1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 286
تفسير 2. البقرة آية 158
Number of verses: 286
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
۞ إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَائِرِ اللَّهِ ۖ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا ۚ وَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ 158
«صفا» و «مروه» از شعائر (و نشانه‌های) خداست! بنابراین، کسانی که حجِ خانه خدا و یا عمره انجام می‌دهند، مانعی نیست که بر آن دو طواف کنند؛ (و سعیِ صفا و مروه انجام دهند. و هرگز اعمال بی‌رویّه مشرکان، که بتهایی بر این دو کوه نصب کرده بودند، از موقعیّت این دو مکان مقدّس نمی‌کاهد!) و کسی که فرمان خدا را در انجام کارهای نیک اطاعت کند، خداوند (در برابر عمل او) شکرگزار، و (از افعال وی) آگاه است.

ترجمه
همانا صفا ومروه، از شعائر خداست. پس هر كه حج خانه‏ى خدا ویا عمره به جاى آورد، مانعى ندارد كه بین صفا ومروه طواف كند. و (علاوه بر واجبات،) هر كس داوطلبانه كار خیرى انجام دهد، همانا خداوند سپاسگزار داناست.

نکته ها
«شعائر» جمع «شعیرة» به نشانه‏هایى كه براى اعمال خاصّى قرار مى‏دهند، گفته مى‏شود و «شعائراللَّه» علامت‏هایى است كه خدا براى عبادت قرار داده است. [479]
صفا و مروه نام دو كوه در كنار مسجدالحرام است كه با فاصله تقریبى 428 متر، روبروى یكدیگر قرار دارند و امروزه به صورت خیابانى سرپوشیده در آمده است. زائران خانه خدا، وظیفه دارند هفت مرتبه فاصله میان این دو كوه را طى كنند. این كار یادآور خاطره‏ى هاجر، همسر فداكار حضرت ابراهیم است كه براى پیدا كردن جرعه آبى براى كودك خود اسماعیل، هفت بار فاصله این دو كوه را با اضطراب و نگرانى و بدون داشتن هیچگونه یاور و همدمى طى كرد. امام صادق علیه السلام فرمود: در روى زمین، مكانى بهتر از میان این دو كوه وجود ندارد، زیرا هر متكبّرى در آنجا سر برهنه و پابرهنه و كفن پوشیده بدون هیچ امتیاز و نشانه‏اى باید مسافت بین دو كوه را طى كند، گاهى با دویدن و گاهى با راه رفتن. كوه صفا علاوه بر اینها خاطره‏هایى از دعوت پیامبر اسلام دارد كه چگونه كفّار مكّه را به توحید فرامى‏خواند و آنها گوش نمى‏دادند. [480]
در عصر جاهلیّت، مشركان در بالاى كوه صفا، بتى بنام «اُساف» و بر كوه مروه، بت دیگرى بنام «نائله» نصب كرده بودند و به هنگام سعى، آن دو بت را به عنوان تبرّك، با دست مسح مى‏كردند. مسلمانان به همین جهت از سعى میان صفا ومروه كراهت داشته وفكر مى‏كردند با توجّه به سابقه قرار داشتن بت بر بالاى دو كوه، نباید سعى كنند. آیه فوق نازل شد كه صفا و مروه از شعائر الهى است و اگر مردم نادان آنها را آلوده كرده‏اند، دلیل بر این نیست كه مسلمانان آن را رها كنند. [481]
حج وعمره، گاهى در كنار هم، مانند اذان واقامه بجا آورده مى‏شوند، و گاهى اعمال عمره، جداگانه وبه تنهایى انجام مى‏شود. در عمره پنج عمل واجب است: 1- احرام. 2- طواف. 3- نماز طواف. 4- سعى بین صفا ومروه. 5 - كوتاه كردن مو یا ناخن. حج علاوه بر اینها، چند عمل دیگر دارد كه در جاى خود بدان اشاره شده است. به هر حال سعى بین صفا و مروه، هم در عمره مطرح است و هم در حج.
دیدن صفا ومروه، حضور در صحنه تاریخ است تا اینكه تصدیق به جاى تصور، و عینیّت به جاى ذهنیّت قرار گیرد. در صفا ومروه، كلاس خداشناسى است كه چگونه اراده او این همه انسان را با آن همه اختلاف، در یك لباس و یك جهت جمع مى‏كند. كلاس پیامبر شناسى است كه چگونه ابراهیم، آن پیامبر الهى، براى انجام فرمان خداوند، زن و فرزند خویش را در آن بیابان تنها گذاشت. و هم كلاس انسان‏شناسى است كه مى‏آموزد چگونه انسان مى‏تواند در لحظاتى اعمالى را انجام دهد كه تا ابد آثار آن باقى بماند. سعى صفا ومروه، یاد مى‏دهد اگر همه با هم حركت كنیم، روح الهى را در جامعه خود مى‏بینیم. سعى صفا ومروه، یاد مى‏دهد كه باید تكبّر را به دور انداخته وهمراه دیگران حركت كنیم. سعى صفا و مروه، به ما مى‏آموزد كه در راه احیاى نام خداوند، زن و كودك هم سهم دارند.
در آیات قبل، سخن از بلا و آزمایش بود، در این آیه نمونه‏اى از آزمایش هاجر، كودك، پدر او و سایر مسلمانان مطرح است. اثر كار خدایى و اخلاص تا آنجا پیش مى‏رود كه همه‏ى انبیا و اولیا، موظّف مى‏شوند به تقلید از هاجر همسر ابراهیم و با قیافه‏اى مضطرب و هروله كنان همچون او، این مسافت را هفت بار طى كنند. و این فرمان، تشكر خداوند از رنجهاى حضرت هاجر است. «فانّ اللّه شاكر علیم»
با اینكه سعى صفا ومروه واجب است، لكن مى‏فرماید: «فلاجناح علیه»، این لحن بخاطر همان نگرانى از وضع پیشین است كه جایگاه بت ومحلّ عبور مشركان بود.
طواف، به معناى گردش دائره‏اى نیست، بلكه به هر حركتى كه انسان دوباره به جایگاه اوّلیّه برگردد، خواه به صورت دورى باشد یا طولى، طواف گفته مى‏شود. لذا كلمه طواف، هم در مورد طوافِ دور كعبه كه حركت دایره‏اى است گفته شده؛ «و لیَطّوَّفوا بالبیت العتیق» [482] و هم درباره حركت طولى بین صفا ومروه آمده است.


479) تفسیر مجمع‏البیان.
480) تفسیر نورالثقلین، ج‏1، ص‏145.
481) تفسیر تبیان، ج‏1، ص‏44.
482) حج، 29.

پيام ها
1- توجّه خاصّ خداوند به برخى مكان‏ها یا زمان‏ها یا اشخاص، موجب مى‏شود كه آنها از شعائر الهى گردند. «انّ الصفا و المروة من شعائر اللَّه»
2- نیّت، به كارها ارزش مى‏دهد. مشركان براى لمس بت‏ها، سعى مى‏كردند، ولى اسلام مى‏فرماید: براى رضاى خدا سعى كنید. [483] «فلاجناح علیه ان‏یطّوف بهما»
3- اگر مراكز حقّ، توسط گروهى با خرافات آلوده شد، نباید از آن دست كشید، بلكه باید با حضور در آن مراكز، آنجا را پاك‏سازى نموده و دست گروه منحرف را از آن كوتاه كرد. «فلا جناح علیه ان یطّوف بهما»
4- عبادت باید عاشقانه و داوطلبانه باشد. «فمن تطوّع»
5 - خداوند در برابر عبادات بندگان، شاكر است. «فان اللَّه شاكر» این تعبیر، بزرگترین لطف از جانب او نسبت به بندگان است.


483) بسیارى از كارها ظاهرى یكسان دارد، امّا انگیزه‏اى متفاوت. نظیر دویدن یوسف و زلیخا به سوى درهاى بسته، یوسف مى‏دود تا آلوده نشود، ولى زلیخا مى‏دود كه آلوده شود. »فاستبقا«

Copyright 2015 almubin.com