ترجمه
و ما بر اساس رحمت خویش خانوادهاش را (كه در اثر بیمارى سخت و طولانى، از او جدا شده بودند) به او بخشیده و برگرداندیم و همانند آنها را به آنان افزودیم (و بستگانش را توسعه دادیم) تا براى خردمندان پندى باشد.
(و او را از بن بست تعهّدى كه كرده بود نجات دادیم. او سوگند یاد كرده بود كه به خاطر تخلف همسرش ضربهاى شلاق به او بزند لیكن چون همسرش وفادار بود به او گفتیم:) دستهاى از شاخههاى نازك گیاه به دست خود بگیر و با آن بزن تا (بدن همسرت آزرده نشود) و سوگند را مشكن. ما ایّوب را صابر یافتیم، چه بندهى خوبى كه بسیار توبه و انابه دارد.
نکته ها
«ضغث» به دستهاى از شاخهها و چوبهاى نازك گویند. «حنث» به معناى شكستن عهد و سوگند است.
چنانكه در روایات آمده است: همسر ایّوب، زنى فداكار بود كه در تمام دوران بیمارى او را رها نكرد و از او پرستارى نمود. روزى شیطان در شكل یك انسان بر او ظاهر شد و گفت: من همسرت را درمان مىكنم به شرط آنكه بپذیرد من عامل بهبودىاش بودهام.
وقتى این پیشنهاد را به ایّوب گفت، او بر آشفت و گفت: تو فریب شیطان را خوردهاى و چنین امرى را پذیرفتهاى، آنگاه سوگند یاد كرد كه همسرش را تنبیه كند.
پيام ها
1- در سختىها، هرگز از رحمت خدا مأیوس نشوید. «وهبناله اهله... رحمة منّا»
2- خاندان گسترده یك نعمت الهى است. «و مثلهم معهم»
3- گشایشها لطف الهى است نه امتیاز و استحقاق ما. «رحمة منّا»
4- تنها خردمندان از فراز و نشیبها، درس عبرت مىگیرند. «ذكرى لاولى الالباب»
5 - راه تخفیف كیفرها را باید از خداوند فراگیریم. «خذ بیدك ضغثاً»
6- حتّى حسن سابقه و فداكارى و از خاندان نبوّت بودن، مانع عمل به قانون نیست. «فاضرب به و لا تحنث»
7- در شرایط سخت، به سراغ حل مسأله بروید ولى قانون شكنى نكنید. «فاضرب به ولا تحنث»
8 - حرمت عهد و سوگند را حفظ كنیم. «لا تحنث»
9- صبر تلخ است ولیكن عاقبت میوهى شیرین دهد. «وهبنا له - وجدناه صابراً»
10- انابه و تضرع به درگاه خداوند سرچشمهى صبر است. «صابراً - انّه اوّاب»