ترجمه
البتّه كسانى كه به قرآن چون به سراغشان آمد كفر ورزیدند (به كیفرخود مىرسند) در حالى كه قرآن كتابى نفوذ ناپذیر است.
هیچ گونه باطلى از پیش رو و از پشت سر در آن راه ندارد، (این قرآن) از طرف خداوند فرزانه و ستوده نازل شده است.
(اى پیامبر!) به تو گفته نمىشود جز آن چه به پیامبران قبل از تو نیز گفته شده، همانا پروردگار تو صاحب آمرزشى بزرگ و كیفرى دردناك است.
نکته ها
آیه 43 را دو گونه مىتوان معنا كرد: یكى آنكه هر مطلبى كه از طریق وحى به تو گفته مىشود، همان مطالبى است كه به انبیا قبلى نیز گفته شده است. دیگر آنكه مخالفان هر سخن ناروایى به تو مىگویند، حرف تازهاى نیست بلكه همان كلماتى است كه به انبیا قبلى نیز با كمال جسارت مىگفتند.
در تفسیر شریف مجمع البیان در مورد عزیز بودن قرآن این معانى آمده است:
الف) كسى مثل آن را نمىتواند بیاورد.
ب) خداوند با حفظ آن از تحریف، آن را گرامى داشته است.
ج) محكمترین تعبیرات را دارد.
د) سزاوار است مردم آن را عزیز بدارند.
عنوان «عزیز» در میان كتب آسمانى، مخصوص قرآن است. «و انه لكتاب عزیز»
امام صادق و امام باقر علیهما السلام فرمودند: در خبرهایى كه قرآن دربارهى گذشته و در پیشگویىهایى كه دربارهى آینده نقل كرده سخن باطلى وجود ندارد.(60)
در حدیث دیگرى از امام باقرعلیه السلام مىخوانیم كه نه در كتب آسمانى قبل مثل تورات و انجیل و زبور مطلبى است كه قرآن را باطل كند و نه در آینده كتابى نوشته خواهد شد كه قرآن را شكست دهد.(61) «من بین یدیه و لا من خلفه»
پيام ها
1- قرآن، مایهى ذكر و یادآورى است. «كفروا بالذكر» (آنچه را كه انسان دچار غفلت و فراموشى مىشود، به یاد انسان مىاندازد)
2- كفر گروهى از مردم، سبب شكست كتاب آسمانى نمىشود. «لكتاب عزیز»
3- قرآن از آینده خود خبر مىدهد. عزّت قرآن و تحریف نشدن آن در طول تاریخ با وجود آن همه دشمن، یك خبر غیبى است. «عزیز - لا یأتیه الباطل»
4- هیچ گونه باطلى در قرآن نیست. (نه دروغ، نه تضاد، نه تحریف و نه...). « لا یأتیه الباطل»
5 - همهى توطئههاى گذشته و آینده در راه مبارزه با قرآن بى تأثیر است. «عزیز... لا یأتیه...»
6- تفسیرهاى باطل، برداشت برخى انسانها از قرآن است، ولى خود قرآن همچنان استوار است. «تنزیل من حكیم»
7- قرآن كه از طرف خداوند حكیم است، حكیمانه و استوار است. (محتوى، الفاظ، شیوهى نزول و نیز تأثیر آن محكم و استوار است). «تنزیل من حكیم»
8 - خداوند حكیم است. «تنزیل من حكیم...» قرآن نیز حكیم است. «یس و القرآن الحكیم»(62) و پیامبر آموزگار حكمت است. «یعلّمهم الكتاب و الحكمة»(63)
9- قرآن، جلوهى حكمت الهى و دلیل شایستگى خداوند براى حمد است. «حكیم حمید»
10- حتّى انبیا به دلدارى نیاز دارند و این آیه نوعى دلدارى به پیامبر است. «ما یقال لك»
11- عكس العمل مخالفان در برابر انبیا یكسان است. «ما یقال لك الاّ...»
12- رهبران دینى باید تحمّل ناسزاگویىهاى مخالفان را داشته باشند. «ما یقال لك الاّ قد قیل...»
13- راه توبه همواره باز است. «لذو مغفرة»
14- توجّه به رحمت و عقاب خداوند زمینهساز توبه انسان است. «لذو مغفرة و ذو عقاب»
15- هشدار و امید باید در كنار هم باشد. «ذو مغفرة... ذو عقاب»
16- رحمت خداوند بر غضبش پیشى دارد. (اول مغفرت مطرح شده بعد عقاب)
17- بخشش و تنبیه از شئون ربوبیّت است. «ان ربّك لذو مغفرة و ذو عقاب الیم»