ترجمه
طا، سین، میم. اینها آیات كتاب روشنگر است.
ما بخشى از سرگذشت موسى و فرعون را براى (آگاهى) گروهى كه ایمان مىآورند، به درستى بر تو مىخوانیم.
پيام ها
1- قرآن، معجزهى ابدى اسلام، از همین حروف الفباى عربى تشكیل شده است، اگر آنرا كلام بشر مىدانید شما نیز مثل آن را بیاورید. «طسم، تلك آیات»
2- قرآن، كتابِ روشن، شفّاف و همه فهم است. «الكتاب المبین»
3- بیان سرگذشت پیشینیان، نشانهى قانونمند بودن سنّتهاى الهى در تاریخ است. اگر تاریخ، حساب و كتاب و قانون نداشت، ما نمىتوانستیم از آن براى زندگى امروز خود استفاده كنیم. «نتلوا... من نبأ موسى... لقوم یؤمنون»
4- در نقل تاریخ، به فرازهاى مهمّ و عبرتآموز توجّه كنیم. («نبأ» به خبر مهم گفته مىشود)
5 - مبارزه پیامبران با طاغوتها و ستمگران، الگوى مؤمنان است. «نبأ موسى و فرعون... لقوم یؤمنون»
6- داستانهاى قرآن، خُرافه، خیالى و گزافه نیست. «نبأ موسى و فرعون بالحقّ»
7- هدفِ قرآن از بیان داستان، هدایت مؤمنان است. «لقوم یؤمنون»
8 - اوّلین شرط هدایت، قابلیّت است. «لقوم یؤمنون»
توضيحات
مقدّمه
«الحمد للّه ربّ العالمین و صلّى اللّه على سیدنا و نبیّنا محمّد و آله الطاهرین»
در دنیاى امروز، دشمنان بشریت با پیشرفتهترین ابزار، از زمین و آسمان، عقاید و فرهنگ و اخلاق و ایمان ما را مورد تهاجم قرار داده، از هیچگونه توطئه و تحریف و القاى شبهه دست برنمىدارند. فتنهها مانند ابرهاى تاریك سایه افكنده و نیاز انسان به كشتى مطمئن از هر زمان بیشتر شده است.
اگرانسان به راهنما نیاز دارد، كتاب آسمانى امام و راهنماست.(1)
اگر انسان به معلّم و مربّى نیاز دارد، قرآن بهترین هدایت كننده است.(2)
اگر جامعه به قانون و عدالت نیاز دارد، قرآن كتاب عدل و قانون است.(3)
اگر انسان به منطق و برهان نیاز دارد، چه برهانى از قرآن قوىتر؟(4)
اگر انسان به تذكّر و موعظه نیاز دارد، قرآن وسیلهى تذكر و موعظه است.(5)
اگر انسان براى امراض روحى همچون: حسد، تكبّر، غرور، حرص، بخل، خودخواهى و ریا دارویى لازم دارد، قرآن بهترین داروى شفابخش است.(6)
مهمترین مشكل بشر امروز، انواع دلهرهها و اضطراب و دغدغههاست و تنها وسیلهى آرامبخش، یاد خداست و قرآن بهترین یاد اوست.(7)
اگر انسان به امید نیاز دارد، قرآن سراسر امید است. قرآن مىفرماید: خداوند یونس را در زیر آب، نوح را در روى آب و یوسف را در قعر چاه و در كنار آب حفظ كرد.
او مىتواند از یك ضربهى عصا كه به رود نیل زده مىشود. خشكى ظاهر كند و همین عصا در جاى دیگر به سنگ بخورد و دوازده چشمهى آب جارى سازد.
او مىتواند فرعون را در آب و قارون را در خاك غرق و نابود كند؛ امّا ابراهیم را در میان آتش سالم نگاه دارد؛ شاید به همین جهت باشد كه براى تدبّر نكردن در قرآن توبیخى است كه براى ندانستن علوم دیگر نیست.(8)
قرآنى كه نه تنها در هر سوره و آیه و كلمهى آن بلكه در هر حرف آن نكتههاست.
از امام صادق سؤال مىكنند: چرا شما به هنگام وضو به جاى تمام سر، قسمتى از سر را مسح مىكنید؟ امام مىفرماید: به خاطر حرف «با» در آیه «و امسحوا برؤسكم».(9)
آرى، باید در تمام حروف و كلمات قرآن دقّت و نكاتى را استخراج كرد.
هر تفسیرى با شیوهاى نگاشته شده و مىشود؛ بعضى به نكات ادبى توجه بیشترى كردهاند، نظیر تفسیر كشّاف؛ بعضى بیشتر توجه خود را در این قرار دادهاند كه به مناسبت هر كلمه انواع احتمالات را طرح كنند؛ نظیر تفسیر كبیر فخررازى. بعضى بیشتر به نقل آراى سایر مفسران پرداختهاند، نظیر تفسیر قرطبى؛ بعضى به مسایل اجتماعى عنایت بیشترى داشتهاند، نظیر تفسیر فى ظلال و المنار؛ بعضى تنها روایاتى را در ذیل هر آیه آوردهاند، نظیر تفاسیر؛ صافى، برهان، نورالثقلین و كنزالدقائق؛ بعضى بیشتر عنایت خود را به كار بردهاند تا آیات قرآن را به كمك آیات دیگر تفسیركنند، مانند: تفسیرالمیزان؛ بعضى به مسایل طبیعى كه در قرآن مطرح شده، توجه خاصى داشتهاند، مانند: تفسیر طنطاوى و بعضى بیشتر همّت خود را به شرح آیات و طرح مباحث مربوط گذاشتهاند، مانند: تفسیر نمونه.
اما در این تفسیر، از نقل اقوالى كه تنها براى اهلفن مفید است و همچنین مناقشات ادبى كه براى عموم فایدهاى ندارد، دورى شده و در عوض سعى گردیده نكات كاربردى كه براى فكر یا عمل مردم در زندگى روزمره مفید است، استخراج گردد.
خوانندگان محترمى كه تحصیلات خوبى دارند، اگر در نكات و پیامهاى این تفسیر دقت كنند، شاید مطالب جدیدى به فكرشان برسد كه به ذهن نویسنده نیامده است. اگر آن نكات را براى ما ارسال كنند. ضمن تشكر از آنان، در چاپهاى بعدى با علامت خاص درج مىنماییم.
آرى؛ به فرموده حضرت على، قرآن دریایى است كه عمق ندارد: «بحراً لایدك قعره»(10) همانگونه كه آب مایهى حیات است و سرچشمهى همه آبها، آب دریاست: سرچشمهى همهى حقایق نیز وحى الهى است. همانگونه كه غواصّان به عمق دریا مىروند و لؤلؤ و مرجان بیرون مىآورند، دانشمندان نیز با تعمّق در قرآن، مفاهیم بلندى را استخراج مىكنند.
بدون آشنایى با شنا، پاگذاشتن به دریا خطرناك است، بدون آشنایى با شیوهى برداشت از قرآن نیز ورود در تفسیر قرآن خطرناك است. هركس به قدر ظرف خود از دریا بهره مىبرد.
هركس نیز به قدر ظرفیّت خود از دریاى بیكران قرآن استفاده مىكند.
به امید روزى كه تفسیر قرآن بیش از سایر دروس در حوزهها مطرح باشد.
به امید روزى كه تفسیر قرآن در دانشگاهها جایگاه خاص خود را بازیابد.
به امید روزى كه در مساجد و منابر و خطبهها، محوریت قرآن به چشم بخورد.
به امید روزى كه تلاوت قرآن تنها جهت افتتاح مراسم نباشد، بلكه مقدمهاى براى فهم آن باشد. قرآن مىفرماید: «هنگام مستى به نماز نزدیك نشوید تا بفهمید چه مىگویید».(11)
آرى؛ قرائت عبورگاه است، نه توقفگاه.
بحمد اللّه در سایهى نظام جمهورى اسلامى، گامهاى خوبى براى قرآن برداشته شده و در حوزههاى علمیه نیز تفسیر قرآن رشد چشمگیرى داشته است؛ ولى باید این رشد آن گونه توسعه و تعمیق پیدا كند كه اساس عقاید، اخلاق، اقتصاد، سیاست، روابط فردى، اجتماعى، خانوادگى و سایر امور زندگى ما باشد و تنها به چاپ نفیس و جلد زیبا و كاشىكارى و بوسیدن و استخارهكردن و سوگند یادكردن و به سرگرفتن قرآن در شبهاى قدر و هنگام سفر اكتفا نكنیم.
محسن قرائتى - شهریور 82
سیماى سورهى قصص
این سوره هشتاد و هشت آیه دارد و قبل از هجرت، در مكّه نازل شده است. به مناسبت ورود كلمه «قَصَص» در آیهى 25، این سوره نیز «قَصص» نام گزفته است كه به معناى «بیان سرگذشت» مىباشد.
آیات 3 تا 46 این سوره بطور مفصّل به ماجراى حضرت موسى وفرعون وآیات انتهایى آن نیز به داستان قارون مىپردازد و به سرنوشت صابران نیكوكار و فاسدان گناهكار اشاره مىفرماید.
اگر چه در سى و چهار سوره از سورههاى قرآن كریم به نحوى از ماجراى حضرت موسى و فرعون سخن رفته ولى تنها در این سوره است كه به تمام زوایاى زندگى آن حضرت از تولّد، كودكى، جوانى تا ازدواج، نبوّت و دعوت به یكتاپرستى توجّه شده است.(12)