1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 135
تفسير 20. طه آية 121
Number of verses: 135
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ 121
سرانجام هر دو از آن خوردند، (و لباس بهشتیشان فرو ریخت،) و عورتشان آشکار گشت و برای پوشاندن خود، از برگهای (درختان) بهشتی جامه دوختند! (آری) آدم پروردگارش را نافرمانی کرد، و از پاداش او محروم شد!

ترجمه
پس شیطان او را وسوسه كرد (و) گفت: اى آدم! آیا (مى‏خواهى كه) تو را به درخت جاودانگى و مُلك (و پادشاهى) فنا ناپذیر راهنمایى كنم؟!
پس (آدم و همسرش فریفته شده و) هر دو از آن (درخت ممنوعه) خوردند، پس (به ناگاه لباس‏هایشان ریخت و) شرمگاهشان براى آنان ظاهر شد و (ناچاراً) هر دو به چسبانیدن برگ (درختان) بهشت بر خودشان مشغول شدند و (این چنین) آدم پروردگارش را نافرمانى كرد و بیراهه رفت.

نکته ها
شیطان، نام دیگر ابلیس است. «فسجدوا الا ابلیس... فوسوس الیه الشیطان»
وسوسه شدن آدم، قبل از رسیدن او به مقام نبوّت بوده است.(134)
سیدبن طاووس‏قدس سره در بیان لطیفى مى‏فرماید: شیطان ابتدا با شعار راهنمایى و دلالت به سراغ آدم آمد، «هل ادلّك» وبعد او را تدلیه و وسوسه كرد، «فدلاّهما بغرور»(135)، پس واى به حال ما كه شیطان از ابتدا به قصد اغرا و فریب ما مى‏آید. «فبعزّتك لاغوینّهم اجمعین»(136)
كلمه «غَوى‏» از «غَىّ» در برابر رشد است، یعنى راهى كه انسان را از مقصد باز مى‏دارد. خداوند درباره‏ى آدم فرمود: «فغوى» امّا درباره‏ى پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله مى‏فرماید: «ما ضلّ صاحبكم و ما غوى»(137)
وسوسه‏ى شیطان، اختیار انسان را سلب نمى‏كند، از این رو بعد از وسوسه شدن، انسان مورد ملامت خود و دیگران قرار مى‏گیرد، در حالى كه اگر وسوسه، اختیار انسان‏ها را سلب مى‏كرد، دیگر كسى از آنها انتقاد نمى‏كرد.
گناه حضرت آدم‏
در ارتباط با جمله «عصى آدم ربّه فغوى» چند احتمال داده شده است:
الف: آدم گناه نكرد، بلكه مرتكب ترك اولى شد و«غوى» یعنى رشد نكرد، نه‏اینكه گمراه شد.
ب: نهى آدم از درخت ممنوعه، نهى ارشادى بود، نه نهى مولوى.(138)
ج: «عصیان» هم در ترك واجب بكار مى‏رود و هم در ترك مستحب.(139)
امّا هیچ كدام از این احتمالات مورد پذیرش نیست زیرا؛
اوّلاً: این آیه و آیات مشابه آن صراحت در عصیان آدم دارند.
ثانیاً: دلیلى بر ارشادى بودن نهى نداریم.
ثالثاً: ادعاى نبودن حكم تكلیفى در آن زمان درست نیست، زیرا در این صورت باید بگوییم كه شیطان هم مرتكب خلافى نشده و گناه نكرده است.
رابعاً: مگر توبه از كار منهىّ‏عنه با نهى ارشادى معنا دارد؟
خامساً: عصیان در قرآن، تنها به معناى گناه بكار رفته است.
بنابراین بهتر است به سراغ امام معصوم برویم آنجا كه مأمون از امام رضا علیه السلام پرسید: اگر پیامبران معصومند، پس معناى آیه «و عصى آدم ربّه فغوى» چیست؟ امام علیه السلام فرمودند: «كان ذلك من آدم قبل النبوة... من الذنوب الّتى تجوز على الانبیاء قبل نزول الوحى علیهم...»(140) یعنى نافرمانى حضرت آدم قبل از بعثت او بوده است و خلافى بوده كه ارتكاب آن با مقام نبوّت منافاتى ندارد.


134) تفسیر كبیر فخررازى.
135) اعراف، 22.
136) ص، 82.
137) نجم، 2.
138) تفسیر المیزان.
139) تفسیر نمونه.
140) بحار، ج‏11، ص 164 ؛ عیون اخبارالرضا، ج‏1، ص 195.

پيام ها
 1- راه نفوذ شیطان، تمایلات انسانى است. «هل ادلّك على شجرة الخلد» (شیطان بر نیازها وخواسته‏هاى آدمى آگاه بوده است لذا آدم را از راه میل به جاودانگى، اغفال كرد. آرى آرزوهاى طولانى ودراز، انسان را به گناه مى‏كشاند.)
 2- شیاطین از نام‏ها و عناوین زیبا و جذاب براى انحراف مردم و مقاصد شوم خود استفاده مى‏كنند. «هل ادلّك على شجرة الخلد»
 3- دروغ، ابزار شیطان براى فریفتن انسان‏هاست. «هل ادلّك على شجرة الخلد»
 4- اگر اولیاى الهى لغزش داشته باشند، فوراً تنبیه مى‏شوند. «فبدت»
 5 - ظاهر شدن زشتى‏ها وبرهنگى، اوّلین اثر عصیان آدم بود. «فبدت لهما»
 6- پوشش براى انسان، كرامت وزیبایى، وبرهنگى، پستى وزشتى است. «سوءاتهما»
 7- لقمه‏ى نابجا، سبب ریختن شرم وحیا و ظهور زشتى‏ها مى‏شود. «فاكلا... فبدت لهما سوءاتهما»
 8 - پوشش و پوشاندن شرمگاه، در فطرت تمام انسان‏هاست. «و طفقا یخصفان»
 9- مخالفت با امر خدا، مخالفت با رشد وتربیت خود انسان است. «عصى‏آدم‏ربّه»
 10- پیامدهاى گناه براى تمامى مرتكبان آن یكسان نیست. «فاكلا... عصى آدم» (با اینكه هر دو نافرمانى كرده و از درخت ممنوعه خوردند، ولى معصیت به آدم نسبت داده شده است.)
 11- گناه سبب محرومیت انسان مى‏شود. «عصى... فغوى»

Copyright 2015 almubin.com