ترجمه
(موسى به سامرى) گفت: پس برو (دور شو)، پس همانا بهرهى تو در دنیا این است كه (به دردى مبتلا خواهى شد كه دائماً) مىگویى: «به من دست نزنید» و همانا براى تو (در آخرت) میعادگاهى استكه هرگز از آن تخلّف نخواهد شد. و (اكنون) به سوى معبودت كه پیوسته آنرا پرستش مىكردى نگاه كن، ما حتماً آن را مىسوزانیم (و) سپس خاكستر و ذرّات آن را به دریا خواهیم پاشید.
(اى قوم من!) همانا معبود شما «اللّه» است كه معبودى جز او نیست (و)علم او همه چیز را فرا گرفته است.
نکته ها
در تفاسیر مجمعالبیان و صافى حدیثى آمده است كه حضرت موسى علیه السلام قصد داشت تا سامرى را به قتل برساند، امّا خداوند به او وحى فرمود كه چون سامرى مرد سخاوتمندى است از كشتن او صرفنظر نما، از این روى موسى علیه السلام با جمله «فاذهب» او را از میان قوم بنى اسرائیل طرد كرد.
كلمه «لامساس» به معناى گرفتار شدن به بیمارى است كه به هیچ وجه احدى با او تماس نگیرد. سرانجام سامرى به یك بیمارى روانى گرفتار شد كه از مردم فرار مىكرد وهركس به او نزدیك مىشد فریاد مىزد: «لامساس» دور شو، دور شو.(111)
حضرت موسى علیه السلام براى سامرى چندین مجازات قرار داد:
الف: طرد «فاذهب»، ب: نفرین «لامساس»، ج: تهدید به عذاب آخرت «لك موعداً»، د: آتش زدن گوساله «لنحرّقنّه».
پيام ها
1- بعد از ثبوت جرم، باید مجرم را مجازات كرد. «سَولّتْ لى نفسى - فاذهب»
2- یكى از مراحل نهى از منكر، طرد مجرمان و كافران است. «فاذهب»
3- مفسدین فرهنگى را باید از میان جامعه طرد كرد. آزادى فكر به معناى باز گذاشتن دست منحرفان در گمراه كردن دیگران نیست. «فاذهب»
4- انبیا با علم غیب، از آینده افراد خبر مىدهند. «أن تقول لامساس»
5 - بعضى از امراض، قهر الهى است. «لامساس»
6- براى مروّجین فكرهاى باطل، مجازات دنیوى وسیلهى تخفیف در كیفرهاى اخروى نیست. «لامساس و أنّ لك موعداً»
7- شاید بتوان از كیفرهاى دنیوى فرار كرد، ولى از عذاب اخروى و قهر الهى در آخرت راه گریزى نیست. «لك موعداً لن تخلفه»
8 - بدترین نوع جرم، اصرار مجرم بر جرم است. «ظلت علیه عاكفاً» (سامرى خود نیز گوساله خود را مىپرستید.)
9- ابزار گناه و آثار انحراف باید نابود شود.(112) «لنحرّقنّه »
10- محو آثار كفر وشرك باید در ملأعام وبا حضور مردم باشد. «لنحرّقنّه» و نفرمود: «لاُحرّقنّه»
11- حفظ افكار مردم از حفظ طلا مهمتر است. گاهى باید براى ایجاد موج و مبارزه با منكر، اشیاى قیمتى فدا شوند. «لنحرّقنّه»
12- غیرت دینى و قاطعیّت در برابر انحراف، لازمهى رهبرى است. «لنحرّقنّه ثم لننسفنّه» (سوزاندن طلا و به دریا ریختن آن، تصمیم قطعى موسى بود)
13- باید نشان داد كه چیزهاى نابود شدنى شایستگى پرستش را ندارند. «لنحرّقنّه ثم لننسفنّه»
14- هرگاه باطلى را محو كردید به جاى آن حقّ را مطرح كنید. «انّما الهكم اللّه»
15- خدایى قابل عبادت است كه احاطه علمى بر همه چیز داشته باشد. «وسع كلّ شىء علما»