ترجمه
و به تحقیق خداوند از بنىاسرائیل پیمان گرفت، و از میان آنان دوازده سرپرست (براى دوازده طایفه) برانگیختیم، و خداوند (به آنان) فرمود: من با شمایم، اگر نماز به پا دارید و زكات بپردازید و به پیامبرانم ایمان آورده و یارىشان كنید وبه خداوند وامى نیكو دهید، قطعاً گناهانتان را مىپوشانم و شمارا به باغهایى وارد مىكنم كه نهرها زیر (درختان) آن جارى است. پس از این، هر كس از شما كافر شود، به راستى از راه راست منحرف گشته است.
نکته ها
«عزّرتموهم» از «عَزّر»، به معناى یارى كردن همراه با احترام است.
«سواء السبیل»، به وسط راه را مىگویند كه انحراف از آن، سقوط را به همراه دارد.
نقباى بنىاسرائیل، وزراى حضرت موسى علیه السلام و سرپرستان دوازده طایفه از آنان بودند. از رسول خدا صلى الله علیه وآله روایت است كه فرمود: خلفاى پس از من دوازده نفرند، به تعداد نقباى بنىاسرائیل. [40] مخالفان راه اهلبیت، بسیار كوشیدند كه این عدد را بر خلفاى راشدین، خلفاى بنىامیّه و خلفاى بنىعبّاس منطبق سازند، با اینكه با هیچ كدام جور در نمىآید. و این تلاش بیهوده در حالى است كه دهها حدیث از زبان پیامبر خداصلى الله علیه وآله كه نام این دوازده تن را در بردارد، در كتب معتبر شیعه و سنّى به چشم مىخورد كه نخستین آنان علىعلیه السلام و آخرینشان حضرت مهدى علیه السلام است.
پيام ها
1- نماز، زكات، یارى انبیا و انفاق، در برنامههاى ادیان الهى دیگر نیز بوده است. «میثاق بنىاسرائیل...»
2- همراهى خداوند با ما چند شرط دارد: نماز، زكات، ایمان، نصرت انبیا، انفاق. «انّى معكم لئن اقمتم الصّلوة و...»
3- ایمان به انبیا به تنهایى كافى نیست، یارى آنان هم لازم است. «و عزّرتموهم»
4- انجام همهى واجبات كارساز است، نه فقط بعضى از آنها. «لئن اقمتم الصلوة... و اقرضتم اللَّه»
5 - كمك به خلق خدا، كمك به خداست. «أقرضتم اللّه» به جاى «اقرضتم النّاس»
6- قرض دادن باید به شیوهاى نیكو باشد. (از مال خوب با نیّت خوب با سرعت و بدون منّت.) «قرضاً حسناً»
7- قرار گرفتن موضوع قرض در كنار امورى مانند: نماز و زكات و ایمان به رُسل و یارى انبیا، وترتّب مغفرت وپاداش الهى بر آن، نشانگر اهمیّت فوقالعادهى آن است. (قرض، شامل عموم كمكها مىشود كه نمونهى روشن و معمولى آن، وام دادن به مردم است.)
8 - رهبر جامعه باید از سوى خدا تعیین شود، و برگزیدگان انبیا هم باید به فرمان خداوند باشند. «بعثنا منهم اثنى عشر نقیبا»
9- نماز و زكات و انفاق، در كنار پذیرش و یارى رهبران الهى مفهوم دارد. «اقمتم الصلوة و آتیتم الزّكاة وآمنتم برسلى و عزّرتموهم»
10- رهبر، اگر از خود مردم باشد، موفّق است. «بعثنا منهم»
11- بهشت را به «بها» دهند، نه بهانه. اگر نماز، زكات، ایمان، امداد و انفاق بود، بهشت هم هست. «لئن اقمتم الصّلوة... لاُدخلنّكم جنّات»
12- بهشت، جاى آلودگان نیست، ابتدا باید پاك شد، آنگاه به بهشت رفت. «لاكفّرنّ... لاُدخلنّكم»
13- راه دستیابى به عفو خدا، ایمان و عمل صالح است. «لئن آمنتم... واقرضتم... لاكفّرنّ»
14- بعد از اخذ میثاق و اتمام حجّت و بیان شرایط دریافت الطاف الهى، راه عذر و بهانه براى كسى نیست. «فمن كفر بعد ذلك منكم فقد ضلّ سواء السبیل»
15- هركس به دستورهاى الهى كفر ورزد، از مسیر اعتدال خارج شده است. «فمن كفر... فقد ضلّ سواء السبیل» (آرى، اقامهى نماز، پرداخت زكات، ایمان به انبیا و وفادارى به پیمانها، راه میانه است كه نافرمانان آن را گم كردهاند.)