ترجمه
(اى پیامبر!) داستان دو پسر آدم را به حقّ بر مردم بازخوان، آنگاه كه (هر یك از آن دو) قربانى پیش آوردند، پس از یكى (هابیل) پذیرفته شد و از دیگرى (قابیل) قبول نگشت. (قابیل) گفت: حتماً تو را خواهم كشت، (هابیل) گفت: خداوند، تنها از متّقین قبول مىكند.
نکته ها
شاید مراد از تلاوت به حقّ آن باشد كه این ماجرا در تورات تحریف شده و با خرافات، آمیخته است و آنچه در قرآن آمده، حقّ است.
در روایات آمده است كه هابیل، دامدار بود وبهترین گوسفند خود را براى قربانى آورد. و قابیل، كشاورز بود وبدترین قسمت زراعت خود را براى انفاق در راه خدا برگزید. [61] قرآن مىفرماید: هرگز به خیر نمىرسید، مگر آنكه از آنچه دوست دارید انفاق كنید. «لن تنالوا البرّ حتّى تنفقوا ممّا تحبّون» [62]
امام صادقعلیه السلام فرمود: انگیزه قتلِ قابیل، حسادت او نسبت بهپذیرش قربانى هابیل بود. [63]
پيام ها
1- باید تاریخ گذشتگان را براى عبرت گرفتن خواند و بررسى كرد. «واتل»
2- در نقل تاریخ باید به مسائل مهم پرداخت. («نبأ» یعنى خبر مهم)
3- تاریخ را از افسانه جدا كنیم. «بالحقّ» (ماجراى قربانى هابیل وقابیل افسانه و داستان بىاساس نیست.)
4- اصل، تقرّب به خداوند است نه قربانى، قربانى هرچه كه مىخواهد، باشد. «اذ قرّبا قرباناً» («قرباناً» نكره آمده است)
5 - پسر پیامبر بودن نقشى در ردّ یا قبول اعمال ندارد، بنابراین از یكى پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد. «فتقبّل من احدهما ولم یُتقبّل من الاخر»
6- تاریخ قتل وخونریزى همزمان با تاریخ انسان است. «نبأ ابنى آدم... لاقتلنّك»
7- گاهى حسادت، تا برادركشى هم پیش مىرود. «لاقتلنّك»
8 - به تهدید كننده به قتل هم باید منطقى جواب داد. «انمّا یتقبّل اللّه»
9- در قبول یا عدم قبول اعمال، انگیزهها و خصلتها مؤثّرند. «انّما یتقبّل اللّه من المتّقین»
10- ملاك پذیرش اعمال، تقواست، نه شخصیّت افراد و نه نوع كار. «انّما یتقبّل اللّه من المتّقین»
11- تفاوت در قبول و عدم قبول، براساس تقواست، نه تبعیض. «من المتّقین»