ترجمه
دربارهى هیچ چیز و هیچ كار، مگو كه من آن را فردا انجام مىدهم،
مگر آنكه (بگویى:) اگر خدا بخواهد. و اگر فراموش كردى (گفتن: ان شاءاللّه، همین كه یادت آمد) پروردگارت را یاد كن و بگو: امید است كه پروردگارم مرا به راهى كه نزدیكتر است، راهنمایى كند.
نکته ها
گفتنِ «ان شاء اللّه» كه اعتقاد به قدرت ومشیّت الهى را مىرساند، تكیه كلام اولیاى الهى است. چنانكه در قرآن نیز از زبان پیامبران نقل شده است؛ یعقوب به فرزندانش مىگوید: «اُدخلو مصر اِن شاءاللّه آمنین»(21) وارد مصر شوید، انشاءاللّه درامانید، خضر به موسى مىگوید: «ستجدنى اِن شاءاللّه صابراً»(22) اگر خدا بخواهد مرا شكیبا خواهى یافت. حضرت شعیب به حضرت موسى مىگوید: «ستجدنى اِن شاءاللّه من الصالحین»(23) و حضرت اسماعیل به پدرش حضرت ابراهیم مىگوید: «ستجدنى اِن شاءاللّه من الصابرین»(24) مرا ذبح كن كه به خواست خدا مرا از شكیبایان خواهى یافت.
البتّه مراد از گفتن «اِن شاءاللّه» و «أعوذباللّه» و امثال آن، لقلقهى زبان نیست، بلكه داشتن چنین بینشى در تمام ابعاد زندگى و در باور و دل انسان است.
امام صادقعلیه السلام فرمود: در نوشتههاى خود نیز «اِن شاءاللّه» را فراموش نكنید. روزى دستور داد نامهاى بنویسند، هنگامى كه نامه را بدون «انشاءاللّه» دید، فرمود: «كیف رجوتم أن یتمّ هذا؟» چگونه امید دارید كه این كار به سامان برسد؟(25) پیامبر اسلام هنگام ورود به قبرستان مىفرمود: «وانّا اِن شاءاللّه بكم لاحقون» اگر خدا بخواهد ما هم به شما خواهیم پیوست، در حالى كه مرگ، حتمى است.(26)
انسان در عین حال كه اراده دارد و آزاد است، ولى به طور مستقل نیست و همهى كارها به او سپرده نشده كه بدون خواست خدا هم بتواند كارى انجام دهد. یعنى انسان نه در جبر است و نه اختیار تمام امور به او داده شده است، بلكه آزادى انسان در سایهى مشیّت خداوند است. «الاّ أن یشاء اللّه»
پيام ها
1- در سخن گفتن و تصمیمگیرى خدا را فراموش نكنیم. «ولا تقولنّ...»
2- هرگز خود را مستقل از خدا ندانیم و بطور قطع از انجام كارى هر چند كوچك، در آینده خبر ندهیم. «لاتقولنّ... اِنّى فاعل...»
3- به امكانات و توان خود تكیه نكنیم، كه فراهم بودن مقدّمات، تضمین كننده انجام قطعى كار نیست. «لاتقولنّ... اِنّى فاعل...» در آنچه هم یقین داریم، باید «ان شاءاللّه» بگوییم.
4- انسان پیوسته نیازمند خداست و در هر كارى باید خود را وابسته به ارادهى الهى بداند. «لا تقولنّ لشىء اِنّى فاعل...»
5 - جبران از دست رفتهها لازم است. «واذكر ربّك اذا نَسیت»
6- پیامبران نیز به تعلیم و هدایت الهى نیاز داشتهاند. «قل عسى أن یهدین ربّى»
7- اظهار امیدوارى به امدادهاى الهى، از شیوههاى صحیح دعاست. «عسى...»
8 - هدایت مراحلى دارد و همهى آنها به دست خداوند است. «أن یهدین ربّى لاقرب من...»
9- باید راه میانبُر ونزدیكترین راه به حقّ و صواب را پیدا كرد. «اقرب من هذا...»
10- رسیدن به رشد برتر، آرزوى انبیاست. «عسى أن یهدین ربّى لاقرب...»
11- براى انبیا نیز رشد و رسیدن به مراحل بالاتر وجود دارد. «عسى أن یهدین ربّى لاقرب من هذا رشدا»
12- تداوم ذكر خدا، كوتاهترین راه رسیدن به رشد است. «واذكر ربّك... عسى أن یهدین ربّى لاقرب من هذا رشدا»