ترجمه
فرمانبردارى و سخن سنجیده(شایسته و بایسته آنان است) پس هنگامى كه امر (كارزار) قطعى شد(از رفتن به جهاد سر باز مىزنند) اگر به خدا راست گویند (و صادقانه جهاد كنند)، قطعاً برایشان بهتر است.
نکته ها
مراد از «طاعة»، یك پارچه اطاعت كردن است. عبارتِ «عزم الامر» به معناى پیدا شدن وضعى است كه عزم و ارادهاى نافذ مىخواهد و بعضى آن را به معناى شدّت و سخت شدن جنگ دانستهاند.
افراد سست ایمان، به دلیل ترس از جهاد، علاوه بر نافرمانى و شانه خالى كردن از جهاد، دست به توجیه و دلیل تراشى و سخنان نامربوط مىزنند. قرآن در آیات متعدّد به بهانههاى آنان اشاره كرده است، از جمله اینكه مىگفتند:
- طاقت و توان جنگیدن نداریم. «لاطاقة لنا»(56)
- خانواده ما امنیّت ندارد و خانههایمان بىحفاظ و بىپوشش است. «بیوتنا عورة»(57)
- هوا گرم است. «لاتنفروا فى الحَرّ»(58)
- اگر شركت كنیم، مرتكب گناه مىشویم. در جنگ تبوك بهانه آوردند كه نگاه ما به دختران رومى سبب فتنه مىشود، بنابراین ما به جبهه نمىآییم. «و لاتفتنّى» امّا قرآن همین فرار از جنگ را فتنه دانست. «ألا فى الفتنة سقطوا»(59)
- اكنون زمان مناسبى براى جنگ نیست، بهتر است به تأخیر افتد. «لولا اخّرتنا»(60)
- مىترسیم گرفتار بلا و ضرر شویم. «نخشى أن تُصیبنا دائرة»(61)
در این آیه مىفرماید: اگر به هنگام فرمان جهاد، به جاى این قبیل بهانهها، اطاعت كنید و سخنى نیك بگویید، بهتر است. «طاعة و قول معروف»
پيام ها
1- مؤمن، در برابر فرمان الهى جهاد، سراپا فرمانبردار است. «طاعة»
2- گفتار و كردار، هر دو باید صحیح و بجا باشد. «طاعة و قول معروف»
3- در باره فرامین الهى، به نیكى و پسندیده سخن بگویید. «و قول معروف»
4- جهاد و دفاع، از نظر عقل و فطرت پسندیده است. «قول معروف»
5 - ریشهى ترس از جهاد، آن است كه صادقانه عمل نمىكنیم. «فلو صدقوا اللّه»
6- فرمان خداوند بر جهاد، به نفع انسان است، (نه خدا). «لكان خیراً لهم»