1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 88
تفسير 38. ص آية 8
Number of verses: 88
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
أَأُنزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِن بَيْنِنَا ۚ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّن ذِكْرِي ۖ بَل لَّمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ 8
آیا از میان همه ما، قرآن تنها بر او [= محمّد] نازل شده؟!» آنها در حقیقت در اصل وحی من تردید دارند، بلکه آنان هنوز عذاب الهی را نچشیده‌اند (که این چنین گستاخانه سخن می‌گویند)!

ترجمه
آیا از میان همه‏ى ما، قرآن بر او نازل شده است؟ (این حرف‏ها بهانه‏اى بیش نیست) بلكه آنان نسبت به قرآن، در شك هستند. آرى، آنان هنوز عذاب مرا نچشیده‏اند.
 مگر گنجینه‏هاى رحمت پروردگار عزیز و بخشنده‏ى تو در اختیار آنان است (تا وحى بر افرادى كه آنان مى‏خواهند نازل شود)؟
 یا حكومت آسمان‏ها و زمین و آن چه میان آنهاست، از ایشان است؟ پس به وسیله‏ى امكاناتى كه دارند بالا روند (و رشته كار را بدست گیرند و از نزول وحى بر كسى كه ما مى‏خواهیم جلوگیرى كنند).
 آنان لشگر كوچكى از احزابِ شكست خورده‏اند (كه از حقیقت دورند و بهانه مى‏گیرند).

نکته ها
یكى از نام‏هاى قرآن كریم، «ذكر» است. در آغاز این سوره قرآن به ذكر توصیف شد، «القرآن ذى الذّكر» در این آیه هم نزول قرآن بر پیامبر، نزولِ ذكر شمرده شده، «انزل علیه الذّكر» در آیه‏ى 48 نیز مى‏خوانیم: «هذا ذكر مبارك» در آخر سوره نیز آمده است: «ان هو الاّ ذكر للعالمین».
شك دو گونه است: طبیعى و تعمّدى. در شك طبیعى انسان به دنبال فهم حقیقت است، امّا هنوز به علم نرسیده است. این شك، امرى مثبت و لازمه‏ى فكر بشرى است.
امّا گاهى انسان چیزى را مى‏داند، ولى خود را به شك مى‏زند و تجاهل مى‏كند و دیگران را به شك مى‏اندازد تا حقیقت آشكار نگردد.(9)
مراد قرآن از اینكه مى‏فرماید: «بل هم فى شك من ذكرى» شك نوع دوم است.
حرفِ «ما» در «جندٌ ما» براى تحقیر است، یعنى لشگرى ناچیز و كوچك.


9) تفسیر المیزان.

پيام ها
 1- شك برخى كفّار در رسالت پیامبر اسلام، برخاسته از شك در اصل امكان نزول وحى است. «ءانزل علیه الذكر... بل هم فى شك من ذكرى»
 2- برخى كسانى كه روى احكام دین بهانه مى‏گیرند، در حقیقت اصل دین را قبول ندارند. «ءانزل علیه الذكر من بیننا بل هم فى شك...»
 3- ریشه‏ى برخى انكارها، حجاب معاصرت و حسادت است. (چرا او پیامبر شد و ما نشدیم) «ءانزل علیه الذكر من بیننا»
 4- كسانى كه رهبر و مكتب الهى را تحقیر مى‏كنند باید تحقیر شوند. در پاسخ كسانى كه مى‏گویند: «ءانزل علیه الذكر من بیننا» چطور شد كه او پیامبر شد، قرآن مى‏فرماید: شما چه كاره‏اید، مگرخزینه‏هاى رحمت خدا دست شماست یا حكومت آسمان‏ها به دست شماست، شما یك گروه شكست خورده‏اى بیش نیستند. «ام عندهم... ام لهم...»
 5 - شك، اگر طبیعى باشد قهر و عذابى را در پى ندارد، مگر در صورتى كه مى‏توانسته آن را برطرف كند و یقین حاصل كند و در این امر كوتاهى نكرده باشد، لیكن اگر تشكیكِ برخاسته از غرور و تحقیر و تضعیف دیگران باشد، تهدید و قهر و عذاب به دنبال دارد. «بل هم فى شك من ذكرى بل لمّا یذوقوا عذاب»
 6- كافران، تا عذاب نشوند و آتش را به چشم خود نبینند، ایمان نمى‏آورند! (زیرا حس‏گرا هستند و فقط آنچه را به چشم مى‏بینند مى‏پذیرند.)
 7- بعثت پیامبران براى هدایت مردم، جلوه‏اى از رحمت و عزّت و بخشندگى الهى است. «ام عندهم خزائن رحمة ربّك العزیز الوهّاب»
 8 - خداوند در مورد تربیت مردم، بخشنده است «الوهّاب» ولى نسبت به تمایلات نامعقول و نامشروع مردم نفوذ ناپذیر است. «العزیز»
 9- انتخاب رهبر و قانون باید به دست خدایى باشد كه هم نظام هستى به دست اوست، «ملك السموات والارض» هم نظام تربیتى مردم از اوست، «ربّك» و هم رحمت او بى‏نهایت است. «خزائن رحمة» (لذا مردم حقّ ندارند بگویند چرا در میان ما او پیامبر شد و دیگرى نشد).
 10- عالمِ بالا، اسباب تدبیر عالمِ پایین است. «فلیرتقوا فى الاسباب»
 11- گرچه دشمنان، ارتش وتشكیلاتى دارند، امّا در مقابل حقّ، نه عددى هستند، «جندٌ ما» نه قدرتى دارند، «مهزوم» و نه حزب و گروهشان منحصر به فرد است. «من احزاب»
 12- احزاب غیر الهى محكوم به شكست و انقراضند. «مهزوم من الاحزاب»
 13- خداوند از غیب و آینده‏ى كفّار خبر مى‏دهد. (همین مكّه كه محل چنین ایراداتى بر نبوّت پیامبر است، روزى شاهد شكست آنان در فتح مكّه خواهد بود.) «مهزوم من الاحزاب»

Copyright 2015 almubin.com