیز به ما احسان كنند. در احادیث آمده است: حتّى اگر تو را زدند، تو «اُفّ» نگو، خیره نگاه مكن، دست بلند مكن، جلوتر از آنان راه نرو، آنان را به نام صدا نزن، كارى مكن كه مردم به آنان دشنام دهند، پیش از آنان منشین و پیش از آنكه از تو چیزى بخواهند به آنان كمك كن.(50)
مردى مادرش را به دوش گرفته طواف مىداد، پیامبر را در همان حالت دید، پرسید: آیا حقّ مادرم را ادا كردم؟ فرمود: حتّى حقّ یكى از نالههاى زمان زایمان را ادا نكردى.(51)
از پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله سؤال شد: آیا پس از مرگ هم احسانى براى والدین هست؟ فرمود: آرى، از راه نماز خواندن براى آنان و استغفار برایشان و وفا به تعهّداتشان و پرداخت بدهىهایشان و احترام دوستانشان.(52)
مردى از پدرش نزد پیامبر شكایت كرد. حضرت پدر را خواست و پرسش نمود، پدر پیر گفت: روزى من قوى و پولدار بودم و به فرزندم كمك مىكردم، امّا امروز او پولدار شده و به من كمك نمىكند. رسول خداصلى الله علیه وآله گریست و فرمود: هیچ سنگ و شنى نیست كه این قصه را بشنود و نگرید! سپس به آن فرزند فرمود: «اَنتَ و مالُك لاَبیك» تو و دارایىات از آنِ پدرت هستید.(53)
در حدیث آمده است: حتّى اگر والدین فرزند خود را زدند، فرزند بگوید: «خدا شما را ببخشد» كه این كلمه همان «قول كریم» است.(54)
احسان به والدین، از صفات انبیاست. چنانكه در مورد حضرت عیسىعلیه السلام، توصیفِ «بِرّاً بوالدتى»(55) ودر مورد حضرت یحیىعلیه السلام «بِرّاً بوالدیه»(56) آمده است.
والدین، تنها پدر و مادر طبیعى نیستند. در برخى احادیث، پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله و امیرالمؤمنینعلیه السلام پدر امّت به حساب آمدهاند.(57) همچنان كه حضرت ابراهیم، پدر عرب به حساب آمده است.(58) «ملّة ابیكم ابراهیم»(59)
اگر والدین توجّه كنند كه پس از توحید مطرحند، انگیزهى دعوت فرزندان به توحید در آنان زنده مىشود. «قَضى ربّك ألاّ تعبدوا اِلاّ ایّاه و بالوالدین احساناً»
پيام ها
1- توحید، در رأس همهى سفارشهاى الهى است. «قَضى ربّك ألاّ تعبدوا اِلاّ ایّاه»
2- خدمتگزارى و احسان به پدر و مادر، از اوصاف موحّد واقعى است. «الاّتعبدوا الاّ ایّاه و بالوالدین احساناً»
3- فرمانِ نیكىبه والدین مانند فرمانِ توحید، قطعى ونسخنشدنى است.«قَضى»
4- احسان به والدین در كنار توحید و اطاعت از خداوند آمده است تا نشان دهد این كار، هم واجب عقلى و وظیفهى انسانى است، هم واجب شرعى. «قَضى ربّك ألاّ تعبدوا اِلاّ ایّاه و بالوالدین احساناً»
5 - نسل نو باید در سایهى ایمان، با نسل گذشته، پیوند محكم داشته باشند. «لاتعبدوا الاّ ایّاه و بالوالدین احساناً»
6- در احسان به والدین، مسلمان بودن آنها شرط نیست. «بالوالدین احساناً»
7- در احسان به پدر و مادر، فرقى میان آن دو نیست. «بالوالدین احساناً»
8 - نیكى به پدر ومادر را بىواسطه وبه دست خود انجام دهیم. «بالوالدین احساناً»
9- احسان، بالاتر از انفاق است و شامل محبّت، ادب، آموزش، مشورت، اطاعت، تشكّر، مراقبت و امثال اینها مىشود. «بالوالدین احساناً»
10- احسان به والدین، حدّ و مرز ندارد. «بالوالدین احساناً» (نه مثل فقیر، كه تا سیر شود، وجهاد كه تا رفع فتنه باشد و روزه كه تا افطار باشد.)
11- سفارش قرآن به احسان، متوجّه فرزندان است، نه والدین. «و بالوالدین احساناً» زیرا والدین نیازى بهسفارش ندارند و به طور طبیعى به فرزندان خود احسان مىكنند.
12- هرچه نیاز جسمى وروحىِ والدین بیشتر باشد، احسان به آنان ضرورىتر است. «یبلغنّ عندك الكبر»
13- پدر و مادر سالمند را به آسایشگاه نبریم، بلكه نزد خود نگهداریم. «عندك»
14- وقتى قرآن از رنجاندن سائل بیگانهاى نهى مىكند، «امّا السائل فلا تَنهَر» تكلیف پدر و مادر روشن است. «فلا تَنهَر هما»
15- هم احسان لازم است، هم سخن زیبا و خوب. «احساناً ... قل لهما قولاً كریماً»
(بعد از احسان، گفتار كریمانه مهمترین شیوهى برخورد با والدین است.)
16- در احسان به والدین و قول كریمانه، شرط مقابله نیامده است. یعنى اگر آنان هم با تو كریمانه برخورد نكردند، تو كریمانه سخن بگو. «وقل لهما قولاً كریماً»