ترجمه
اى كسانى كه ایمان آوردهاید! از امورى كه اگر برایتان آشكار شود ناراحتتان مىكند نپرسید، و اگر هنگام نزول قرآن از آنها سؤال كنید، برایتان روشن مىشود. خداوند از سؤالهاى نابجاى شما گذشت و خداوند آمرزنده بردبار است.
همانا (از این گونه سؤالها) گروهى از پیشینیان نیز پرسیدند (و چون طاقت عمل نداشتند) نسبت به آن منكر و كافر شدند.
نکته ها
پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله با مردم دربارهى حج سخن مىگفت. كسى پرسید: آیا حج، همه ساله واجب است یا در تمام عمر تنها یكبار؟ پیامبر پاسخ نداد. او چند بار پرسید، رسول خدا فرمود: این همه اصرار براى چیست؟ اگر بگویم هر سال، كار بر شما سخت مىشود، [199] تا موضوعى را مطرح نكردهام، شما هم نپرسید، یكى از عوامل هلاكت امّتهاى گذشته سؤالهاى نابجاى آنان بود. [200]
گرچه آنچه را نمىدانیم، باید از اهلش بپرسیم، «فاسئلوا اهل الذّكر ان كنتم لاتعلمون» [201] ، امّا برخى سؤالهاست كه اگر جوابش روشن شود، به زیان فرد یا جامعه است، مثل سؤال از عیوب دیگران، یا اسرار نظامى.
نمونهها و مصادیق
* مسئولین، بعضى از مطالبى را كه مىدانند، نباید در اختیار عموم بگذارند. نظیر مسائل اقتصادى مانند كمبود گندم ویا...
* صداقت خوب است، ولى صراحت، همه جا مفید نیست.
* اخبار و اطّلاعات، باید ردهبندى و طبقهبندى شود. (جابرِ جُعفى، هزاران حدیث از امام باقرعلیه السلام مىدانست كه حقّ گفتن آن را براى همه مردم نداشت. [202])
* برخى از اخبار، نباید از رسانهها و جراید، پخش شود، چون به زیان مردم است (گاهى سكوت و بیان نكردن، عاقلانه لازم است) «ان تبدلكم تسؤكم»
* معلّمان و گویندگان باید در سخن، ظرفیّت شنوندگان را حساب كنند.
* در برخى موارد، باید به شیوهى تقیّه، عقاید را كتمان كرد و برخى سؤالها را جواب نداد. «ان تبدلكم تسؤكم»
* انسان حقّ ندارد اسرار مردم و اسرار نظامى را فاش سازد.
پيام ها
1- دانستن هر چیزى، نه لازم است، نه مفید، بلكه باید سراغ دانشهاى مفید رفت. «لاتسألوا» (حسّ كنجكاوى باید تعدیل شود ونباید در پى اطلاعاتى رفت كه سبب ایجاد كدورت، مشكلات واختلال نظام جامعه مىشود.)
2- مكلّف نساختن مردم به پارهاى از احكام، پرتوى از عفو و گذشت الهى است. «لاتسألوا... عفى اللَّه عنها»
3- خداوند به بندگان مهلت توبه مىدهد. «غفور حلیم»
4- اگر مردم ظرفیّت نداشته باشند، بیان پارهاى حقایق، سبب كفر آنها مىشود. «قد سألها قوم من قبلكم ثمّ اصبحوا بها كافرین»