1. الفاتحة 2. البقرة 3. آل عمران 4. النساء 5. المائدة 6. الأنعام 7. الأعراف 8. الأنفال 9. التوبة 10. يونس 11. هود 12. يوسف 13. الرعد 14. إبراهيم 15. الحجر 16. النحل 17. الإسراء 18. الكهف 19. مريم 20. طه 21. الأنبياء 22. الحج 23. المؤمنون 24. النور 25. الفرقان 26. الشعراء 27. النمل 28. القصص 29. العنكبوت 30. الروم 31. لقمان 32. السجدة 33. الأحزاب 34. سبأ 35. فاطر 36. يس 37. الصافات 38. ص 39. الزمر 40. غافر 41. فصلت 42. الشورى 43. الزخرف 44. الدخان 45. الجاثية 46. الأحقاف 47. محمد 48. الفتح 49. الحجرات 50. ق 51. الذاريات 52. الطور 53. النجم 54. القمر 55. الرحمن 56. الواقعة 57. الحديد 58. المجادلة 59. الحشر 60. الممتحنة 61. الصف 62. الجمعة 63. المنافقون 64. التغابن 65. الطلاق 66. التحريم 67. الملك 68. القلم 69. الحاقة 70. المعارج 71. نوح 72. الجن 73. المزمل 74. المدثر 75. القيامة 76. الإنسان 77. المرسلات 78. النبأ 79. النازعات 80. عبس 81. التكوير 82. الانفطار 83. المطففين 84. الانشقاق 85. البروج 86. الطارق 87. الأعلى 88. الغاشية 89. الفجر 90. البلد 91. الشمس 92. الليل 93. الضحى 94. الشرح 95. التين 96. العلق 97. القدر 98. البينة 99. الزلزلة 100. العاديات 101. القارعة 102. التكاثر 103. العصر 104. الهمزة 105. الفيل 106. قريش 107. الماعون 108. الكوثر 109. الكافرون 110. النصر 111. المسد 112. الإخلاص 113. الفلق 114. الناس
تعداد آیات: 45
تفسير 50. ق آية 3
Number of verses: 45
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيم
أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ۖ ذَٰلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ 3
آیا هنگامی که مُردیم و خاک شدیم (دوباره به زندگی بازمی‌گردیم)؟! این بازگشتی بعید است!»

ترجمه
آیا هنگامى كه مردیم و خاك شدیم (دوباره زنده مى‏شویم؟) این بازگشتى دور (از عقل و انتظار)است.
 بدون شك هر چه را زمین از آنان مى‏كاهد، مى‏دانیم و نزد ما كتابى است كه (همه چیز را در خود) حفظ مى‏كند.
 بلكه سخن حق را چون به سراغشان آمد، تكذیب كردند، پس در كار (نبوّت و معاد) سردرگُم و آشفته هستند.

نکته ها
مراد كفّار از «رجع بعید»، بعید بودن از نظر عقل و عادت است. یعنى بازگشت دوباره انسان، از جهت عقل و عادت، امرى بعید است. بنابراین آنها دلیلى بر انكار معاد ندارند و تنها استبعاد مى‏كنند.
«مریج» به معناى اختلاط و آشفتگى است. چنانكه قرآن در مورد اختلاط آب‏هاى دو دریا مى‏فرماید: «مَرج البحرَین یلتقیان»(6) كلمه «مریج» در قرآن تنها یكبار بكار رفته آن هم در قالب صفت مشبهه كه حاكى از تداوم تحیّر و سردرگمى كفّار است.


6) الرّحمن، 19.

پيام ها
 1- توجّه به معاد و حیات پس از مرگ، محور هشدار انبیا است. «جاءهم منذر... ذلك رجع بعید»
 2- به سؤالات و شبهات اعتقادى پاسخ دهید. تعجّب كفّار، ناشى از متلاشى شدن جسد انسان در زمین است كه قرآن پاسخ مى‏دهد: ما این فرسایش را مى‏دانیم. «أاذا متنا... قد علمنا ما تنقص الارض»
 3- تمام تحوّلات و تغییرات مادّى حساب و كتاب داشته و زیر نظر خداست. «قد علمنا ما تنقص الارض»
 4- زمین، خاصیّت فرسایش دهندگى دارد. «تنقص الارض منهم»
 5 - علم خداوند به ذرّات هستى، منافاتى با ثبت و ضبط امور ندارد. «علمنا... و عندنا كتاب» (مثل آن كه شما به كسى بگویى: من خودم مى‏دانم و در ضمن اسناد و مدارك هم نشان بدهى.)
 6- خداوند، نسبت به كفّار نیز اتمام حجت مى‏كند. «كذّبوا بالحقّ لما جائهم»
 7- ریشه اضطراب و سردرگمى، تكذیب حق و كفر است، همان‏گونه كه ریشه آرامش، توجّه به قرآن و یاد خداست. «بل كذّبوا بالحقّ... فهم فى أمر مریج»
 8 - كسى كه ایمان ثابت و محكمى ندارد، هر لحظه سخنى مى‏گوید و مضطرب است. (گاهى پیامبر را ساحر و كاهن و گاهى مجنون و شاگرد دیگران مى‏خواندند.) «فى أمر مریج»

Copyright 2015 almubin.com